خرید تور نوروزی

شَلَم شوربایی به نام رتبه بندی

عادل ضربی در ایمیلی به انصاف نیوز درباره‌ی طرح رتبه بندی معلمان نوشت:

در مثال جای مناقشه نیست اما این روزها با کمی تأمل در اجرای فرایند رتبه بندی، سیستم ارتقا و تنزل مقامات در دوره‌ی قَجَری به ذهن متبادر می‌شود.

میرآخور یک شبه ظل السلطانِ رعیت پناه می‌شود و خاقان اعظم مستوفی الممالک.

بعد از سالها چشم انتظاری دریچه امید تحقق یک رؤیا به روی فرهنگیان باز شد. وعده‌ای که بارها نردبان تصرف پاستور توسط اربابان سیاست بود اما به محض استقرار در این مِلکِ سیاسی، مست باده‌ی قدرت می‌شدند و وعده‌ها به باد فراموشی سپرده می‌شد.

آخرالامر سروش لطف الهی در قالب فردی از مشهد مقدس، به اجرای این وعده، روی خوش نشان داد که جا دارد همینجا از دولت فخیمه حضرت آیت الله رییسی برای همین اجرای نصفه و نیمه تشکر کنیم.
اما همین شَلَم شوربا هم بد تقسیم شد.

فرایندی فاقد نظم و سیاق در قالب آیین نامه و شیوه نامه رتبه بندی به لایه‌های پایین دست وزارت آموزش و پرورش گُسیل شد که نه ساز و کار مشخصی دارد و نه معیار و محکی شایسته.

نشان به آن نشان که:

مورد اول: (کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی مرتبط، ۳۰ سال تجربه خدمت در مقطع ابتدایی ۲۴ سال پایه اول، مؤلف دو کتاب در حوزه آموزش و پرورش، معلم نمونه کشوری و استانی و شهرستانی، ۱۱ مقاله منتشره در مجلات معتبر، دارنده بیش از ۵۰ رتبه کشوری، استانی و منطقه‌ای در اقدام پژوهی، درس پژوهی، جشنواره الگوهای برتر تدریس، گرافیک، کاریکاتور، شعر نمایش، داستان و … مدرس دانشگاه‌های فرهنگیان، آزاد، علمی کاربردی و پیام نور، مدرس بیش از دهها دوره ضمن خدمت، عضو انجمن خوشنویسان ایران، دارنده سه سطح زبان انگلیسی، مهارت‌های هفتگانه، ۹ سال سرگروه آموزشی، پژوهشگر برگزیده استانی، داور جشنواره‌های مختلف، عضو کمیته‌های تحقیق و پژوهش و کارگروه‌های آموزش ابتدایی و … استاد راهنمای بیش از دهها پایان نامه دانشجویی، و صدها عنوان دیگر دقت بفرمایید رتبه دو مربی معلم.)

مورد دوم: لیسانس غیر مرتبط، ۴۰۰ ساعت ضمن خدمت هشت سال سابقه کار، بدون هیچگونه دستاورد علمی و آموزشی رتبه سه، استادیار معلم )

نگارنده حساسیت ندارد اما واقعاً دلایل فاحش این دو رتبه را در کجا باید جستجو کرد؟ بخشی از دلایل این اختلاف فاحش در زیر آمده است:

۱- مورد اول حاضر به بارگزاری یک برگ مدرک نامعتبر و جعلی در سامانه نشده به امید آنکه گلوگاهی برای تشخیص سره از ناسره وجود دارد.

۲- ارزیابی ارزیابانی که بدون بررسی مستندات افراد فقط به‌صورت فله‌ای و در جهت رفع مسئولیت تیک‌های امتیازات را زده و رفتند.

۳- ساز و کار غلط درخواست و پذیرش مستندات امتیاز آور.

همکاران مطلع هستند برای انجام یک کار میدانی اقدام پژوهی تا زمان نتیجه گیری یک پروسه زمانی حداقل پنج ماهه نیاز هست تازه بعد از آن در صورت تمایل برای رقابت در شهرستان و استان و کشور تعیین رتبه می‌شود. پس چه نیازی به این زحمت وجود دارد وقتی می‌شود پنج مورد از زحمات دیگران را از پایگاه بانک اطلاعاتی اقدام پژوهی دانلود و تنها با تغییر صفحه مشخصات به نام خود در سامانه بارگزاری کرد.

۴- در هر آموزشگاهی سالانه حداکثر هفت مورد گواهی شورای معلمان و شورای مدرسه و انجمن اولیا و مربیان می‌توان صادر کرد. مدیری که برای رفع مزاحمت، به تعداد بی شمار انواع گواهی ممهور و شماره دار صادر و روی پنجره گذاشته و اعلام می‌کند مزاحم نشوید فقط جاهای خالی را پر کنید و ببرید. دیگر چه انتظاری باید داشت؟

این شلم شوربا دستپخت خود ماست، آش کشک خاله‌مون  است بخوریم یا نخوریم پامون هست.

در پایان از مسئولین امر انتظار می‌رود برای جلوگیری از تضییع حقوق دیگران، هیئت‌های ممیزه شهرستانی و استانی را ملزم به اعتبارسنجی و راستی آزمایی حضوری کلی مستندات امتیاز آور نمایند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. تا دیرتر نشده این اروند اشتباه که ممکن است به یک معظل تبدیل شود باید اصلاح شود اگر زمان بگذرد
    اصلاح کردن این روند نادرست سخت تر خواهد شد

  2. سلام شوربا اینجاست که ما با سی و سی و دو سال سابقه سال 1400 بازنشسته شدیم می‌گویند بشما فقط یک یا چند روز رتبه‌بندی در حقوق بازنشستگی افزوده می‌شود یعنی بین یکصد تا دویست هزار تومان …سوال از آقایان و تصمیم بندان و تصمیم گیران مجلس و دولت‌ها اینجاست که پس آن 12سالی که خواب تشریف داشتید نمی‌شنیدید کور بودید و گنگ و لال مقصر من معلم تازه بازنشسته بودم یا شمای بی‌خیال ناعادل تنبل…..

  3. سلام
    از شما خواهش می‌کنم نظر اینجانب که بازنشسته سال 1400بودم را نمایش دهید….
    با سپاس فراوان

  4. دستت درد نکنه! قیقاً همینه. یک کار نپخته و نسنجیده و الکیه که نوری وزیر هم هیچ توضیح و توجیه منطقی برای برای این ایرادات نداره. وکلای مجلس هم که بیخیال عملکرد ضعیف وزیر…

  5. مدرس دانشگاه بودن هیچ ربطی به معلمی در آموزش و پرورش ندارد. کسانی که فرزند دانش دارند حتما به زحمات معلم واقفند. کسی که سی سال در کلا تدریس کرده غیر تحمل رنج و مشقت کلاس مستنداتی ندارد. اصلا چه نیازی به مستندات وجودو دارد. همینکه سی سال خالصانه تدریس کرده ای کفایت می کند. آموزش و پرورش کاری کرد که هم آبروی خود را بر باد داد و هم آبروی معلمانش را. معلمان چند سال قبل رتبه شده بودند. اما افسوس و صد افسوس که با این کارشون بیراهه رفتند.

  6. سلام
    شما خیلی محترمانه اسم این بی برنامگی را شلم شوربا گذاشتید باید چیز دیگه میگفتی
    خانم‌ بنده با 17سال سابقه کار که در آموزش ابتدایی مشغول به تدریس است رتبه دو در نظر گرفته آمد در حالی که خواهر ایشون شش ماه سابقه تدریس دارد رتبه یک
    یعنی این 17سال سابقه کشک بوده است

  7. سلام خسته نباشید.شما رو به خدا پیگیر این امر مهم باشید.
    شما جانب ادب رو رعایت کردید و عنوان شلم شوربا رو به کار بردید ولی با کمال پوزش من میگم،خر تو خر،
    من با ۲۹ سال و فوق لیسانس زده فاقد رتبه،
    نمیدونم بخندم یا بگریم،شما که (انصاف) دارید،پیگیر باشید شما رو به خدا فقط

  8. معلمان که رتبه داشتند ،حق و حقوق معیشتی ناکافی وناعادلانه نسبت به کارمندان شریف دولت داشتند که متاسفانه اهالی سیاست یعنی مجلسیان و وزارت خانه با بوق و کرنای توخالی در این دوسال اخیر با همکاری صدا و سیمای عزیز گوش فلک را کر کردند و اون کرامت معلمی را هم خدشه دار و این قشر فهیم را هم دل چرکین نمودند و همانند شخصی که بر شاخه بود و بن را می برید عمل کردند،امید است تصمیم گیرانی خوش فکر و صاحب پراین این اب رفته را به جوی باز گردانند.

  9. پیش شرط برقراری رتبه بندی و اصولا هر نوع ارتقای مبتنی بر کارایی، وجود شایسته سالاری در سلسله مراتب است، می بایست مدیر مدرسه سرآمد حوزه‌ی تعلیم و تربیت در میان معلمان مدرسه‎اش باشد تا بتواند معلمان خود را بسنجد، مسئولان مناطق می بایست از مدیران مدارس متخصص تر باشند و تا صدر به همین منوال، مدیری که متخصص تر از معلم نباشد چگونه می تواند فعالیت های معلمانش را منصفانه ارزیابی کند و به آن امتیاز دهد؟
    قبل از اجرای رتبه بندی، می بایست واقعا شایسته سالاری در نظام آموزشی وجود داشته باشد که اگر غیر از این باشد، رتبه ها برعکس یا غیر واقعی خواهند شد.
    البته همه اینها می بایست بعد از این باشد که ابتدا به ساکن و پیش از اولین ورود معلم به کلاس درس، حداقل حقوق واقعی که کفاف یک زندگی عادی معمولی را بکند، دریافتی داشته باشد و ارتقاها جهت افزایش رفاه معلمان باشد.

    5
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا