پیامبری که از سیره او فاصله گرفتهایم
اکبر منفرد، پژوهشگر دینی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «پیامبری که از سیره او فاصله گرفتهایم» نوشت:
هفدهم ربیع الاول سالروز ولادت پیامبر رحمت حضرت محمد ص و حضرت امام صادق ع است، پیامبری که دین اسلام را برای بشریت به ارمغان آورد و امامی که مفسر آن بود و مبانی و شاخصهای آن را بیان فرمود که با عمل به آنها انسانها میتوانند سعادتمند شوند اما در طول تاریخ مخصوصا در این زمان به واسطه ناکارامدی برخی حاکمان و بعضی روحانیون کم دانش متحجر به مرور انسانها از این اسلام فاصله گرفتند بلکه در برخی موارد هیچ شباهتی به این اسلام ندارند. گرچه با دقت در مبانی اسلامی شاخص های فراوانی را میتوان برای اسلام نبوي و علوی بیان کرد و به کمک آنها اسلام صحیح را شناخت اما مهم ترین آنها عبارتند از:
۱.توحید: اساس اسلام توحید و اعتقاد راسخ به حاکمیت مطلق خداوند بر عالم تکوین و تشریع و نفی حاکمیت طاغوت است، این نگاه حکومتهای ديني و محتوای آنها را شکل میدهد و جامعه را الهی میکند. قرآن میفرماید لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدواالله واجتنبوا الطاغوت برای هرامتی پیامبری فرستادیم تابگوید خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید.
به هر میزان که باورمندی جامعه مخصوصا حاکمان به خدا و حضور خدا کمتر شود میزان فساد مخصوصا فساد حاکمان نیز در آن افزایش می یابد. به فرمایش حضرت امام ره (عالم محضرخداست درمحضرخدا گناه نکنیم) و در این خصوص حکومت و عملکرد حاکمان نقش اساسی دارد که الناس علی دین ملوکهم.
۲.مردم سالاری و آزادی های مشروع: مردم سالاری دینی عنوان جدیدی است در گفتمان سیاسی امروز که ریشه درآموزه های اسلامی دارد و بر آن است تا حقوق مردم را درحوزه سیاست و اداره جامعه بر اساس مبانی ديني پاس دارد گرچه مبانی مردم سالاری دینی را میتوان در جانشینی انسان از طرف خدا، جایگاه نهاد مشورت و شورا در اسلام، منطقه الفراغ و مشروعیت قانونگذاری انسان درحوزه امور غیرمنصوص، و بیعت جستجو کرد اما مهمتر سیره عملی نبوی و علوی در طول حدود پانزده سال حکومت آنها میباشد که در عمل برای مردم نقشی ویژه قائل بودند و میدان را برای نقش آفرینی مردم باز کردند و توجهی ویژه به خواست و افکار عمومی داشتند که موارد آن بسیار فراوان است. بهطورکلی از منظر مبانی اسلامی اگرچه مشروعیت حکومت اسلامی جنبه وحیانی دارد و در این خصوص مردم نقشی ندارند اما مقبولیت و تحقق عینی و استمرار آن منوط به حضور و مشارکت و همکاری جدی مردم است. لذا پیامبر ص به علی ع فرمود (لک ولاء امتی….ولاتصلح الولاء الا باستقامه المرعیه ولایت امت من برعهده تو است اما ولایت و حکومت پا نمیگیرد و دوام نمیآورد مگر به پایداری و پشتیبانی مردم) از همین رو آزادیهای مشروع و قانونی مردم مخصوصا آزادی نقد حاکمان بهشدت مورد تاکید آن بزرگواران بود. و آن را نه تنها حق بلکه تکلیف مردم میدانستند و نه تنها خود را در معرض نقد مردم قرار میدادند بلکه گاهی اوقات طرف دعوای مردم قرار میگرفتند و در دادگاه حاضر میشدند و حکم علیه آنها صادر میشد و تمکین به حکم میکردند و بعد از آن هیچ برخوردی با قاضی نمیکردند و التزام عملی وی به اسلام و نظام را زیرسوال نمی بردند.
دراسلام نبوی وعلوی زور و اجبار و کاربست زور و اجبار هیچ جایگاهی درهیچ زمینهای نداشت. نه برای بهشتی کردن مردم و نه حمایت از حاکمیت و حاکمان و به صراحت در قرآن نفي شده که افانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین آیا میخواهی به زور مردم را خداپرست ومومن کنی(یونس۹۹)
۳. عدالت اجتماعی فراگیر: یکی از موضوعات مهمی که درهمه مکاتب فکری مورد توجه قرار گرفته و هر کدام مبانی خاص خود را بیان کرده اند موضوع عدالت اجتماعی فراگیر است، این موضوع در اسلام نیز بهشدت مورد تاکید قرارگرفته و مبانی فلسفی و کلامی و اخلاقی آن بیان شده، اصولا اسلام درصدد کاهش فاصله بین ثروتمندان و نیازمندان و ایجاد یک جامعه متوازن به لحاظ برخورداری از امکانات مادی است که ازطریق توزیع عادلانه ثروت، توزیع عادلانه امکانات از طریق دولت، توزیع عادلانه فرصتها میباشد. برای حل مشکل نابرابری ثروت یا باید از طریق راهکارهای فرهنگی وفق ارزشهای اصیل اسلامی اقدام نمود یا از طریق ابزارها و راهکارهای حقوقی.
۴.عقلانیت و پرهیز از خرافات و قداستسازیها: عقل به معنای بازداشتن است و همه مشتقات آن هم به این معنا بازمیگردد، عقل نقطه مقابل و نقیض جهل است، واژه عقل حدود پنجاه بار در قران بهکار رفته و ۸۵۰ بار واژگان تدبر و تفقه و تفکر بهکار رفته و به معنای حسن فهم و درک و معرفت و تدبر است و پیوسته ازمردم خواسته از نعمت عقل استفاده کنند. و زندگی و رفتار عقلانی و به دور از جهالت و خرافه بازی و قداست سازی و قداست بازی داشته باشند. پیامبر ص فرمود با عقل و عقلانیت میتوان به همه خیر وخوبیها رسید.
امامتاسفانه جامعه امروز و جنبههایی از شیوه حکمرانی ما از عقلانیت فاصله گرفته و جای خود را به قداست سازیها و قداست بازیهای بی جا داده و خرافات و شیوه های آزمون و خطا بر جامعه حاکم شده است و گاه عمر و وقت گران بهای مردم به سخره گرفته شده است.
۵.توجه ویژه به دانش و دانشمند و عزت مسلمانان: موضوع علم و استفاده از دانشمندان ازجمله موضوعاتیست که بهشدت مورد تاکید مبانی ديني قرارگرفته چندان که اولین آیات قرآن که بر پیامبر نازل شد در خصوص علم و علم آموزی بود. در سخنی بسیار پر معنی از علی ع است که العلم سلطان، من وجده صال و من لم یجده صیل علیه یعنی دانش اقتدار و سلطه است. هر کس آن را به دست آورد میتواندتحکم و غلبه پیدا کند و هر کس نداشته باشد بر او غلبه خواهندکرد.
اما متاسفانه در جامعه امروز نخبگان و دانشمندان توسط متحجران به انزوا کشانده شده و گروه گروه نخبگان درحال ترک کشور هستند و قطعا چنین جامعهای مغلوب خواهدشد.
۶.پرهیز ازنفاق و دورویی: نفاق یکی از صفات بسیار ناپسند و نکوهیده در اسلام است و وفق مبانی ديني بدترین جایگاه جهنم از آن منافقین است ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار قطعا منافقین در پست ترین نقطه جهنم هستند(نساء ۱۴۵)
امامتاسفانه در جامعه امروز بهواسطه حاکم کردن ملاکها و معیارهای غلط و غیراسلامی به تدریج جامعه به سمت نفاق سوق داده شده و امروزه نفاق و دورویی فضای غالب حاکم برکشور شده است.
و آخر سخن اینکه اسلامی که پیامبر آورد، اسلامی بود که آمد تا غل و زنجیرها را از دست و پای مردم باز کند نه غل و زنجیر محکمتر بزند، اسلامی بود که آمد موانع رشد مردم را از بین ببرد. نه موانع رشد سر راه مردم بگذارد، آمد زندگی خوب برای مردم بسازد نه خوبیهای زندگی مردم را بگیرد و اینها به زیبایی هرچه تمامتر در آیه۱۵۷ سوره اعراف بیان شده که واضحترین آیه درخصوص آزادی است. میفرماید: آنانکه از پیامبر امی که وعده او در تورات و انجیل ذکر شده پیروی کنند. که آنها را امر به هر نیکویی کرده و نهی ازهر زشتی و هر طعام پاکیزه و مطبوعی را بر آنان حلال و هر پلیدی را حرام کرده و احکام پررنج و مشقتی را که چون زنجیر بر گردن خود نهادهاند از آنان برمیدارد و دین آسان موافق فطرت میآورد.
انتهای پیام
شکلی که شما مسئله را توضیح می دهید اگر مردم حتی از عدم کارکرد درست شهرداری رضایت داشته باشند باید حاکم بالا را مورد نقد قرار دهند و البته احزاب هم در ایران (احزاب قانونی ) هیچ گونه طرح و برنامه ای برای حل مشکلات ندارند مگر برنامه های لیبرالی که به نفع سرمایه داران ایرانیست نه لزوما مردم و اخلاقیات شون و عدالت و عقل ؟؟؟و وقتی هیچ کاری انجام نمی دهند مردم به معنی توده را فرا می خوانند علیه دین یا بخشهای امنیتی یا یک فرد یا کل سیستم بشورند تا اون حداقل مانع در مقابل سرمایه دارها را هم از جلوی پای دوستان بردارند .