عبور از دوگانه سکولاریسم و فرقه گرایی با نگاه امام موسی صدر
حجت الاسلام داوود فيرحي استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: دیدگاه امام موسی صدر به دموکراسی انجمنی بسیار نزدیک است. این دموکراسی چند ویژگی دارد که برخی از آنها این است: یک اینکه دولت بر اساس ائتلاف است نه حزب. دوم، سیستم انتخاباتی سهمیهای است. یعنی اقلیت را سرکوب نمیکند، به آن سهم میدهد. سوم، حکومتهای محلی و خودمختاری است و امام موسی صدر این را به جد پیش میبرد.
شانزدهمین نشست اندیشه و عمل، با موضوع «امام موسی صدر و سبک زندگی مسلمانی در جامعه متکثر» روز سه شنبه، چهارم آذر ۱۳۹۳، با سخنرانی حجت الاسلام دکتر داوود فیرحی در مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در تهران برگزار شد.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از روابط عمومی موسسه امام موسی صدر، در ابتدای برنامه داوود فیرحی درباره دلیل انتخاب این بحث گفت: اتفاقی که در جهان در حال رخ دادن است، جهانی شدن و نزدیک شدن انسانها به یکدیگر است. معنی این عبارت که جهان در حال تبدیل به دهکدهای کوچک است این است که جامعهای خواهیم داشت که ویژگی اصلی آن متکثر بودن است. ازجمله دشواریهایی که در حال حاضر نظریه پردازان مطرح میکنند معضل دین در جامعه متکثر است. اینکه چطور میشود با یک باور دینی قطعی در جامعهای متکثر زندگی کرد؟ این پرسش محدود به جوامع اسلامی هم نیست. بعد از حملات یازده سپتامبر در برنامه بزرگداشت هابرماس در نروژ، وی تحت عنوان بازگشت دین به حوزه عمومی صحبت کرد و اینکه در شرایط کنونی که ادیان دارند به دوره حوزه برمی گردند، چطور میشود جامعه را از خطر رادیکال شدن حفظ کرد. امام موسی صدر در لبنان درگیر این بحث بود و ازجمله کسانی است که به ابتکار خودش وارد این حوزه شده است.
فرقه گرایی و سکولاریسم: دو تصویر رایج از جامعه متکثر
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران سپس ویژگی های جامعه متکثر را برشمرد:« منظور از جامعه متکثر یک واحد اجتماعی و سیاسی خاص است که از گروههای قومیتی، زبانی و مذهبی متفاوت تشکیل شده و حالت موزاییکی دارد. درون این واحدهای سیاسی شکافهای فرهنگی و سیاسی خاصی وجود دارد و خرده فرهنگهای موجود هر کدام خطوط قرمز، علایق و درخواستهای خاص خود را دارد که قابل جمع با یکدیگر نیست. در علوم اجتماعی و دانش سیاسی دو تصویر رایج از رابطه دین و جامعه متکثر وجود دارد: یا باید در تنور فرقه گرایی بیفتد که نتیجهاش خشونت مذهبی است و یا باید سکولاریسم را بپذیرد که دین را خصوصی میکند و داخل خانهها و فضای عمومی را از دین خالی کند. بنابراین یا تکیه بیش از حد بر باورها و علایق فرقهای، از آن که متخصصان این حالت را خطرناک میدانستند سکولاریسم را پیشنهاد میکردند. میگفتند درست است سکولاریسم هم خشونت دارد اما خشونت آن کمتر از فرقه گرایی است و آن را توصیه میکردند. بنابراین در سکولاریسم، مذهب در عرصه عمومی سرکوب میشود.
وی افزود: جالب است که امام موسی صدر با این معضل مواجه بوده و در یکی از مصاحبهها با مجله الصیاد با این بحث مواجه است که آیا باید یکی از این دو راه را پذیرفت یا راه حل سومی وجود دارد؟ ایشان هم معتقد بود باید به راه سوم رسید که از دوگانه فرقه گرایی و سکولاریسم عبور کرد.
در ادبیات اخیر دوگانه بدیلی ساخته شده که به نظر میآید آقای صدر هم به آن تمایل پیدا کرده که میگوید باید از بیم این دوگانه راه دیگری را دنبال کرد. در این راه جدید دین ورزی هست ولی فرقه گرایی نیست، دموکراسی هست، اما دموکراسی سکولار نیست. این دموکراسی غیرسکولار را امروز تحت عنوان دموکراسی انجمنی یا توافقی مینامند. در این تئوری دین ورزی هست اما حکومت دینی نیست و دموکراسی نیز اکثریتی نیست بلکه سهمیهای است. برای من جای تعجب دارد که امام موسی صدر در سال ۱۹۶۹ از کجا به این تئوریها پل زده و از فرار از فرقه گرایی و ماندن در دموکراسی به عنوان مسلمان سخن میگوید.
راه سوم امام موسی صدر، جامعه متکثر است
این استاد دانشگاه تهران افزود: امام صدر در همان مصاحبه در پاسخ به این سوال که آیا تأسیس مجلس اعلای شیعه فرقه گرایی نیست، در حالیکه تصور ما از شما یک روحانی سکولار بود؟ میگوید من در این چارچوب اساسا به سکولاریسم اعتقاد ندارم. یعنی در چارچوب الگوی شهروندی اگرچه برخی تصور میکنند که مردود شمردن فرقه گرایی به معنای پذیرفتن سکولاریسم است. یعنی این دوگانه را بسیاری دارند، اما چنین تصوری نادرست است. چراکه میتوان فرقه گرایی و سکولاریسم را یک جا مردود دانست.
حجت الاسلام فيرحي تصریح کرد: در حوزه اندیشه تا نتوانیم حوزه سومی درست کنیم، نمیتوانیم از این دوگانه عبور کنیم. بنابراین امام باید جای دیگری ایستاده باشد که بگوید این دو را کنار بگذاریم. امام میگوید «میتوان فرقه گرایی و سکولاریسم را مردود دانست و در کنار آن از رهاوردهای دین و نتایج مثبت آن بهره گرفت بیآنکه به آثار منفی فرقه گرایی و فروپاشی جوامع مبتلا شد.» بنابراین راه حل امام داخل دین است اما فرقه گرایی نیست. در همان مصاحبه میگوید: فرقه گرایی منفی این است که فرقه خود را دیواری آهنین قرار دهیم که ما را از دیگران جدا کند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: فرقه گرایی برای حفظ، خودش یا اعضایش را زندانی میکند یا غیر خودش را میکشد چون با دیگران نمیتواند کنار بیاید. یعنی یا باید دیگران را حذف کند یا خودش را محصور کند. راه سومی ندارد. معمولا فرقهها ابتدا منزوی میشوند و بعد با دیگران میجنگند. امام موسی صدر دنبال این است که شیعیان لبنان نه منزوی باشند و نه بجنگند، اما در سیستم سیاسی هم حضور داشته باشند. ایشان میگوید: فرقه گرایی منفی این است که فرقه خود را دیواری آهنین قرار دهیم که ما را از دیگران جدا کند. چنین کاری از دید دین صحیح مردود است.
امام موسی صدر به همزیستی در سطح جهانی میاندیشد
دکتر فیرحی ادامه داد: ایشان دقیقا تصریح دارد که با این نگاه مخالف است. جالب این است که ایشان چیزهای به ظاهر متناقض را میپذیرد. از یک طرف تکثر را به شدت میپذیرد. از یک طرف هم مذهب را میپذیرد. این اتفاق شاهکاری است که به نظر میآید راه حلی است که ما اکنون به آن احتیاج داریم. ما در جامعه خودمان با هم زبانهایمان که فاصه مذهبیمان بسیار کم است نمیتوانیم کنار بیاییم. در حالیکه امام بحث را به همزیستی در سطح جهانی میکشاند. ایشان میگوید: اگر تعدد فرق باعث جدایی یا ضعفی در جامعه شود، بیتردید خطری برای کشور است اما اگر این تعدد در نهایت منجر به تبادل معارف و تجارب و تمدنها شود، به منزله نیرویی برای کشور است.
وی با اشاره به این گفته امام موسی صدر که تنها سرمایه لبنان، انسان هایش هستند و این انسان را نباید در تنور فرقه گرایی ذوب کنیم، گفت: امام از یک طرف متوجه هست که باید دین را حفظ کرد، از یک طرف می داند که این دین نباید انسان سوز باشد، بلکه باید انسان ساز باشد. میگوید فرقه گرایی از هر جهت منفی است. ایشان تکثر را میپذیرد اما باز هم احزاب اکثریتی را نفی میکند. میگوید: دولت باید دولتی آسمانی باشد نه دولتی دینی، آسمانی بودن اینجا چندان معنای قدسی ندارد، منظور این است که فراتر از دعواها باشد و چترش بلند باشد. ایشان میگوید: دولت حتی نباید دولت اکثریت باشد. میگوید دولت اگر نماینده اقلیت باشد ظلم آشکاری در حق اکثریت است و اگر نماینده اکثریت باشد سرنوشت اقلیت چه خواهد شد؟
اینها مباحثی است که امروز هم مطرح است. ایشان در ادامه میگوید دولت باید منافع عموم باشد و جالب این است که امام ناسیونالیسم را هم نفی میکند. یعنی نه اینکه از قبل این حرف که باید به دنبال منافع عموم باشد به ملی گرایی برسد. اینها جدیدترین تئوری هاست که الان دارد در دنیا مطرح میشود.
در دیدگاه امام موسی صدر، دین صحیح باید به مردم خدمت کند
وی سپس به نگاه امام موسی صدر به دین پرداخت و گفت: ظاهرا امام باید فهمی از دین داشته باشد که کمی با فهم ما متفاوت است. ایشان بحثی دارد که بسیار مهم است. این را در بعضی از محققان دیدهام که میگویند درخت را باید از میوهاش شناخت. ایشان میگوید دین درست را باید از میوهاش شناخت، نه از استدلالهای کلامی. دین صحیح باید به مردم خدمات دهد، راه را نشان دهد. وقتی که دین میوهای داد، مثلا انسانهای بیسواد باسواد شدند، افراد بینظم، با نظم شدند، فقر کم شد، بیاخلاقی کم شد، بداخلاقی حذف شد، آن وقت میگوییم دین این جامعه درست است. چرا که آدم درست تربیت میکند. حرف امام این است که میگوید احتیاجی به استدلال نداریم، باید دین را در خدمت جامعه بگذاریم و بقیه را رها کنیم. ایشان میگفت مهمترین وجه دین خدمت اجتماعی است که انجام میدهد و نه وجه کلامی آن. سپس میگوید دین به معنای درستش پیروان خود را منزوی نمیکند و آنان را به رها کردن فعالیت اجتماعی و خدمات عمومی فرا نمیخواند. زیرا تقرب به خدا در منطق دین از راه خدمت به خلق است. هدف ما ارتقای سطح زندگی شیعیان ، تحقق آرزوهایشان، تحقق طرحهای شکوفایی و غلبه بر عقب ماندگی است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: تا اینجا آدم فکر میکند که امام موسی صدر میگوید شبیه یک کشیک کاتولیک هستم. یک کشیک کاتولیک که به سیاست کاری ندارد و دنبال آرام کردن جامعه است.. خبرنگار از ایشان میپرسد: شما وارد فعالیت سیاسی هم میشوید؟ ایشان میگوید: «دین مطلقا مانع فعالیت سیاسی سالم نیست. به شرط آنکه به لحاظ اصول و راه و هدف با آن هماهنگ باشد.» یعنی سیاست فقر را از بین ببرد، بهداشت را تضمین کند یا توسعه دهد. سیاست آموزش را افزایش دهد. ایشان میگوید چرا چنین نباشد؟ در حالیکه فعالیت سیاسی سالم مشارکت در سازندگی آینده است.
وی نتیجه گیری کرد: بنابراین، ایشان دیگر در اصطلاح کاتولیکی کارهای خیریه محدود نمیشود. بلکه در امر سیاسی درگیر است. میدانید که ایشان از کاندیداها حمایت میکرد و آنان رأی میآوردند و جالب این است که گاهی از کاندیدای غیرمسلمان حمایت میکرد.
سیاست برای امام صدر به معنی تدارک برای اجماع نه برد و باخت
فیرحی ادامه داد: امام صدر میگوید آیا دین پیروان خودش را از مشارکت در ساختن آینده بازداشته و کار ساختن آینده را به دیگران سپرده است؟ در امر اجتماعی، سیاست اسب پیشتاز است. اگر او منحرف یا چموش باشد بقیه کاروان هم به هم میریزد. این استدلال ایشان است. جالب این است که بودن در سیاست برای ایشان به معنی برد و باخت نیست. بلکه به معنی تدارک یک اجماع است. مثلا در نامهای که به مفتی اهل سنت لبنان مینویسد که در همان سال ۱۹۶۹ است، راههای همکاری را میشمرد. میگوید ما با اهل سنت در سه قسمت میتوانیم همکاری کنیم، با غیر اهل سنت یعنی مسیحیان، در دو قسمت همکاری می کنیم. یکی از راههای همکاری اهداف شرعی است. اگر اشتباه نکنم، ایشان جزو اولین افرادی بود که مرحوم آقای خویی و شخصیتهای دیگر را تشویق کرد در مورد وحدت افق در عید فطر فتوا بدهند. و این بسیار مهم بود. منظور از وحدت افق این بود که اگر در یک منطقه کسی ماه را رویت کرد همه باید آنجا عید اعلام کنند. در حالی که میدانید هنوز هم در مناطق مسئله مناسک مشکل دارد. یا بحث دیگری ایشان در بحثهای شرعی پیش برد که به نظر میآید شاهکار بود، داستان معروف طهارت اهل کتاب بود. داستان بستنی فروش مسیحی یکی از داستانهای زیبای تاریخ زندگی ایشان است.
اما در دو زمینه بعدی با بقیه هم همکاری میکند و میگوید بخش عمده دین اهداف اجتماعی است. مانند مقابله با فقر، بیسوادی، آوارگی، ناامنی. اینها کارهای دین است. بنابراین در این قسمت تمام مسیحیان را با خودش را یکی کرده بود.
زمینه سوم اهداف ملی است. ایشان معتقد بود که هیچکس حق ندارد به هویت ملی لبنان خدشه وارد کند و معتقد بود هدف این تشکل مذهبی حفظ امنیت ملی است. اینها مسائل به ظاهر متناقض است اما انسان یک نخ فکری اینها را با هم جمع میکند و از درونش یک تئوری درمی آید که مهم است و میشود که سوغات امام موسی صدر برای جوامع امروز مذهبی است.
امام موسی صدر گفتوگو را راه رشد دین میداند
فیرحی در ادامه دیدگاه امام صدر را در مورد گفتوگو شرح داد. وی گفت: میدانید که فرقه گرایی گفتوگو نیست، یا با مایی یا علیه ما. ولی امام میگوید گفتوگو تنها راه ماست. میگوید راه همبستگی گفتوگویی است که قطعا به وحدت و تفاهم میانجامد و گمان میکنم برای همبستگی راهی جز گفتوگو نماند. این حرف از یک عالم دینی خیلی مهم است. به نظر میرسد امام موسی صدر به یقین باور داشت که در گفتوگو دینش آسیب نمیبیند و احتیاج ندارد که از گفتوگو بترسد؟ چرا؟ این چه دینی است که از گفتوگو آسیب نمیبیند بلکه نیروی محرکهاش است؟ این یک درک خاصی از دین است.
نظریه امام صدر به دموکراسی انجمنی بسیار نزدیک است
حجت الاسلام فیرحی با بیان اینکه دیدگاه امام موسی صدر به دموکراسی انجمنی بسیار نزدیک است، چند ویژگی این دموکراسی را برشمرد. وی گفت: این دموکراسی چند ویژگی دارد که برخی از آنها این است: یک اینکه دولت بر اساس ائتلاف است نه حزب. دوم، سیستم انتخاباتی سهمیهای است. یعنی اقلیت را سرکوب نمیکند، به آن سهم میدهد. سوم، حکومتهای محلی و خودمختاری است و امام موسی صدر این را به جد پیش میبرد. جالب است ایشان هیچ مداخلهای در جامعه سنی نداشت. کمکهای اجتماعی و خیریه داشت اما مداخله دیگری نداشت. یعنی یک خودمختاری به اقوام و مذاهب میداد. نظریه پردازان میگویند این نوع نظامهای سیاسی روی پا نمیایستند مگر اینکه اولا نخبگان به هم اعتماد داشته باشند و همدیگر را تحمل کنند. و بعد بتوانند به پیروانشان هم اعتماد بدهند که اگر وارد این پروسه سیاسی شوند ضرر نمیکنند. هرچند که ممکن است حتی در ابتدا آسیبهایی هم ببینید اما در درازمدت به نفع شماست.
وی افزود: مهمترین ذخیره امام صدر اعتمادی بود که به او داشتند. میگویند در این دموکراسیها اولین کار نخبگان این است که خطر ذاتی سیستم را حس کنند. یعنی بدانند اگر مذاهب با هم نباشند، کشور نیست. این مهم است. یعنی هیچ کدام غرّه نشود که ما با قدرت خودمان، با شهادت طلبی فرزندانمان میتوانیم کشور را حفظ کنیم. بنابراین ویژگی دوم تعهد به حفظ سیستم است. حتی اگر از باورهایشان به صورت موقت کوتاه بیایند و سومین ویژگی، توان تحمل شکافهای خرده فرهنگی است. لبنان این طور نبود، افراد به هم فحش هم میدادند. به امام صدر حمله میکردند و ایشان این حمله را به نرمی جواب میداد. یعنی نخبگان نباید عصبانی شوند و باید توان ارائه راه حل هم داشته باشند.
امام موسی صدر تکثر مذهبی را نعمت میداند
نویسنده کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» پیش شرطهای گفتوگو یا جامعه انجمنی و گفتوگویی را آزادی، احترام، اعتماد و تحمل نام برد و آنها را اساس گفتوگو دانست و گفت: اگر آزادی نباشد گفتوگو دو طرفه نیست. احترام و اعتماد نباشد کسی سخن نمیگوید. امام صدر تکثر مذهبی را عیب نمیداند، یک گلستان میداند. مثل اینکه مثلا یک جامعهای فقط از یک گل باشد و یک جامعه از گلهای متنوع. ایشان اصلا برخلاف ایدههای مذهبی رایج که در پی دزدیدن پیروان همدیگر هستند، معتقد است که حیات دینی به تنوع وابسته است. ایشان اصلا جمله منفی به کار نمیبرد. میگوید اگر بتوانیم این اندیشه و رنگها و تجارب متنوع را کنار هم جمع آوریم و از آن برای تعاون و همکاری بهره ببریم، همان توجه به اصل احترام متقابل است. و بعد میگوید این کشور جز مردمش منبعی ندارد. باید با رضایت اینها تواند جامعه را حفظ کند. و میگوید اقتدار کشور در گرو این است که من به دیگری اعتماد داشته باشم و او به من.
گفتوگو بدون تشکیلات ممکن نیست
استاد دانشگاه تهران در ادامه بحث بیان کرد: اما موسی صدر در مورد مجلس اعلا میگوید این مجلس اصلا تشکیلاتی برای گفتوگوست. این نکته مهمی است. ایشان معتقد بود گفتوگو بدون سازمان آسیب پذیر است. یعنی آدمها را عصبی و غیرقابل کنترل میکند اما سازمان گفتوگو را روان میکند.
وی ادامه داد: من احساس میکنم در امام موسی صدر یک نوع دینشناسی زیستن در جامعه متکثر را میتوانیم پیدا کنیم. یعنی الهیات زیستن با دیگران و پذیرش دیگران وجود دارد. این مسئله بسیار مهمی است که الان تازه میبینیم که در فلسفههای جدید تحت عنوان فلسفه مبتنی بر دیگری مطرح شده است. ایشان به جای فلسفه، الهیات مبتنی بر دیگری را میپذیرد. میگوید: «در حقیقت من همه مجالس، فرقهها و مذاهب و تجمعهایی را که به نام دین تشکیل میشود محترم میشمارم، و در نظر من تدین غیر از فرقه گرایی است. در حال حاضر سه شعار وجود دارد: سکولاریسم، فرقه گرایی و اعتدال دینی. که ما اعتدال دینی را تدین مینامیم. تدین و ایمان به الله که خداوند همه است.» ایشان در ادامه میگوید: «آزاداندیشی و گشوده بودن در مقابل دیگران وظیفه دینی است.: این خیلی مهم است. بعد میگوید هدف ما هم خدمت است.
ویژگیهای دینشناسی متکثر در دیدگاه امام موسی صدر
دکتر فیرحی سپس برخی ویژگیهای دینشناسی متکثر را از دیدگاه امام موسی صدر برشمرد: یکی از آن گشودگی بر تکثر دینی است. این الهیات باز است. «بر این باوریم که وجود فرقههای سازمان یافته مختلف نقطه آغاز همکاری و دریچههای تمدن به روی دستاوردهای میلیاردها انسان در این عصر است.» یعنی به جای اینکه سازمان رقیب را از هم بپاشاند، کمک میکند درست باشد. یعنی درواقع جامعه لبنان شبیه مجسمهای است که هر کس دیگری را میسازد. ایشان سپس میگوید این فرقهها این تجارب را وارد لبنان کردهاند. یعنی افتخار میکند که لبنان متکثر است. در حالی که در بسیاری از الهیات ها تکثر عیب است.
وی افزود: دومی، فطری بودن دین است. ایشان معتقد است دینی که طبع انسان نپذیرد دین نیست. چون طبع انسان خالص است. اگر این پذیرش صورت نگیرد احتمالا خطایی در آن صورت گرفته است، وظیفه ما این است که ببینیم کجا این انحرافها شروع شده است.
سومین ویژگی این است که معتقد است ذات دین در صداقت است. جالب است که در بسیاری از ادبیات میبینیم که در قیامت زبان بسته میشود و اعضا باز میشود و نمیشود حرفشان را کتمان کرد. ایشان میگوید: صداقت شهروندان لبنان را باید از چشمانشان خواند. یعنی یک شیعه چنان صداقتی در حفظ وحدت شیعه داشته باشد، وقتی که به چشمش نگاه میکنید دچار اضطراب نباشد و این حرف زیبای ایشان است. میگوید: معتقدم که وحدت ملی مفهومی ژرفتر از وحدت منافع است. وحدت ملی درواقع وحدت نیتها، دلها، اهداف و در کل وحدت همه شهروندان در هنجارهای کلی انسانی است و بعد میگوید برای تحقق کامل این وحدت هموطنان باید به یکدیگر احترام بگذارند. به گونهای که این احترام آن قدر صادقانه باشد که از چشمانشان بفهمیم. جامعه ای که صادق شد اعتماد هم میآید.
فکر میکنم امام موسی صدر در نهج البلاغه زیاد غور کرده است. نمیدانم ایشان تفسیری در نهج البلاغه دارد یا خیر، امام علی اساس فروپاشی تمدنها را فقدان صداقت میداند.
چهارمین ویژگی آزادی است. ایشان اصلا دین را محدودیت نمیداند. میگوید برماست که روشن کنیم دین چگونه آزادی میبخشد. این طور هم نیست که بگوید آزادی که دین تعریف میکند غیر از آزادی دیگران است. چون گاهی میگوییم دین آزادی میدهد ولی آزادی که خودش دارد. ایشان این حرف را نمیزند. میگوید: «در حقیقت آزادی کامل عین دین است. حقی است از جانب خدا و حدی بر آن نیست.» و سپس اضافه میکند: «صیانت از آزادی ممکن نیست مگر با آزادی. آزادی برخلاف آنچه میگویند هرگز محدودشدنی و پایان یافتنی نیست.» چنین دینی یک شاهکار است.
ویژگی پنجم، ایشان اصلا معتقد است که تشکل یک وظیفه دینی است. امام بامرحوم شهید بهشتی دوست بودند. شهید بهشتی همیشه میگفتند حزب معبد من است. من این حرف را نمیفهمیدم. و پس این دیدگاه را در امام موسی صدر هم دیدم. میگوید: حقیقت این است که وحدت مذاهب مختلف یک دین مبتنی بر نزدیک شدن آنان به یکدیگر است. نزدیک شدن در گرو تفاهم است، تفاهم هم با صداقت است، صداقت با گفتوگو شکوفا میشود و شرط اساسی گفتوگو این است که میان نمایندگان حقیقی طرفها صورت بگیرد. بعد میگوید آیا وحدت و تقریب و تفاهم و گفتوگو بدون سازمان و تشکیلات امکان دارد؟ پیروان یک دین باید آموزشهایی ببینند که بتوانند با دیگران تعامل مثبت داشته باشند.
بعد از پایان سخنان دکتر فیرحی، پرسش و پاسخ برگزار شد. گفتوگوی حاضران با سخنران نشست شانزدهم، بعد از پایان برنامه تا مدتی طولانی ادامه داشت.