در سوگ جامعهای که «رشته محبتش» گسیخته!
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
خداوند بندگان را برای رسیدن به مقام «خلافت اللهی» و «خداگونه شدن» خلق کرد و برای رسیدن به این غایت، راه محبت را برگزید: «بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ»(صحیفه سجادیه، دعای اول)[به مشیتش بندگان را بدیعانه خلق کرد و از طریق محبتش برای رسیدن به مقصود، سوق داد]. پیامبران خدا هم در درجه اول دلسوزان بشر و دوستداران سعادت و نجات او بودند و با دستاویز «رشته مهر و محبت»، به هدایت خلق همت کردند:
نوح پیامبر بعد از چند صد سال رنج کشیدن برای هدایت قوم و تحمل کریمانه جفای آنان، وقتی از خداوند میشنود که این قوم سزاوار مرگند و باید در طوفان غرق و نابود شوند، باز هم از سر «سوز محبت» به مجادله با خدا برای نجات آنان برمیخیزد: «وَ لاَ تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ»(هود/37 و مؤمنون/27) [ای نوح زیر نظر ما کشتی را بساز و هر گاه آب از تنور جوشیدن و از آسمان باریدن گرفت، خودت به همراه مؤمنان بر کشتی سوار شوید و با من در باره قوم گمراه مجادله مکن که آنان باید هلاک شوند!]
ابراهیم وقتی خبر هلاک قوم کافر و فاسد لوط را میشنود، «سوز محبت» او را به مجادله با خدا برای نجات آن کافران فاسد میکشاند: «يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ »(هود 76-74) [وقتی خبر هلاک قوم لوط را شنید با ما در باره آنان مجادله کرد! ای ابراهیم از این موضوع درگذر که امر خدای تو آمده و آنان به عذابی رد ناشدنی هلاک خواهند شد].
رسول اکرم آن قدر بر قوم گمراه و لجوج و مصرّ بر کفر و گمراهی دل سوزاند و با آنان مدارا کرد که خداوند به او فرمود: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً»(کهف/6. با همین مضمون شعراء/3)[چه بسا داری خودت را از اندوه و سوز ایمان نیاوردن این قوم به هلاکت میاندازی] و در باره مهر و محبت فوق العاده او به مردم میفرماید: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ»[ای مردم گمراه، پیامبری از خود شما برای هدایتتان آمده که رنج و درد شما بر او گران است و بر هدایت یافتنتان، حریص].
آری دین حق خدایی، بر محور عشق و مهر خدا و اولیای خدا به بندگان است از این رو وظیفه مهم و حیاتی «امر به معروف و نهی از منکر» را ناشی از سوز و تعهد انسانی شمرده و میفرماید: «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»(توبه/71)[مردان و زنان مؤمن، متعهد به هم و دلسوز یکدیگرند از این رو یکدیدگر را به معروف امر و از منکر نهی میکنند].
سالهاست نیروی انتظامی را مأموریت «ارشاد» داده و این نیرو مجموعهای به نام «گشت ارشاد» راهاندازی کرده و جوانان و بخصوص دختران و زنان جوان کشور را به عنوان ناقض قانون حجاب و عفاف، با روشهای خشن جلب کرده و به خیال خود ارشاد میکنند! البته بر نیروی انتظامی حرجی نیست زیرا مأمورند و مجری قانون و اگر از اجرای اوامر و قوانین سرپیچی کنند با عواقبی سهمگین مواجه میشوند؛ سخن و اعتراض بر آنانی است که آیات فوق را نادیده گرفته و ارشاد جوانان بعضا عاصی را[همچون بسیاری امور دیگر] به نیروی نظامیای سپردهاند که طبیعتا خشن و رفتارش بخصوص هنگام مواجهه با عصیان و انکار، مبتنی بر قدرت است!
حجاب و پوشش مانند دیگر احکام دین، واجبی است که باید با اختیار عمل شود و حکومت باید با ترویج صحیح، دینداری را «مطلوب و محبوب» سازد و افراد را به دینداری سوق دهد و اجبار و تحمیل در امر دینداری علاوه بر این که جایز نیست، مفید هم نمیباشد بلکه «گریزان ساز» است ولی متأسفانه آنان که بریده از مردماند این حقایق را به فراموشی سپرده و سالهاست در قبال نصایح دلسوزان، پنبه در گوش کرده و بر اجرای فهم غلط خود از دین و دینداری اصرار دارند و نتیجهاش مرگ «ژینا امینی»ها و فوران «دین گریزی» بلکه «دین ستیزی» است.
خدایا به تو شکایت میبریم از آنان که بر ادامه راه و روشهای «حکومت کلیسایی قرون وسطی» اصرار دارند و حاضر نیستند در روش خود تجدید نظر کنند! خدایا راه صحیح مخالفت را به ما و راه صحیح حکومتداری را به آنان بیاموز. خدایا ما را آگاه کن که جز بازگشت به هم، جز دوست داشتن هم، جز حرمت نهادن به هم، جز گفتگو و رسیدن به تفاهم با هم و جز دستگیری دلسوزانه از هم، راهی نداریم.
انتهای پیام
باید از مرحله رعایت رضایت یکدیگر در کار و تجارت های خرد و کلان عبور کنیم تا بتوانیم همدیگر را دوست داشته باشیم چرا که رعایت نکردن رضایت یکدیگر در تجارت مانند کشتن یکدیگر است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۲۹﴾ النساء
وقتی رقابت نفس گیر در اقتصاد مقدس شد و زد و بند های آشکار و پنهان رواج یافت ، دیگر جای هیچ محبتی درمیان نخواهد بود…
امروزه دیگر شیوه قدیمی صدقه دادن های کوچک گذشته است (وقتی جمعیت کم بود)…زمان رسیدگی بهم بصورت سیستماتیک و سراسری است (امروزه جمعیت زیاد و کارها تخصصی شده است)…
آداب دینی همچون حج و نماز ، باید یادآوری و تذکر مستمر به ضرورت این رضایت اجتماعی گردد….اگر چنین شد و از این گناه کبیره خلاصی یافتیم وارد مرحله گشایش و کرامت میشویم…ادامه آیه :
وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿۳۰﴾ النساء
إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا ﴿۳۱﴾ النساء
ایدئولوژیستها روی دیگر مجاهدین خلقند.
خسته نمیشین توی ۴۰ سال ایه حدیث خوندین اخرش رسیدین اینجا؟ بعمل کار براید . مثلکم کمثل الح…… چنتا ملا و مداح شدن اینده ساز نسلهای بدبخت. انصاف تو چرا ؟