نگاهی به دانشگاه علم و صنعت و اعتراضات 1401
هم میهن نوشت: دانشگاه علموصنعت این روزها صحنه اعتراضات متعدد دانشجویانی است که امید زیادی به حمایت استادان خود ندارند
روز یکشنبه دانشجویان دانشگاه علم و صنعت یک بار دیگر تحصن کردند تا در این دوماهه، انواع روشهای مسالمتآمیز را برای بیان خواستههای خود تجربه کرده باشند. دانشگاهی که چشم و چراغ اصولگرایان بود و بعد از حضور رهبری در جمع دانشجویان این دانشگاه در سال 1387، به آن «فیضیه دانشگاهها» میگفتند، حالا چشم اسفندیار آنها شده است و در این دو ماه، روزی نبوده که دانشگاه باز باشد و برنامهای اعتراضی در گوشهای از دانشگاه برپا نباشد. حالا میتوان با اطمینان گفت بهرغم برخوردهای انضباطی گسترده، اعتراضات در این دانشگاه نیز همچنان ادامه دارد؛ دانشجویانی که امسال دانشجوی این دانشگاه بودند، قطعا تاریخ دانشگاه را تا همین جا تغییر دادهاند.
پدیدهها
بیست سال پیش در چنین روزهایی، دفتر یکی از اساتید دانشگاه علموصنعت، محل آمد و شد چهرههای اصولگرا بود. انتخابات شورای شهر در پیش بود و تقریبا هیچ چهره شاخصی در میان اصولگرایان، این انتخابات را جدی نگرفته بود. کار به دست افرادی مثل محمدرضا باهنر سپرده شده بود و او هم کار را به یک همدانشگاهی قدیمی و همحزبی در جامعه اسلامی مهندسین سپرده بود؛ محمود احمدینژاد!
اسم احمدینژاد البته پیش از این هم با نام دانشگاه علموصنعت گره خورده بود. در واقع در سالهای ابتدای انقلاب که انقلابیون عضو انجمن اسلامی، تحت عنوان دانشجویان خط امام، به دنبال تسخیر سفارت آمریکا بودند، احمدینژاد که نماینده دانشجویان دانشگاه علموصنعت بود، به دنبال تسخیر سفارت شوروی بود! هرچند گردش روزگار امروز کار را به جایی رساند که نه اصغرزاده از آمریکا متنفر است و نه احمدینژاد اختلاف راهبردی با روسیه دارد، اما این اختلاف تا سالها باقی ماند. از جمله همان سال 81 که احمدینژاد لیست انتخاباتی تهیه کرد و توانست رقبای سرسخت اصلاحطلب خود را شکست دهد. از ابراهیم اصغرزاده گرفته تا مجتبی بدیعی که از دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه بهشتی بود و همینطور چهرههایی مثل مصطفی تاجزاده و محسن سازگارا!
اما تحولات برخلاف پیشبینیها پیش رفت. همان استاد دانشگاه، بعد از نوروز 82، شهردار تهران شد و حالا آن استاد در کسوت شهرداری تهران نشسته بود و برای نشستن در کاخ پاستور برنامهریزی میکرد. دو سال بعد او به عنوان نامزد ریاستجمهوری، یکی از پدیدههای سیاست ایران بود.
رئیس دانشگاه انتخابی و ربودن او
مشخص نیست با چه استدلالی، وزارت علوم وقت، تصمیم گرفت ریاست دانشگاه علموصنعت را به صورت برگزاری انتخابات میان اعضای هیئت علمی دانشگاه انتخاب کند. بههر حال محمدتقی صالحی به عنوان رئیس دانشگاه علموصنعت انتخاب شد. در آن زمان دانشجویان عضو تشکیلات دانشگاه علموصنعت این دانشگاه از ابراهیم یزدی و مصطفی تاجزاده برای یک برنامه سیاسی دعوت کردند. برخورد دانشجویان اصولگرای علموصنعت با این برنامه و با رئیس انتخابی دانشگاه، در تاریخ دانشگاههای ایران بیسابقه بود. آنها بعد از اینکه برنامه را به هم زدند، ریاست دانشگاه را ربودند و در مقابل وزارت علوم آزاد کردند. بسیج دانشجویی دانشگاه اعلام کرد دانشجویانی که اقدام به ربودن رئیس دانشگاه کرده بودند، ارتباطی با این تشکل نداشتهاند. گفته میشد آزادی رئیس دانشگاه با دخالت ناجا صورت گرفته است.
علموصنعتیها در دولت
یکسال بعد از ربوده شدن رئیس دانشگاه و حوادث حواشی آن، محمود احمدینژاد رئیسجمهور ایران شد. بسیاری از اساتید همسو با احمدینژاد، خیلی زود تبدیل به سیاستمداران ایران جدید شدند و در پستهای کلیدی بهکار گرفته شدند. کامران دانشجو (وزیر علوم)، حمید بهبهانی (وزیر راه و ترابری)، محمد سلیمانی (وزیر ارتباطات)، علیرضا علیاحمدی (وزیر آموزش و پرورش)، مسعود میرکاظمی (وزیر بازرگانی و نفت)، محمدحسین صفارهرندی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، عبدالرضا شیخالاسلامی (وزیر کار)، رضا تقیپور (وزیر ارتباطات)، مهدی غضنفری (وزیر صنعت)، مجتبی ثمرههاشمی (مشاور ارشد رئیسجمهور) و علی نیکزاد (وزیر راه)، تعدادی از مشهورترین اساتید و دانشآموختگان مشهور علموصنعت بودند که در دولت احمدینژاد در مسئولیتهای کلان کشوری قرار گرفتند.
فیضیه دانشگاهها و خروج از محافظهکاری
با این همه چهره شاخص، مشخص بود که علموصنعت مسیری متفاوت از سایر دانشگاههای بزرگ پایتخت پیدا کند. سال 91 کامران دانشجو در مراسمی در دانشگاه علموصنعت گفته بود «دانشگاه علموصنعت در دنیا تک است و این دانشگاه دانشمندانی دارد که آن را به «فیضیه دانشگاهها» تبدیل کرده است». لقب فیضیه دانشگاهها که از طرف بزرگان نظام به دانشگاه علموصنعت اطلاق شده است، به خوبی نمایانگر اوضاع سیاسی این دانشگاه در دهه 80 و 90 است. حتی زمانی که در دولت میانهروی روحانی، برخی تشکلها و نشریات منتقد توانستند مجوز فعالیت در دانشگاه را بگیرند، باز هم جو سیاسی دانشگاه بهشدت محافظهکار بود. این فضای سیاسی به مرور شکسته شد. مثلا 16آذر سال 88، دانشجویان دانشگاه علموصنعت از برادر کیانوش آسا دعوت کردند تا برای یک سخنرانی به این دانشگاه بیاید. کیانوش آسا در جریان حوادث سال 88 جان باخته بود. مسئولان دانشگاه با این مراسم مخالفت کردند، اما دانشگاه جو ملتهبی را تجربه کرد.
«آرمان» و «رویش»
در همین سالهای اخیر نیز، فضای سیاسی دانشگاه بیشتر و بیشتر از دست نیروهای نزدیک به جریان اصولگرا به مرور خارج شد. سرانجام دانشگاه سال 94 به دو تشکل غیراصولگراخواه مجوز فعالیت داد؛ انجمن اسلامی آرمان و رویش. در آن زمان تشکلهای اصولگرای دانشگاه معتقد بودند بهخاطر کشف حجاب اعضای موسس این تشکلها، نباید به آنها مجوز فعالیت داده شود، اما در نهایت با سخنرانی چهرههایی مثل علی شکوریراد و ابراهیم اصغرزاده، از دانشجویان سابق موسس تحکیم وحدت، این انجمنها راهاندازی شدند.
فعالیت سیاسی در این دانشگاه نیز مثل سایر دانشگاههای کشور فراز و نشیبهایی داشته، اما در سالهای گذشته شیب آن تندتر شده است. فعالان سیاسی شاید به یاد بیاورند که مهرماه 98، بعد از اینکه غذای دانشگاه علموصنعت زمینه مسمومیت و بیماری تعدادی از دانشجویان را فراهم کرد، دانشجویان دانشگاه دست به تحصن و اعتراض زدند و شعارهای سیاسی هم سر داده شد. بعد از آن همزمان با اعتراضات آبان98، در دانشگاه علموصنعت هم تجمعی برگزار شد. تجمعی که در سالروز 16 آذر با جمعیتی بزرگتر تکرار شد و بعد از ماجرای هواپیمای اوکراینی، این بار جمعیتی بزرگتر به سوگواری و برگزاری تجمع در دانشگاه پرداختند. اردیبهشت امسال هم دانشجویان در اعتراض به برخورد حراست با یکی از دانشجویان، دست به تحصن زده بودند.
علموصنعت و اعتراضات 1401
در اعتراضات شهریور و مهر و آبان امسال نیز که بعد از دو سال تعطیلی کرونایی و بعد از وفات مهسا امینی رخ داد، دانشگاه روزهای ملتهب متعددی را تجربه کرد؛ اعتراضاتی که به گفته دانشجویان قدیمی دانشگاه از بعضی جهات بیسابقه بوده است. یکی اینکه این بار فضای اعتراضی در خود دانشکدهها شکل گرفته است و در بسیاری از دانشکدهها حرکات خودجوش در اعتراض به بازداشت دانشجویان همان دانشکده برگزار شده است و در مقابل تعداد بازداشتیها و تعلیقیها نیز بسیار بیشتر از اعتراضات قبلی بوده است. البته بعضی از این اعتراضات نیز به صحنه زد و خورد میان معترضان و دانشجویان بسیجی تبدیل شد.
کانال تلگرامی بسیج دانشجویی یکی از این درگیریها را که روز بعد از فاجعه شاهچراغ منتشر کرده بود اینطور روایت کرده است: «رفتهرفته صدای شعارهای جمعیت معترض بلندتر میشد. شعارهایی از قبیل «زن، زندگی، آزادی» از سوی جمعیت معترض داده میشد. جمعیت عزادار نیز با شعارهای «حیدر، حیدر» به سمت معترضان حرکت کردند و به آنها هشدار دادند که دیگر زمان مماشات به سر آمده است. در ادامه با شعار «دانشجوی آشوبگر، اخراج باید گردد» معترضان را به عقب راندند… معترضان در ابتدا لحظاتی مقاومت کردند اما در مقابل خروش سیل جمعیت امت حزبالله دانشگاه نتوانستند تاب بیاورند و هراسان به سمت دانشکده عمران رفتند… سیل دانشجویان انقلابی با شعارهای «آشوبگر، داعشی… پیوندتان منفور است» به مسیر خود ادامه دادند و تا دانشکده مکانیک بدون هیچ مقاومتی دانشجویان معترض را به عقب راندند… هنجارشکنان که انتظار چنین جمعیت و جدیتی را نداشتند بهسرعت پراکنده شدند. بعضی از آنها به سمت دانشکدههای مواد و مهندسی شیمی رفته و برخی به سمت درب ۳ برای خروج رفته و بقیه هم پراکنده شده و تعداد بسیار کمی جلوی دانشکده مکانیک باقی ماندند.»
یک منبع آگاه به هممیهن میگوید:«تا 26 آبان؛ حدود 20نفر از دانشجویان دانشگاه علموصنعت بازداشت شدند، که همگی از دانشجویان پسر این دانشگاه بودند و البته تا لحظه تدوین، بسیاری از آنان آزاد شدهاند.» همچنین یک کانال تلگرامی که وضعیت دانشجویان معترض را منتشر میکند، نوشته است:«50 نفر از دانشجویان ممنوعازورود به خوابگاه و دانشگاه، 32نفر احضار به کمیته انضباطی و 8نفر به تعلیق از یک تا دو ترم محکوم شدهاند.» یکی از این معترضان میگوید:«مسئله ممنوعازورودها نه به دکتر سعیدی (معاون دانشجویی) بلکه به حراست مربوط میشود و تمامی مراجعین را به رئیس حفاظت فیزیکی ارجاع میدهند.» البته گفته میشود تعداد دانشجویانی که نهادهای امنیتی با خانوادههای آنان تماس گرفتهاند بسیار بیشتر از این اعداد است. دانشجویان معترض مدعی هستند که آنها را تحت فشار گذاشتهاند و در برخورد با آنها، تشریفات قانونی کمیته انضباطی هم رعایت نشده است. مسائلی مثل عدم ارائه دعوتنامه رسمی، عدم اطلاعرسانی در بازه قانونی، عدم اطلاعرسانی جلسه شورای بدوی انضباطی، عدم ارائه صورتجلسه تفهیم اتهام و همچنین گرفتن تعهدنامههای خاص از دانشجویان، از جمله مسائلی است که دانشجویان با آن مواجه شدهاند. به دانشجویان گفته شده است که برای مشکلات ممنوعازورودی چه به دانشگاه و چه خوابگاه، با خانواده به حراست بیایید یا از استادی درخواست ضمانت کنند.
یکی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی علموصنعت به هممیهن میگوید:«اساتید علموصنعت نیز به خاطر سابقه تاریخی آن، عموما از تندروهای نزدیک به جریان اصولگرا هستند. چنانچه تعداد زیادی از اساتید کلاسهای خود را بر بستر نرمافزارهای ایرانی برگزار میکنند تا دانشجویان ناچار به نصب برنامههایی مثل ایتا باشند.»
برخلاف بسیاری دیگر از دانشگاهها که مدیران با برگزاری نشستهای آزاداندیشی و مناظره و امثالهم، سعی دارند فضای اعتراض را به سمت گفتوگو پیش ببرند، فعلا انگیزهای برای این برنامه در علموصنعت دیده نمیشود. تنها واکنش دانشگاه به این اعتراضات، دیداری بوده که بعضی اساتید منتقد دانشگاه با ریاست دانشگاه داشتند و در آن به بعضی مسائل مثل وضعیت نامناسب دانشجویان اشاره شده است.
تشکلها و اعتراضات
در دانشگاه علموصنعت از دو سال پیش، دو تشکل منتقد انجمن اسلامی رویش و انجمن اسلامی آرمان فعالیت میکنند که هر دو تشکل با محدودیتهای زیادی مواجه شدهاند مثلا هرگز به آنها مجوز برگزاری تریبون آزاد در فضای آزاد داده نشده است. در حال حاضر بعضی از چهرههای موثر این دو تشکل نیز بازداشت شدهاند و جمعی دیگر هم تحت فشار نهادهای حراستی دانشگاه قرار دارند. شورای صنفی دانشگاه نیز بیش از یک سال است که بسته شده و به نظر میرسد مسئولان دانشگاه انگیزه لازم برای راهاندازی مجدد آن را ندارند.
تشکیلات وسیع اصولگرایان
در مقابل، دست اصولگرایان پر است از تشکلهای مختلف سیاسی و مذهبی. از جمله دفاتر فرهنگی دانشکدهها، کانونهای قرآن و عترت، انجمن اسلامی دانشجویان و البته بسیج دانشجویی که پرچمدار مقابله با اعتراضات روزهای اخیر بوده است؛ چنانچه وقتی در روزهای اول اعتراضات، دانشجویان معترض نام پارک بانوان دانشگاه را به پارک ژینا تغییر دادند، اعضای بسیج دانشجویی، تابلوی نصبشده توسط معترضان را کنده و ویدئویی از این اقدام خود در کانال بسیج منتشر کردند.
بسیج دانشجویی در روزهای گذشته، فیلمی در شبکههای اجتماعی خود منتشر کرد که نشان میداد «دانشجویان دانشگاه علموصنعت، از عملکرد گشت ارشاد رضایت ندارند، خواستار اصلاح یا برچیده شدن آن هستند و از وفات مهسا امینی هم عصبانی هستند.» تلاش هممیهن برای مصاحبه با مسئولان بسیج دانشجویی تا اینجا نتیجهبخش نبوده است. هیچ تریبون آزاد یا نشستی در دانشگاه برگزار نشده است و دانشجویان منتقد معتقدند این تشکلها به کمک نیروهای حراستی برای برخورد بیشتر با دانشجویان آمدهاند.
کیان و قایقی خواهم ساخت
شنبه این هفته، بعد از وفات کیان پیرفلک، دانشجویان دانشگاه علموصنعت که هنوز اجازه حضور در دانشگاه از آنها سلب نشده است، آرامترین اعتراض ممکن را انجام دادند. آنها قایقهای کاغذی را در حوض یکی از پارکهای دانشگاه رها کردند. حتی در کانال تلگرامی دانشجویان معترض، آموزش ساخت قایق کاغذی قرار داده شده بود. به قول سهراب «قایقی خواهم ساخت/خواهم انداخت به آب/ دور خواهم شد از این خاک غریب/ که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق/ قهرمانان را بیدار کند.»
اصولگرایان
غیبت جریان بهار
از ابتدای شکلگیری اعتراضات، جای خالی احمدینژاد و جریان بهار در عرصه سیاسی کشور بارها و بارها مناقشهبرانگیز شده است. در سالهای گذشته، حامیان احمدینژاد در دانشگاه عموما در تشکیلاتی با نام «دانشجویان عدالتخواه» فعالیت میکردند و این تشکیلات در دانشگاه علموصنعت هم با نام «مجمع دانشجویان عدالتخواه»، اعتبار و برو بیایی داشت. با این حال فعالیتهای این تشکل در دوره اخیر، آن همراهی و هماهنگی سابق را با تشکیلات بهار و گروههای عدالتخواه ندارد. آنها در بیانیهای که در این اعتراضات منتشر کردهاند، از ریاست دانشگاه خواستهاند تا بستری برای شنیدن صدای دانشجویان فراهم کند: «ما خواستار ترتیب جلسه یا جلساتی با حضور شما و معاونین دانشگاه در حوزه فرهنگی، دانشجویی و اداره حراست در جمع دانشجویان هستیم. بدیهی است مقصود از دانشجویان، عموم دانشجویان دانشگاه است.» آنها در همین ایام توانستند انتخابات درونتشکیلاتی خود را برگزار کنند و نشستهایی نیز با همکاری دیگر دانشجویان اتحادیه
برگزار کردند.
در سال 1400، سایت دولت بهار در خبری نوشته بود: «جمعی از دانشجویان دانشگاه علموصنعت تهران با دکتر محمود احمدینژاد ملاقات كردند و طی آن نتايج مطالعات خود را درباره مشکلات جامعه علمی و دانشگاهی کشور به ايشان ارائه دادند. اين گروه از دانشجويان كه به نمايندگی از مجموعه دانشجويان دانشگاه علموصنعت تهران در ملاقات با دكتر احمدینژاد حضور داشتند، مصرّانه از خادم ملّت ایران خواستند تا برای برونرفت كشور از وضع اسفبار كنونی و جهت کمک به حل مشکلات مردم، در انتخابات ریاستجمهوری پيش رو، خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهد.»
اساتید
نبرد بیانیهها
در بسیاری از دانشگاههای کشور، بیانیههایی از طرف اکثریت قریب بهاتفاق اساتید دانشگاه در دفاع از دانشجویان معترض صادر شد. اما استثنای بزرگ در میان این دانشگاههاپپ، دانشگاه علموصنعت بود؛ جایی که 266 استاد دانشگاه علموصنعت بیانیه تندی را امضا کردند و در آن نوشتند از مسئولان دانشگاه مجدانه میخواهیم در شرایط فعلی بر تداوم فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و فناوری پافشاری کرده و دشمنان را در متوقف کردن حرکت علمی کشور ناکام نمایند. همچنین زمینه رشد جریانهای دانشجویی در یک فضای منطقی و عقلانی به دور از هیجانات و احساسات کاذب را فراهم آورند. ما اعضای هیئتعلمی دانشگاه براساس رسالت عمیق اجتماعی که بر دوشمان است، این آمادگی را داریم تا برای شکلدهی این فضای منطقی و عقلانی که زمینه رشد و تعالی دانشجویان دانشگاه را فراهم میکند، نقشآفرینی موثر داشته باشیم.» امضاکنندگان این نامه البته چهرههای مشهوری هستند. کامران دانشجو، وزیر علوم احمدینژاد مهمترین اسم این فهرست است. محمد سلیمانی، قائم مقام وزیر فعلی علوم هم این نامه را امضا کرده که نشان میدهد علموصنعتیهای اصولگرای وزارت علوم، در موضوع برخورد با دانشجویان اختلاف جدی ندارند. سیدمیعاد صالحی، که هم در دوره روحانی و هم دوره فعلی بهعنوان مدیر جوان تراز انقلابی معرفی میشود، دیگر چهره شاخصی بود که این نامه را امضا کرده بود. مهدی غضنفری، وزیر صنایع احمدینژاد هم امضایش پای این نامه دیده میشد. البته یکی دو اسم هم بود که شاید دانشجویان معترض علموصنعت را ناامید کرد. افرادی مثل عبدالحمید نقرهکار، باجناق میرحسین موسوی یا جبار علیذاکری که در دوره روحانی، ریاست دانشگاه را برعهده داشت.
بعد از این بیانیه، جمعی از فارغالتحصیلان دانشگاه علموصنعت، بیانیه این اساتید را ننگین توصیف کردند و از امضاکنندگان آن نامه انتقاد کردند.
آمار
از ابتدای درگیریها در دانشگاه علموصنعت، تعداد زیادی از دانشجویان این دانشگاه بازداشت شدهاند. بعد از این بازداشتها، دانشجویان دیگری به برخوردهای صورتگرفته اعتراض کردند. از جمله انتشار مطالبی در فضای مجازی، برگزاری تحصن و همینطور انتشار بیانیه. در یکی از این بیانیهها که در رسانههای داخلی هم بازنشر شده بود، آمده است، امضاکنندگان بهعنوان عضوی از خانواده بزرگ دانشگاه علموصنعت ایران، ضمن اعلام حمایت از حق اعتراض دانشجویان؛ تأمین امنیت دانشجویان در دانشگاه را وظیفه بدیهی مدیریت دانشگاه میدانند و خواستار پیگیری فوری دانشگاه برای آزادی بیقیدوشرط دانشجویان در بند، جلوگیری از بازداشت خودسرانه دانشجویان، جلوگیری از ورود نیروهای امنیتی لباسشخصی به دانشگاه، لغو ممنوعازورودی دانشجویان و احضارها و احکام کمیته انضباطی و برکناری فوری مدیران دخیل در بازداشتها و پروندهسازی علیه دانشجویان و جایگزینی افراد با رویکرد متفاوت هستند.
جدول زیر اسامی دانشجویان بازداشتی دانشگاه علموصنعت را براساس اطلاعاتی که تشکلهای انجمن اسلامی آرمان و رویش در اختیار هممیهن قرار دادهاند، نشان میدهد:
انتهای پیام
ايا موتور پهباد شاهد در دانشگاه علم و صنعت ساخته شده يا در امريكا
دليل اعتراض را خواهي يافت
چقدر مغرضانه و یکجانبه نوشته شده این متن