پاسخ به یادداشتی در مورد داود نبی و خونریزی و بنای بیت المقدس
حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی به در پاسخ به یک یادداشت کوتاه در مورد داود نبی و خونریزی و بنای بیت المقدس نوشتهی امیر ترکاشوند، نویسنده، نوشت:
یکی از نویسندگان روز که تلاش میکند در مسائل اجتماعی با استناد به نقلیات ضعیف؛ ره آوردی در حوزه دینی اجتماعی داشته باشد، در آخرین یادداشت خود با نام “راز ناخشنودیِ خدا از داوودِ نبی (خونِ خلق!) آورده:
«داوود نبی که از ولایت و حکومت دینی برخوردار بود تصمیم به ساخت معبدی بزرگ به عنوان خانه خدا گرفت ولی توفیق انجام و تکمیل این کار را نیافت. توجه به علت عدم توفیق وی در این امر معنوی و مقدس میتواند آحاد مذهبیون، مجاهدان، گردانندگان حکومتهای دینی و به ویژه اولیاء دین را به خود آورَد..
این راز تکاندهنده بیهیچ پردهپوشی، در عین عبارات کتاب مقدس آمده که با هم میخوانیم: پس [داود] پسر خود سلیمان را خوانده او را وصیت نمود که خانهای برای یهوه خدای اسرائیل بنا نماید. و داود به سلیمان گفت که ای پسرم! من اراده داشتم که خانهای برای یهوه خدای خود بنا نمایم لیکن کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: چون که بسیار خون ریختهای و جنگهای عظیم کردهای، پس خانهای برای اسم من بنا نخواهی کرد، چونکه به حضور من بسیار خون بر زمین ریختهای》(کتاب مقدس، تواریخ ایام ۱ باب ۲۲ ش ۷ تا ۹)
ابن عربی موضوع ناکامی داود در آن امر را با اندکی اضافات به شرح زیر آورده که گرچه تاکنون به منبعی حاوی تمام نقل وی در متون مقدس دست نیافتم ولی میتوان آن افزودهها را حاصل برداشت وی از همان متن بالا دانست:
«بدان که رعایت شفقت بر بندگان خدا سزاوارتر است از غیرت در راه خدا. داوود میخواست بیتالمقدس را بسازد، آن را چند بار ساخت و خراب شد. به خداوند شکایت کرد، خداوند به او وحی نمود که خانه من به دست کسی که خونریزی کرده بر پا نمیشود. داوود جواب داد: مگر خونریزی ما در راه خدا نبود؟ فرمود بلی، ولی مگر آنان بندگان من نبودند؟» (و اعلم أن الشفقة علی عبادالله أحق بالرعایة من الغیرة فی الله أراد داود بنیان البیت المقدس فبناه مراراً فکلما فرغ منه تهدّم فشکا ذلک إلی الله فأوحی الله إلیه أن بیتی هذا لا یقوم علی یدی من سفک الدماء فقال داود یا رب ألم یکن ذلک فی سبیلک؟ قال بلی و لکنهم ألیسوا عبادی؟ قال یا رب فاجعل بنیانه علی یدی من هو منی فأوحی الله إلیه أن ابنک سلیمان یبنیه (فصوص الحکم فص ۱۸ ص ۱۶۷)»
با احترام؛ مقدمتا عرض شود که انبیاء الهی طبق تفکر شیعه معصوم هستند و در ساحت قدس آنان هیچ معصیت و اشتباه و سهوی راه ندارد.
مقدمه دوم اینکه؛ برداشتن عناصر صددرصد ظالم و فاسدی با انسان و انسانیت با سلاح و قصد قتل و غارت و خونریزی حمله ور میشوند بحکم قرآن “ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله” (صف/۴) ارزش و محبوب خدا است، و خدای سبحان این ارزش را به خود نسبت داده؛ “فلم تقتلوهم و لکن الله قتلهم” (انفال /۱۷).
درباره کتاب مقدس که سخنی نیست، چون بعد از اثبات تحریف در آن، به هیچ عنوان قابل استناد نیست
اما در مورد مقصود شیخ محی الدین بن عربی باید تمام کلام را ملاحظه نمود.
یکی از نقدهای وارده به برخی نوشتهها؛ تقطیع عبارات است!
آنچه شیخ در فصوص و فتوحات مطرح میفرماید بحث ممانعت از حاکمیت و تولّی ظَلَمه نسبت به انسانیت -اعم از روح و روان و جسم- است و سپس ظلم در حق انسانیت را ورود و تعدی و تخریب عمارتِ الهی بنام انسان معرفی میکند. و استاد علامه حسن زاده آملی ره در درس میفرمودند؛ قبول و تولی ولایت ظالمانه بدترین نوعِ تعدی در حدودالله است و شفقت بر عبادالله بسیار سنگین است و کلمات و حکایات در کتابهای این بزرگان رمزی است برای مهم! سپس شیخ ابن عربی جریانی از داود نبی با عنوان حکایت -و نه روایت و حدیث- نقل میکند و تصریح میکند؛ غرض ما از این حکایت فقط حرمت نگه داشتن نسبت به ‘حریم انسانیت’ است که امام خمینی در تعلیقات بر فصوص تعبیر به ‘ناموس الحیاة’ میکند.
و ثانیاً؛ در حکایت گرچه خطاب به داود است ولی نیامده که شخص داود به تنهایی در جریان ساخت بیت المقدس بوده، بلکه بشکل مبهم ذکر شده است. لذاست ممکن است سازندگان جمعی بودهاند که برخی از آنان سزاوار به این نقش در ساخت بیت المقدس نبودهاند.
و ضمناً در ادامه حکایت آمده که بیت المقدس با دعای داود و اراده الهیه بدست سلیمان بنا شد.
روشن است که یک حکایت اینچنینی با توضیح خود جناب شیخ ابن عربی، کاملاً با غرض نویسند و تصریح ایشان به “ناخشنودی خدا از داود” فاصله دارد.
انتهای پیام