پیشنهاد برکناری هاشمی گلپایگانی
ایسنا نوشت: متن نامه مجتبی توانگر نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس به رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر به شرح زیر است:
«حجتالاسلام جناب آقای صدیقی
رئیس محترم ستاد امر به معروف و نهی از منکر
سلام علیکم
شوربختانه اظهارنظرهای خاص آقای هاشمی گلپایگانی در حوزه فرهنگی کشور همچنان استمرار دارد؛ به همین منظور در این نامه به صورت موجز به سه محور ایراد اساسی گفتارهای تنشآفرین ایشان میپردازم.
۱- فهم ایشان نسبت به اولویتها در قبال اعمال فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اشتباه و بخشینگری است و برخلاف موازین اعمال این فرضیهالهی دارای تبعات کوتاه مدت و بلندمدت در جامعه ایران اسلامی است.
۲- ارایه راهکارهای ذهنی ایشان برای اعمال فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه فاقد بررسی کارشناسی در ابعاد مختلف است. این رهاسازی شتابزده ایدههای ذهنی فاقد خردجمعی کارشناسی موجب واگرایی در جامعه مخصوصا نسل جوان خواهد شد؛ البته اگر برای وی اهمیت داشته باشد!
۳- فقدان فهم اجتماعی از مختصات زمانی-مکانی در کاربست ایدههای ذهنی وی بسیار ناگوار است. در شرایط فعلی که باید مولفههای همگرایی در بستر جامعه ایرانی در دستور کار باشد با اظهارات شاذ موجب التهاب می شود! گویا وی حضورش در فضای رسمی کشور را در وضعیت «التهابآفرینی» تعریف میکند!
برآیند رفتاری ایشان- آگاهانه یا غیرآگاهانه – تسهیلکننده ایده خشونت عریان جریان دینستیز خواهد شد و هر یک از گزاره های وی بودجه آنان را افرایش میدهد.
استمرار این رفتارهای خاص موجب سوء برداشت و تقلیل جایگاه رفیع امر به معروف و نهی از منکر در ادراک جمعی ایرانیان خواهد شد و مسلما «ماموریت» آقای هاشمی گلپایگانی ایجاد دوقطبی و شکافهای پایدار در جامعه ایرانی نیست.
در نهایت از جنابعالی خواهشمندم پذیرای نهی از منکر بنده باشید و در شرایط فعلی بهترین اقدام غیرآسیبزا توصیه وی به سکوت است.
اگر این خویشتنداری برای ایشان بسیار طاقت فرسا وناگوار است؛ پیشنهاد میکنم وی از دبیری ستاد نهی از منکر برکنار شود؛ مسلما این رفتار درخشانترین اقدام در دوران مدیریت جنابعالی قلمداد خواهد شد.»
انتهای پیام
برکناری و مجازات ,بعلت توهین به بخش اعظم مردم و بخصوص بانوان محترم و تشویش اذهان عمومی و تحریک مردم به ……..
همچنین توبیخ ریس ستاد
در دوران دانشگاه این بنده خدا حتا یک بار هم دیده نشد که یک کتاب اساسی در دست بگیرد و یا با چند دانشجو گفت و گویی علمی داشته باشد و در چندین سال دوره کارشناسی ارشد به هیچ روی به صفت عالم و محقق و پرسش گر و اهل گفتمان شناخته شده نبود ! از دهه 70 هم تاکنون گویا هیچ بالندگی و دگرگونی فکری نداشته است ! پست و مقام گرفتن این گونه باشندگان در حد شعبده بازی است !!!…..اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا !