چهارشنبه پایان سال و مدیریت هيجانات
امیرعباس میرزاخانی، کارشناس تعلیم و تربیت در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
در سالهای اخیر همواره شاهد بودهایم چند روز مانده به چهارشنبه آخر سال حوادث مرتبط با رفتارهای پرخطر آغاز میشود. این حوادث نهتنها کسانی را که رقمزننده آن هستند قربانی میکند که به صدمه دیدن شهروندان دیگری منجر میشود که همواره سعی کردهاند از این رفتارهای پرخطر اجتناب کنند.
هنوز چند روزي تا آغاز جشنهاي چهارشنبهسوري مانده، اخبار تلخ درباره اينكه تلفات رفتارهاي پرخطر آغاز شده است، روي خروجي خبرگزاريها قرار ميگيرد. چند سالي است كه كشف مواد محترقه، بروز حادثه در هنگام ساخت ترقه و… پاي ثابت اخبار رسانهها در ماه آخر سال است. هر چه به روزهاي پاياني سال نزديك ميشويم، اخبار هم بيشتر و تلختر ميشود، اما همواره رفتار رسانهها به اين صورت بوده كه اخبار تلخ را آن هم در روزهاي منتهي به چهارشنبهسوري منتشر ميكنند و يك كارزار رسانهاي براي پيشگيري از حوادث رفتار پرخطر در چهارشنبهسوري به راه نميافتد.
روزهاي پاياني سال با تمام رفت و آمدها و شور و هيجان خود سنت ملي ما به نام چهارشنبهسوري را به همراه دارد. اين جشن ملي با تمام جذابيتهاي خود هرساله تلفات و خسارتهاي جاني و مالي فراواني را به همراه دارد. با وجود اينكه در سالهاي اخير اقدامهاي بازدارنده گوناگوني در قالب آموزش و فعاليتهاي فرهنگي از سوي سازمانهاي مسئول اعمال شده است، اما همچنان هراس خاصي در اين شب وجود دارد، به عبارتي ديگر ميتوان گفت كه آخرين شب چهارشنبه سال آبستن حوادث است. يكي از عوامل ضروري براي پيشگيري از حوادث و اتفاقها ارتقاي سطح آگاهي مردم و بهويژه گروههاي در معرض خطر است. هيجانهاي اين شب و فعاليتهايي همچون آتشبازيها باعث شده تا هر ساله در بين نوجوانان و جوانان شاهد بروز برخی آسيبها همچون سوختگي، قطع عضو، سقط جنين و… باشيم. آموزش در اين زمينه سبب افزايش آگاهيها براي مقابله با آسيبهاي احتمالي ميشود و به اين ترتيب انگيزه، مهارت و رفتارهاي پيشگيري از حوادث مذكور افزايش مييابد. در واقع بايد به اين امر تاكيد داشت كه آموزش و اقدامهاي پيشگيري ميتواند در بروز حوادث احتمالي در اين شب نقش بسزايي داشته باشد. براي مثال هر اندازه افراد درباره عواملي نظير ترقه، مواد منفجره و آتشبازي كه احتمال وقوع حادثه را افزايش ميدهند، بيشتر اطلاعات كسب كنند بهتر ميتوان از احتمال وقوع اين حوادث پيشگيري كرد. در جامعه ما حوادث و آسيبهايي نظير حوادث ناشي از مواد محترقه و منفجره يا آتشافروزي چهارشنبهسوري، تهديد جدي براي سلامتي افراد به ويژه كودكان، نوجوانان، سالمندان، زنان باردار و… محسوب ميشود. با اين حال اكثر حوادثي كه بدون هشدار رخ ميدهند، نتيجه يك رشته اتفاقها يا نتيجه تركيبي از وقايع گوناگون هستند. تشخيص خطرهاي بالقوه در اين زمينه به افراد كمك ميكند كه وارد عمل شده و خود را در شرايط ايمن نگه دارند. در واقع عوامل خطرزايي كه بر احتمال وقوع اين حوادث ميافزايند، نوع نگرشهاي افراد و رفتارهاي ناايمن آنهاست كه با آموزش افراد ميتوان هم نگرش و هم رفتار آنها را تغيير داد و اصلاح كرد.
ريسكپذيري سن و سال نميشناسد
اغلب جوانان به دليل هيجانخواهي و قدرت ريسكپذيري، برخی مشكلات برايشان بروز ميكند. اين افراد بيشتر با اشخاص هم سن و سال خود در ارتباط هستند و اين امر باعث بروز، تشديد و تشويق انجام رفتارهاي پرخطر ميشود. ريسكپذيري در هر سني وجود دارد، اما بايد توجه داشت كه در كشور ما به علت وجود برخی محدوديتها افراد در تلاش هستند با استفاده از اين شيوه هيجان خود را در شب چهارشنبه آخر سال يا ديگر مواقع همچون حواشي مسابقههاي فوتبال بروز دهند. بايد توجه داشت كه برخي از اين هشدارها براي جوانان بازدارنده نيست، به همين دليل لازم است با ايجاد روند بازدارندگي در شرايط، براي آنها زمينه انديشيدن درباره مسائل را فراهم كرد. در اين شيوه خانوادهها هم بايد با فرزندانشان همفكري كرده و به ارائه راهحلهاي مختلف بپردازند و به اين ترتيب بتوانند برخی اقدامهاي جايگزين را براي گذراندن شرايط هيجاني اعمال كنند. در اين اقدام نيز بايد برخی وسايل بيخطر يا كمخطر را براي اين شب در اختيار كودكان و نوجوانان قرار داد. در ضمن خطر ريسكپذيري سن و سال نميشناسد، بلكه در هر سني احتمال بروز ريسك وجود دارد. خصوصيات شخصيتي در ميزان ريسكپذيري افراد تاثير دارد. براي مثال برخي از افراد حتي در سنين بالا نيز به دليل قدرت ريسكپذيري گاهي در فاز خاصي از جريانهاي خلقي قرار ميگيرند. در اين شرايط افراد تحريك ميشوند، پس با اين تفاسير فقط نبايد به نوجوانان و جوانان درباره خطر ريسكپذيري تذكر داد، بلكه احتمال بروز اين رفتارها در هر سني وجود دارد. براي مثال در برخي مواقع مشاهده ميشود كه افراد در رانندگي با انجام حركات غيرمعقول نميتوانند به جنبههاي جانبي و احتمالها در عملكرد خود بينديشند، اغلب افراد تحت تاثير خلق و خوي ريسكپذيرشان، به قول معروف دم را غنيمت ميشمرند كه اين طرز تفكر در برخي مواقع باعث بروز مشكلها و صدمات جبرانناپذير ميشود.
هيجان كودكانتان را درك كنيد
چهارشنبهسوري يكي از جشنهاي رسمي قديمي ايراني است كه قبل از نوروز، در آخرين شب چهارشنبه سال (سهشنبه شب)، برگزار ميشود، اما اين شب، چند سالي است كه به يكي از روزهاي پرحادثه و مخاطرهآميز ايرانيها تبدیل شده است. بسياري از والدين با شروع اسفندماه، از فرط نگراني و دلهره، مدام در تلاش هستند كه با توسل به زور، اجبار يا ترساندن فرزندانشان، آنها را از انجام آتش بازيهاي ويژه چهارشنبهسوري منصرف كنند، در حالي كه بسياري اوقات اين شيوه چندان راهگشا نيست. با ايجاد رابطه مناسب بين دانشآموزان، والدين و معلمان ميتوان نحوه مديريت، تخليه هيجان و… را گوشزد كرد و به اين ترتيب شدت خطرات احتمالي را كاهش داد. اغلب كودكان و نوجوانان شور و شوق آتش بازي چهارشنبهسوري را دارند، اين امر براي آنها بسيار لذتبخش و خوشايند است و به همين دليل، بسياري از والدين، معمولا نميتوانند مانع تمايل افراطي فرزندان نسبت به تجربه اين هيجان شوند؛ پس با اين تفاسير به جاي اينكه هيجان آتشبازي اين شب را در آنها سركوب يا انكار كنيد، بهتر است با آنها همراه شده و با تعديل هيجان، رفتارشان را در شرايط مناسبي مديريت كنید. در اين شرايط چهارشنبهسوري، در عين امنيت و حفظ سلامت، براي همگان جذاب و به يادماندني خواهد بود.
قدرت ريسكپذيري افراد متفاوت است
ريسكپذيري در افراد به شكل آگاهانه و ناآگاهانه بروز ميكند. اغلب جوانان مطابق سن و سالشان از قدرت ريسكپذيري بالايي برخوردار هستند و در اكثر مواقع با افزايش سن از خطر ريسكپذيري آنها كاسته ميشود. والدين بايد اين ويژگي فرزندشان را درك كنند و با تدارك امكانات خاص براي آنها در شب چهارشنبه آخر سال از بروز بسياري آسيبها و مشكلات احتمالي جلوگيري كنند. آن هم به اين دليل كه اكثر افراد در شرايط محدود به دنبال يافتن راه ميانبر يا به اصطلاح دور زدن شرايط موجود هستند. در اين شرايط به دليل وجود تب خطر پذيري بالا در بين نوجوانان و جوانان بايد آنها در كنار خانواده به فعاليتهاي گوناگون بپردازند. اين نوع همراهي والدين با فرزندان در هر تصميمي ميتواند ميزان بروز خطاهاي احتمالي را كاهش دهد.
كارزاري براي تبديل جنگ به جشن
چهارشنبه آخر سال براي بزرگترها به معني آتش روشن كردن بود و پريدن از روي آن، اما اين روزها آتش واقعي جاي خودش را به فشفشه و منور داده است. قديميترها از قاشقزني در شب چهارشنبهسوري ميگويند؛ قاشقزني رسمي بود كه در آن همه با رفتن به در منازل همسايهها و هم محليها عيد را با هم جشن ميگرفتند، اما اين در كنار هم بودن هم تبديل به ترقهبازي و پرتاب نارنجك شده كه جز سردرد و ايجاد مزاحمت دستاوردي براي كسي ندارد. چهارشنبهسوري خيلي وقت است كه در شهرهاي ما از حالت جشن خارج شده و به جنگ شهري تبديل شده است. جنگي كه مثل همه جنگهاي واقعي تعداد زيادي زخمي و حتي كشته دارد. صداي توپ و ترقه ميآيد. همه كوچه بوي باروت و دود ميدهد. هيچ كودكي در خيابان نيست و فقط تعدادي جوان و نوجوان كناري سنگر گرفتهاند. چند زن و مرد كه مشخص است از سر اضطرار و در بازگشت از كاري در اين كارزار گير افتاده اند، در ميان ترقهها و نارنجكهاي دستسازي كه به سمتشان پرتاب ميشود شبيه جنگندههايي هستند كه در مصاف دشمن ميخواهند خودشان را نجات دهند. هيجان و شادي جشن چهارشنبه آخر سال در خيابان يعني سر و صداي بمب و ترقه! شدت اين آلودگي صوتي تا جايي است كه هيچ جنبندهاي در اعماق زمين و بالاي ارتفاع آن نميتواند از اين ناهنجاري طبيعي جان سالم به در ببرد. گربهها هر كدام به گوشهاي خزيدهاند و پرندهها از روي درختها كوچ كردهاند.
اينجا چيزي شوخي و بازي نيست
چهارشنبهسوري جشن است و هدف هر جشني تنها شادي و سرور است. قرار نيست در جشنها كسي مجروح شود يا در اثر سر و صداي ديگران منزوي شده و گوشهاي پناه بگيرد. پاي صحبت چند مرد و زن سالمند نشستيم. همه آنها از سر و صداي اين روز و ناامني شهرها گلهمند هستند و ميگويند تا جايي كه بتوانند در اين روز از شهر و خانه خود دور ميشوند. به گفته شاهدان عینی «این اتفاقات، جشن نيست كه! اگر در خانه بماني اعصابت خرد میشود و اگر بيرون بروي جانت! هر كسي كه اين روز از خانه بيرون ميآيد از جانش سير شده، زيرا با اين بمبهاي دستسازي كه اين جوانها ميسازند و پرتاب ميكنند ديگر چيزي شبیه شوخي و بازي نيست. قديمها بهترين خاطره زندگي ما عيد بود و بهترين روزهاي عيد روزهاي قبل از آن و به ويژه شب چهارشنبهسوري بود كه همه محل و فاميل دور هم جمع ميشديم و شادي ميكرديم. اينكه چرا فلسفه روزي كه در آن قرار بود همه با هم دوست باشند و حتي اهالي محل كه هم را نميبينند از حال هم مطلع شوند به اينجا رسيد كه همه در اين روز از شهر و محل زندگي خود فراري شوند جاي بررسي دارد.»
تخلیه هیجانات درونی؛ وظیفه دستگاهها
هر قشر سنی از جامعه دارای هیجانات و احساسات ویژه خود است که البته این هیجانات و ظرفیتهای درونی افراد باید به شکلی تخلیه شود و چه خوب است این اقدام با تدبیر و بدون ایجاد صدمات بدنی و خسارات مادی و البته بدون ایجاد مزاحمت برای سایرین انجام شود. این موضوع در واقع بهمثابه نوع و رنگ لباس با رفتارهای فردی و اجتماعی قشرهای مختلف جامعه تناسب دارد، رنگ و نوع لباس نوجوانان و جوانان قطعا متفاوت با مدل و رنگ لباس میانسالان و کهنسالان است، همانگونه که مثلا میزان مدت خواب یا راهرفتن کودکان در طول شبانهروز با کهنسالان متفاوت است.
بنابراین، هیجانات درونی افراد بهویژه جوانان و نوجوانان باید به طریقی تخلیه شود. اینکه مشاهده میشود اکثر جوانان و نوجوانان به بهانههایی مانند چهارشنبه آخر سال و… اقدام به استفاده از اقلام انفجاری و صدالبته خطرناک میکنند، بهنوعی تخلیه همین هیجانات آنهاست، مسئلهای که متأسفانه مسئولان و دستگاههای دولتی و اغلب اولیای آنها تلاش میکنند از این اقدام آنها جلوگیری شود. یعنی کودک و نوجوان بهویژه در چهاردیواری آپارتمانها و مدارس شهرهای بزرگ، نباید در خانه توپبازی کنند. نباید بازی رایانهای داشته باشند. نباید سروصدا ایجاد کنند، نباید، نباید، نباید… و در جامعه نیز این نبایدها به طریق اولی مطرح و اجرای آن پیگیری میشود؛ یعنی اقدام یا اقدامات صرف سلبی و قهری. رادیو و تلویزیون و دستگاههای امدادی، درمانی، فرهنگی و… همهساله تلاش دارند تا تبعات منفی و خطرناک استفاده از اقلام انفجاری را به سمع و نظر مردم برسانند. در واقع مخاطب آنها پدران، مادران و اولیای این کودکان و نوجوانان هستند، این در حالی است که توصیه و نصایح والدین هم تا حدودی مؤثر است و نتیجه نهایی نیز هزاران افراد فوتشده یا مصدوم باقیمانده پس از هر چهارشنبه پایان سال است.
قطعا درصد قابلتوجهی از ١٥٠ تا ١٨٠ هزار نفری که سالانه در ایران به صورت مجروح، مصدوم، معلول یا فوت قربانی سوختگی هستند، از رهگذر عدم تدبیر مناسب برای شب چهارشنبه آخر سال و استفاده از همین وسایل انفجاری غیراستاندارد و دستساز است.
استفاده از راهکارهای ایجابی به جای سلبی
اگر منصفانه به مسئله نگاه کنیم، دستگاههای انتظامی، اجتماعی، امدادی، درمانی، قضائی و… همهساله اقدام به اطلاعرسانی عمومی در زمینه خطرات و همچنین برخورد با متخلفان و مجرمان عرصه واردات، ساخت و توزیع یا فروش وسایل انفجاری موردنظر میکنند، در عین حال چون تقاضای جامعه بالاست و متأسفانه چرخه تولید، واردات و مصرف کماکان فعال است، این چرخه زمانی خواهد شکست و اقبال جوانان و نوجوانان زمانی کاهش خواهد یافت که در کنار تصمیمات سلبی و قهری، راهکارهای ایجابی ارائه و اجرا شود. دقیقا همانند رسمهایی که در اکثر کشورها (مانند جشن پاشیدن پودر رنگ در هندوستان، جشن برداشت گندم در چین، جشن پنیر در دانمارک و…) به صورت سالانه و در جهت تخلیه هیجانات مردم، بدون هیچگونه صدمات جانی و خسارت مادی صورت میپذیرد.
برونرفت از چرخه یادشده، کاهش اقبال اقشار مختلف به استفاده اقلام غیراستاندارد وارداتی یا دستساز خطرناک، به طرح و برنامهای ایجابی نياز دارد. به جای پاککردن صورتمسئله و نفی سنتهای غلط یا درست گذشته (و صدالبته نه در جهت تأیید رسمهای یادشده)، مناسب است اولا مسئولان محترم ذیربط مانند فرمانداران و شهرداران با کمک یکدیگر، در روزهای پایانی سال اماکنی مانند پارکهای ویژه، مجموعههای عمومی مناسب و… مشخص شود، دکههای موقت عرضه یا فروش اقلام نورافشانی دستی (غیرمنفجره) در ورودی این پارکها یا اماکن ایجاد شود، تولیدکنندگان وسایل نورافشانی به عرضه و فروش همراه با آموزش کاربران در محل دعوت شوند، از طریق رسانههای گروهی محلی، اطلاعرسانی مناسب انجام شود و ضمن آگاهیبخشی در باب خطرات و ضایعات وسایل انفجاری از خانوادهها خواسته شود تا فرزندان خود را به این اماکن یا پارکها برده و از وسایل نورافشانی به جای وسایل انفجاری استفاده کنند. ضمن اینکه بحمدالله کلیه امکانات و نیازمندیهای این طرح یا اقدام ایجابی در کشور موجود است و نیاز به اعتبارات ویژهای نیز ندارد.
نگارنده بر این باور است که این اقدام و اجرای طرح یادشده، بهتدریج و با گذر زمان جایگزین اقدامات خطرناک، مزاحمتهای عمومی، صدمات و خسارات جانی و مالی و… خواهد شد. ضمن اینکه در آن شرایط برخورد قهری و قانونی با مجرمان و متخلفان نیز آسانتر خواهد شد. این حرکت مهم میتواند در سال جاری و با برنامهریزی وزارت کشور و همکاری دستگاههای مربوطه، در روزهای پایانی سال جاری و به صورت پایلوت حداقل در چند شهر بزرگ کشور به اجرا درآید و پس از بررسی نتایج و رفع اشکالات آن در سنوات آتی به کلیه شهرهای کشور تسری داده شود.
انتهای پیام