مریم منصف: متولد ایرانم نه افغانستان
«مریم منصف»، جوانترین عضو کابینه ی دولت کانادا پس از انتشار گزارش یک رسانه که برای اولین بار گفته او متولد ایران است، در این باره بیانیه ای منتشر کرد و در آن توضیح داد که تا چند روز پیش از محل زادگاهش خبر نداشته و تصور می کرده که در افغانستان به دنیا آمده در حالی که در بیمارستان امام رضا ع مشهد به دنیا آمده است.
به گزارش انصاف نیوز، متن بیانیه ی خانم منصف به نقل از رسانه ی کانادایی اتش در پی می آید:
«امروز روزنامه گلوباندمیل مطلبی را منتشر کرد که در آن اشاره شده بود من در ایران و در شهر مشهد به دنیا آمدهام و نه در هرات افغانستان؛ آن چنان که من در تمام عمر گمان میکردم آنجا به دنیا آمدهام.
به این دلیل که میدانم بسیاری از کاناداییها داستان زندگی مرا شنیدهاند، حالا میخواهم درباره تصورات غلطی که ناخواسته به وجود آمده است توضیح بدهم.
در روزهای گذشته، مادرم برای اولین بار به من گفت که من و خواهرانم در واقع در شهر مشهد و در کشور ایران به دنیا آمدهایم؛ شهری که در حدود ۲۰۰ کیلومتری مرزهای افغانستان قرار دارد.
پس از اینکه پدر و مادر من در هرات افغانستان با هم ازدواج کردند، شرایط ناامنی بر منطقه حاکم شد. شهر به خاطر جنگ به شدت ویران شده بود و هزارن نفر نیز کشته شده بودند. به دلیل اینکه پدر و مادر من دیگر در شهر خود امنیت نداشتند، تصمیم گرفتند که خطر نکنند و به شهر مشهد در ایران بروند؛ جایی که میتوانستند در امنیت باشند. آنها امید داشتند که به زودی به جایی باز خواهند گشت که خانوادهشان برای قرنها آن را خانه مینامید. در حالی که ما در ایران امنیت داشتیم، ما آنجا هیچ مدارک رسمیای نداشتیم و مانند هزاران پناهجوی افغانستانی دیگر، نمیتوانستیم از حقوق برابر و امتیازاتی برخوردار باشیم که شهروندان ایرانی از آنها برخودار هستند. بعد از درگذشت پدرم، ما هر وقت که شرایط امنیتی اجازه میداد به افغانستان رفت و آمد میکردیم.
من و خواهرم از مادرم پرسیدیم که چرا او هیچ گاه به ما نگفت که ما در ایران به دنیا آمدهایم. مادرم به ما گفت که او فکر نمیکرده این موضوع مهم باشد. ما شهروندان افغانستانی هستیم و از پدر و مادری افغانستانی به دنیا آمدهایم و طبق قوانین ایران، اینکه ما در این کشور به دنیا آمدهایم باعث نمیشود شهروندان ایرانی به حساب آییم.
بسیاری از قربانیان اعتقاد دارند که دردهایشان با گفتن از سرگذشتشان التیام خواهد یافت؛ اما گروه دیگری از قربانیان هم هستند که نمیتوانند به گذشته خود دوباره نگاه کنند. مادر من هیچگاه درباره درد غیرقابل بیان خود صحبت نکرد؛ دردی که دلیل به وجود آمدن آن درگیری و ترور بود. این هفته من و خواهرانم از او خواستیم از این درد دوباره برایمان بگوید.
این درگیریها پدر مرا از من ربود و باعث شد من و خانوادهام برای یک عمر بترسیم. ما خوشبختانه خانهای را یافتیم که به ما خوشامد میگفت؛ پیتربرو در استان انتاریو در کشور کانادا؛ جایی که ما در آن چالشها و سختیهای پروسه اسکان دوباره را تجربه کردیم.
من ۲۰ سال پیش به عنوان یک پناهجو به کانادا آمدم و حالا عضو چهل و دومین پارلمان کشور هستم.
من به خاطر همه دستاوردهای بزرگی که این کشور اجازه داد بهدست بیاورم، بار مسئولیت عظیمی را احساس میکنم. پاسخگویی و شفافیت در برابر عموم، مردم هم جزئی از همینهاست.
کانادا در اینکه من به اینجایی که هستم برسم، نقش مهمی داشت. اینجا تنها جایی است که من حقیقتا احساس میکنم به آن تعلق دارم و من با همهی وجودم به اینکه کانادایی هستم افتخار کنم».
متن کامل گزارش گلوباندمیل که به تازگی منتشر شده در پی می آید:
گلوباند میل: مریم منصف – وزیر نهادهای دموکراتیک – که لیبرالها از او بهعنوان نخستین عضو افغانیتبار پارلمان حمایت میکنند میگوید که در حقیقت متولد ایران بوده و تا پیش از آنکه به همراه مادر و دو خواهر کوچکترش به کانادا پناهنده شود، نخستین سالهای عمرش را نیز در ایران سپری کرده است.
این گفتهی وی در حقیقت با داستانی که خانم منصف در زمان آغاز زندگی اجتماعی خود به عنوان سیاستمدار محلی در پیتربورو، انتاریو و در زمان ورود به انتخابات پارلمان در سال ۲۰۱۵ روایت می کرده، منافات دارد. زمانی که باراک اوباما رئیسجمهور ایالات متحده به اتاوا آمد، در سخنرانی پارلمانی خود به ریشههای افعانستانی خانم منصف نیز اشاره کرد.
خانم منصف میگوید پنجشنبهی هفته پیش بود که متوجه شد در ایران به دنیا آمده است. گلوباندمیل در آن روز با وی تماس گرفت و در خصوص نحوهی مهاجرت به کانادا در سال ۱۹۹۶ و زمانی که ۱۱ ساله بود سوالاتی پرسید.
واکنش دفتر نخستوزیر
در همین باره دفتر نخستوزیر اعلام کرد که آنها هرگز فکر نمیکردند که چنین نکتهی مهمی از داستان زندگی خانم منصف اشتباه بوده باشد. اما به نظر میرسد مقامات رسمی کانادا با دقت کافی جزییات روند زندگی خانم منصف و خانوادهاش را، در ایران و افغانستان و نیز مهاجرت آنها به کانادا، بررسی نکرده بودند.
یکی از مقامات رسمی نیز در پاسخ به این پرسش که چرا آنها در بررسیهای امنیتی برای کرسیهای کابینه، متوجه چنین خطایی نشدند، گفت: «ما تازگی از این اطلاعات دربارهی محل تولد مریم منصف باخبر شدیم، زمانی که روزنامه گلوباند میل آن را در اختیار ما گذاشت».
تولد در بیمارستان امام رضا در مشهد
خانم منصف که در ۳۱ سالگی جوانترین عضو کابینهی آقای ترودوست در این مصاحبه گفت که او از اینکه فهمیده در بیمارستان امام رضا در مشهد، به دنیا آمده، کاملا شوکه شده است؛ شهری که جمعیت زیادی افغانستانی در آن زندگی میکنند.
او میگوید: «در روزهای گذشته، روایت دقیقتر و روشنتری از از داستان پناهندگی خانوادهی ما مشخص شده که به من نشان میدهد روند زندگی ما نسبت به آنچه من تابهحال تصور میکردهام پیچیدهتر بوده است.»
بهگفتهی مریم منصف، خانم ثریا بصیر، مادر او هیچ وقت گمان نمیکرده که این مساله برای مریم و نیز خواهرانش مهرانگیز و مینا اهمیت داشته باشد که آنها در افغانستان بهدنیا نیامدهاند.
چرا مادر حقیقت را نگفته بود
خانم منصف میگوید: «برای او این مساله اهمیت نداشت، چون در فرهنگ ما آنچه ملیت ما را مشخص میکند این است که پدر و مادر تو چه کسانی هستند. اگر چه من در ایران بهدنیا آمدهام اما بر اساس قانون، این مساله ملیت افغانی من را تغییر نمیدهد. به همین دلیل هم برای مادرم مساله مهمی نبود.»
برای سالها مادر خانم منصف به او اجازه داد تا دخترش زادگاه خود را بهاشتباه افغانستان معرفی کند. این موضوع باعث شد او هم در نامزدی ناموفق خود برای انتخابات شهرداری در سال ۲۰۱۴ و هم در کاندیداتوری برای انتخابات فدرال در سال ۲۰۱۵ اعلام کند که در افغانستان به دنیا آمده است.
مادر خانم مریم منصف زمانی که دخترش در ژانویه امسال در نطق پارلمانی خود، دربارهی کشوری که در آن به دنیا آمده سخن میگفت، در پارلمان نشسته بود. منصف زادگاه خود را این طور توصیف میکرد: «کشوری که درگیر جنگ است، جایی که حقوق بشر محترم شناخته نمیشود، جایی که آموزش برای دختران مجاز نیست.»
حالا خانم منصف میگوید که مادرش متاسف است که چرا واقعیت را به دخترانش نگفته بوده است. خانم منصف میگوید: «ما مکالمهی طولانی در این خصوص داشتیم و اشکها ریختیم. این موضوع خشم، فریاد و ناراحتی به بار آورد و حالا مادرمان متاسف است. اما اکنون میداند که دقیق بودن بودن چقدر اهمیت دارد».
وی اظهار کرد که شنیدن این خبر برای خواهرانش نیز دشوار بوده است اما مصرانه از وی خواستهاند که اجازه ندهد این موضوع در کار او به عنوان وزیر کابینه و عضو پارلمان مداخله ایجاد کند.
داستان مرگ پدر
خانم منصف که از دست مادرش عصبانی بود اظهار کرد در نهایت متوجه شد دقیقا چه بر سر پدرش، عبدالصمد منصف زاده آمد. او تاجری در زمینهی قطعات ماشین بود که در ژانویه ۱۹۸۸ در حملهای به دست راهزنها یا سربازان شوروی بین مرز ایران و افغانستان کشته شد.
منصف میگوید: «در روزهای اخیر سوالات بسیار بیشتری از مادرم پرسیدهام. بسیار بیشتر از آنچه قبلا میپرسیدم. همین باعث شد که او به ما بگوید چه اتفاقی افتاده است. پدرم فرار کرد اما بازگشت تا پسرعمویش را نجات دهد. او بازگشت و همین مسبب مرگش شد. نیازی به بازگشت نداشت».
خانم منصف اخیرا متوجه شده است که او و خواهرانش کمتر از سه سال در هرات، افغانستان (جایی که والدینشان پیش از سفر به ایران در آن ساکن بودند) زندگی کردند. دخترها در اواخر سال ۱۹۸۷ و اوایل سال ۱۹۸۸ به مدت چهار ماه و از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ به مدت دو و نیم سال در افغانستان بودند. هرات در سپتامبر ۱۹۹۵ به طالبان واگذار شد و این امر مادرش را تشویق کرد تا به کانادا بیاید. آنها اقوام دیگری نیز در اینجا داشتند.
خانم منصف اظهار کرد که وقایع دیگر داستان خانوادگیاش صحیح است. او میگوید آنها از چنگ طالبان فرار کردند و به مشهد رفتند. سپس با الاغ به اسلام آباد، پاکستان سفر کردند. آنها پس از آن به کراچی و بعدا به اردن رفتند و در نهایت به مونترال آمدند و اعلام پناهندگی کردند.
چالش مادر و دختر
خانم منصف میگوید: «اینها تمام چیزی بود که از مادرم در خصوصشان پرسیدم: آیا درست است؟ آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهی به من بگویی؟ صورتش را رو به من برگرداند و گفت: از حالا به بعد شرایط اینگونه خواهد بود؟ آیا میخواهی همه چیز را مدام با من چک کنی؟»
با اینکه او از مادرش عصبانی بود، اما وقتی از او صحبت میکرد که برای حفظ دخترهای کوچکش تصمیم گرفت وطنش را ترک کند، چشمانش پر از اشک میشد. زمانی که خانم منصف ۱۰ ساله بود چندین مرد افغان تقاضای ازدواج با او را داشتند.
او در حالی که اشک میریزد میگوید: «من عاشقانه مادرم را دوست دارم و او برای همیشه قهرمان زندگیام باقی خواهد ماند. من در ابتدا کمی از روزنامه گلوباندمیل، بعد از هرکسی که در اینباره با شما صحبت کرده، و در نهایت هم از دست مادرم عصبانی شدم. ولی امروز که از خواب بیدار شدم، از دست خودم عصبانی بودم. من چه جایگاهی دارم که بخواهم از دست مادرم عصبانی شوم؟ من که باشم که او را قضاوت کنم؟ اگر من در موقعیت او بودم چه میکردم؟»
****
کودکیهای خانم منصف به روایت خودش
اینها اظهارات خانم مزیم منصف نماینده پیتربورو – کاوارتا در پارلمان فدرال کاناداست دربارهی روزهای کودکی و سفر زندگیاش که در چندین مصاحبهی پیشین بیان کرده و در زیر می آید.
در باره ی ازدواج پدر و مادرش در هرات در سال ۱۹۸۲، همزمان با اشغال افغانستان توسط شوروی:
«او با شاهزاده قصههایش ازدواج می کند. هر روز بیشتر عاشق یکدیگر می شوند». (CPAC، 2015)
گفتوگو با شبکه کابلی CPAC – سال ۲۰۱۵
در باره ی تولدش در اواسط دهه ۱۹۸۰:
سوال: «پس شما در افغانستان به دنیا آمدید. درست است؟»
منصف: «فکر میکنم این طور باشد».
در مصاحبه با رابرت فیف در مجله خبری Question Period در تلویزیون CTV در سال ۲۰۱۶
دربارهی مرگ پدر تاجرش در مرز ایران – افغانستان در سال ۱۹۸۸:
پدرم در تیراندازیهای لب مرز گیر افتاد و کشته شد
حالا مادرم ۲۳ ساله است با سه دختر بچه تنها مانده و راهی برای حفاظت از خودش ندارد. طالبان حکومت را در دست میگیرد و او دیگر نمیتواند تدریس کند. او بیوه است و جایی در آن کشور ندارد».
گفتوگو با شبکه کابلی CPAC – سال ۲۰۱۵
دربارهی مادر بیوهاش که هم در ایران و هم در افغانستان برای بزرگ کردن سه دخترش تلاش می کند
باوجود اینکه باهوش بود و سابقهی تدریس داشت ولی نه در ایران و نه در افعانستان به او اجازه ندادند کار کند؛ طالبان مخالف کار زنان و تحصیل دخترها بود. ایران نیز در آن دوره به پناهندگان افغانی اجازهی کار نمیداد».
مقالهی شخصی در وبسایت پیتربورو کانادا، سال ۲۰۱۲
انتهای پیام