روزی۱۰بیمار نیازمند عضو میمیرند
روزنامه ی آرمان نوشت:
ماجراي اهدای عضو، ماجرای عاشقی است؛ سرگذشت خانوادههای ايثارگری كه با گذشتن از اعضای كالبد عزيزانشان، نااميدی مطلق همنوعان نيازمند به عضو را به اميد و اعتقاد تبديل ميكنند. با این حال، با این که در سالهای اخیر، افزایش چشمگیری در رضایت خانوادهها برای اهدای عضو عزیزانشان که دچار مرگ مغزی شدهاند، وجود داشته، به گفته مسئولان و دستاندرکاران پیوند اعضا، نیاز به فرهنگسازی بیشتری وجود دارد، چراکه بسیاری از اعضای سالم، بدون این که استفاده شوند، زیر خاک میروند. مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان با اشاره به اینکه سالانه پنج تا هشت هزار مرگ مغزی در كشور وجود دارد، میگوید: بر اساس آمار جهانی، از این تعداد ۵۰ درصد باید به اهدای عضو برسند، اما در كشور ما یك چهارم این میزان به اهدای عضو میرسد. کتایون نجفیزاده همچنین تاکید میکند: امكان انجام تمام پیوندهای اعضا و نسوج در ایران وجود دارد و حتی در مورد بعضی پیوندها رتبه بسیار قابل توجهی در دنیا داریم؛ اما لازم است ارگانهای فرهنگساز در این زمینه فعالیت كنند و هنرمندان و كسانی كه میتوانند نقشی در ارتقای فرهنگ داشته باشند كاری انجام دهند که رضایت مردم برای پیوند عضو بیشتر شود.
تصور اشتباه درباره مرگ مغزی
نجفی زاده در جواب این سوال که تصور رایجی وجود دارد که یك نفر ممكن است بعد از مرگ مغزی، به زندگی بازگردد. این امكان وجود دارد، عنوان میکند: بله متاسفانه چنین تصوری گاهی مانع رضایت خانوادهها میشود، در حالی که باید گفت با توجه به تخریب سلولهای مغزی در مرگ مغزی و عدم توانایی بازسازی در سلولهای مغزی، امکان بازگشت موارد مرگ مغزی به زندگی وجود ندارد. مواردی که در رادیو، تلویزیون و فضای مجازی به عنوان بازگشت از مرگ مغزی به زندگی مطرح شده است در واقع موارد مبتلا به کماست که پس از گذشت زمان هوشیار شدهاند. او در عین حال میگوید: آمار رضایت خانوادهها نسبت به اهدای عضو در سال ۱۳۸۴ پنج درصد بود و با كارهای فرهنگی و تلاشهایی كه انجام شده، متوسط رضایت خانوادهها برای اهدای عضو به هفتاد درصد رسیده است. به گفته نجفی زاده پیوند مانند بقیه مسائل پزشكی نیست كه تنها به پزشك و تخصص و تجهیزات احتیاج داشته باشد، بلكه این مساله به فرهنگسازی احتیاج دارد و باید خانواده آگاه باشد و درباره چنین مسالهای اعلام رضایت كرده باشد و به اهدای عضو رضایت بدهد. بنابراین، لازم است ارگانهای فرهنگساز در این زمینه فعالیت كنند و هنرمندان و كسانی كه میتوانند نقشی در ارتقای فرهنگ داشته باشند كاری انجام دهند. مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان همچنین در جواب این سوال که خود افراد هم برای پر كردن فرم اهدای عضو تمایل بیشتری دارند، خاطرنشان میکند: بله به شدت این تمایل را شاهدیم. جالب است بدانید وقتی خانم عسل بدیعی فوت شد و اعضای بدن این هنرمند اهدا شد، سایت ثبت نام اهدای عضو كه حدود ۵۰۰ مراجعهكننده در طول روز داشت، به دلیل تعداد مراجعه بسیار زیاد، از كار افتاد. یك هفته سایت نداشتیم و مجبور شدیم به طور كلهاست سایت را عوض كنیم. این نشان میدهد كه چقدر نقش هنرمندان در این زمینه مهم است. یا به عنوان مثال وقتی یك سریال در ماه رمضان به موضوع مرگ مغزی پرداخت و آدرس سایت زیرنویس شد، ثبت نام از روزی ۵۰۰ به روزی ۵۰۰۰ نفر رسید. یعنی مردم واقعا دوست دارند كار خیر كنند اما لازم است به آنها اطلاعرسانی كافی صورت بگیرد. به گفته او در صورت داشتن کارت اهدای عضو نیز رضایت خانواده برای اهدا ضروری است. بیشتر کشورهای اروپایی نیز که قانون رضایت نفر اول را از مجلس خود گذراندهاند باز به دلیل اثر بد اهدای عضو فرد دارای کارت اهدای عضو بدون رضایت خانواده و اثر منفی که اهدای عضو بدون خواسته بازماندگان بر خانواده و جامعه دارد، رضایت از خانواده را ضروری میدانند.
میزان مرگ مغزی در ایران
نجفی زاده عنوان میکند: سالانه پنج تا هشت هزار مرگ مغزی در كشور داریم. طبق آمار جهانی، از این تعداد ۵۰ درصد باید به اهدای عضو برسند اما در كشور ما یك چهارم این میزان به اهدای عضو میرسد. سال گذشته ما در كشورمان ۸۰۸ اهدا داشتیم و درواقع، سه چهارم موارد مرگ مغزی كه اعضای مناسبی دارند، اعضایشان را زیر خاك میبرند. به گزارش خبرآنلاین، او ادامه میدهد:این در حالی است كه ما ۲۵ هزار بیمار نیازمند به عضو داریم كه روزی هفت تا ۱۰ نفر به دلیل پیوند نشدن اعضا فوت میكنند، یعنی هر دو – سه ساعت یك نفر به دلیل نرسیدن عضو فوت میكند و از آن سو، اعضای قابل استفاده زیر خاك میرود.
انتهای پیام