بحران دولت رانتی نفتی روسیه در سال ۲۰۲۳
مسعود فروزنده، پژوهشگر تاریخ نفت، در یادداشتی که در روزنامه مستقل منتشر شده نوشت:
یاد داشت حاضر بر اساس دو نظریه بنیاد گرفته است. اول انکه کاهش خدمات رفاهی در دولت های رانتی نفتی به بحران اجتماعی می انجامد و نظام ارزشی دولت مرکزی رنگ می بازد. و دوم، شکست نظامی یا تشدید تضاد خارجی موجب واگرایی دولت رانتی می شود.
رابطه آشکاری بین خدمات رفاهی دولت رانتیر و وفاداری حلقه های وابسته وجود دارد. با قطع خدمات رفاهی و رشوه سیاسی، کاهش وفاداری بروز می کند. سرمایه اجتماعی دولت سیر نزولی می یابد، اعتراضات آغاز می شود، در نتیجه رفتار دولت در سیاست داخلی رادیکال می گردد. همچنین تنازع و رویاروئی دولت های رانتیر با نظام بین الملل از اینرو خطرناک است که شکاف های داخلی را تعمیق می بخشد. اقتصادهای وابسته به بازار جهانی از نوع رانتی که اصلی ترین درامدشان فروش منابع خام است توانایی کمتری در گشودن گره ها و معضلات اجتماعی فرهنگی دارند و خیلی زود با کنار گذاشتن شکیبایی و عقلانیت به روش های پلیسی روی می آورند. تجربه تاریخی نشان می دهد بین فشار بین المللی و کاهش اتحاد ملی یک رابطه اشکار و منطقی وجود دارد. در حالی که فشارها و تحریم های حداقلی موجب اتحاد و انسجام داخلی می شود لیکن در فشار حداکثری همه چیز متفاوت می گردد.
توانایی دولت روسیه در خروج از بحران چند جانبه کنونی مورد تردید است. از یک سو در باتلاق اوکراین گرفتار و پیروزی های اوليه به شکست تبدیل شده و از سوی دیگر “قدرت بسیج کنندگی” با تکیه بر “اتحاد ملی” که مبنای میراث روسی به حساب می آمد و پوتین بیش از ظرفیت تاریخی از آن استفاده کرده روند کاهشی گرفته است.
تنوع جنبش ها و کثرت سازمان های مخالف پوتین نشانه ای از گسل های گسترده در جامعه سیاسی روسیه است که به مرحله انسجام نرسیده است. اعتراضات سپتامبر ۲۰۲۲ علیه فراخوان اعزام سرباز، به اتحاد مخالفان پوتین بدل گشت. مخالفان سنتی ( اعم از احزاب و اولیگارش های مخالف پوتین) ، جنبش حامی صلح، جنبش فمینیسم روسیه، جوانان ملی گرا و دانشجویان ضد طبقه فاسد در اغلب شهرها به خیابان آمدند. همزمان، غرب با اجرای سیاست تنبیهی علیه شرکت ها و اولیگارش های حامی پوتین و محدودیت در سقف قیمت نفت، دولت روسیه را در مخمصه کسری بودجه قرارداده است.
سپتامبر ۲۰۲۲ اعتراضات کم سابقهای در سراسر روسیه علیه اعزام نیروی ذخیره به جبهه جنگ پدید آمد که به دستگیری حدود 1200 نفر انجامید. به دعوت جنبش وسنا، معترضان علیرغم قوانین سختگیرانه بر ترس خود غلبه کردند و به خیابان ها آمدند.
کسری بودجه در زمان جنگ به معنای کاهش برنامه های عمرانی و رفاهی است. انتظار می رود محدودیت ها از بخش گاز و نفت به دیگر بخش های اقتصادی روسیه سرایت کند. تأثیر کاهش درآمد نفتی روسیه در سال ۲۰۲۳ در ظهور نارضایتی اجتماعی و سیاسی اجتناب ناپذیر است. کسری درآمد نفتی و گازی مجموعا نزدیک به پنجاه میلیارد دلار خواهد بود و موجب رکود و بیکاری و افزایش شاخص فلاکت می شود. وزیر دارایی روسیه اعلام کرد دولت متبوعش تنها در بخش صادرات نفت نزدیک به ۲۹ میلیارد متضرر خواهد شد. او به کاهش تجمعیعی درآمدهای دولتی و آثار هولناک تحریم ها بر کسب و کار های کوچک اشاره ای نکرد.
با چنین کسری بودجه که تنها در بخش نفت است، بالتبع شاهد رکود اقتصادی پلکانی و نارضایتی های متفرقه در گروه های جوان و فاصله صاحبان کسب و کار کوچک از پوتین و از همه مهمتر کاهش برنامه های عمرانی ( منتهی به افزایش بیکاری) و بودجه نظامی خواهیم بود.
دولت های غربی محدودیت های متنوعی را بر سیستم مالی اولیگارش ها و شرکت های دولتی و خصوصی وابسته اعمال کردند. حدود ۹۵ میلیارد دلار ضرر اولیگارش های روسیه در سال ۲۰۲۲ اعلام شده است و انتظار می رود این رقم در سال ۲۰۲۳ با کمی کاهش تکرار شود. همزمان فهرستی نسبتا بلند بالا از مرگ صاحبان صنعت و سرمایه طی سال ۲۰۲۲ منتشر شده است که نشان از سر درگمی و اشوب سیاسی در سطوح بالای حکومت روسیه است. حذف و پاک سازی از شیوه های رایج روسیه از نیمه دوم قرن نوزدهم بوده است که توسط شورشی ها و رقبای اقتصادی و پلیس مخفی اعمال می شد. ورود روسیه به سرمایه داری نوین پس از انقلاب صنعتی به ظهور مافیا و بی قانونی همراه بود.
کسری بودجه، واگرایی اولیگارش های وابسته و کاهش قدرت مالی شرکت های بزرگ دولتی و خصوصی، پاشنه اشیل ساختار اقتصادی روسیه پوتین است. پیدایی بحران اجتماعی صرفا احتمال نیست بلکه روند جبر گونه در فرا روی دولت های رانتی نفتی است. فاصله زمانی اعتراضات از ۲۰۱۴ تا کنون کمتر شده است و زنان بیش از گذشته به کنشگری سازمان یافته روی آورده اند. به همین میزان درصد فعالیت هواداران رادیکال پوتین در فضای مجازی و رسانه ها کاهش گرفته است. گروه های ناراضی جوان و احزاب سیاسی و نخبگان ناراضی از جمله گسل هایی هستند که انسجام نیم بندی دارند و غرب بر روی آنها سرمایه گذاری کرده است. حتی بدون پمپاژ خارجی نیز آنها توانایی ائتلاف و سازماندهی جدید علیه جنگ و سیاست های جاه طلبانه پوتین را دارند. نکته مهم اینجاست که کاهش درآمد نفتی به ریزش چه گروه هایی می انجامد. با کاهش درامد نفتی و خدمات رفاهی و رشوه های سیاسی و تشدید نزاع بر سر ادامه جنگ اوکراین، بخش مهمی از مفسران و هواداران افراطی، نظامیان و صاحبان کسب و کار کوچک به صف مخالفان سیاسی می پیوندند یا در گروه خاکستری ـ معترض قرار می گیرند.
انتهای پیام