«جنتی را حفظ كنيد و در دامِ مکر و حيله مکاران نيفتید»
«مصطفی فقیهی» در انتخاب نوشت: هفته ي گذشته شايعات نه چندان جدي در محافل خبری در مورد استعفاي وزير ارشاد به گوش رسيد، اين شايعات در آن ايام نه آنچنان جدي بود ، نه منابعش معتبر و نه اقتداري از صحت آن ديده مي شد. “شايعه ي استعفا” اما وقتي جدي تر شد كه سفر جنتي همراه با رييس جمهور به تايلند لغو شد و البته جلساتی براي “مشورت در مورد استعفا” تشكيل شد ؛ خبري كه براي نخستين بار در “انتخاب” منتشر شد و “شايعات نه چندان قوي را به “احتمالي قريب به يقين” بدل كرد.
اين “احتمال” اما با واكنش مويدانه حسام الدين اشنا جدي تر شد؛ او گفت كه خبر استعفاي جنتي و جايگزيني خود در وزارت ارشاد را “نه تاييد مي كند و نه تكذيب”. گوانكه اين واكنش تاييد استعفاي جنتي نيست، اما در ادبيات سياسي ايران ، چنين واژگاني، بيشتر براي “تاييد” به كار برده مي شود تا “تكذيب”. البته با شناختي كه از اقاي آشنا وجود دارد، بنظر مي رسد منظور ايشان از جمله ي “نه تاييد مي كنم و نه تكذيب” اصل موضوع ” استعفا” باشد و نه “صدارت” احتمالي ايشان بر ” كرسي ارشاد”.
با اين حال، به نظر نمي آيد استعفاي جنتي و پذيرش آن از سوي رييس جمهور، در چنين شرايطي منطقي و به سود دولت باشد. انهم دولتي كه برخلاف سلف خود و رييس وقتش احمدي نژاد، اعتقادي به تغيير آني، هيجاني و احساسي ندارد و بيشتر مشكلات درون خانوادگي را در “پستو” حل مي كند نه در فضاي عمومي و با سه طلاقه كردن عضو خانواده! گوآنکه اگر قرار به “تغيير” باشد، برخي وزرا، به مراتب سزاوارتر و مستحق ترند تا جنتي. انهم وزير ارشادي كه اولاً صرف عقبه ي خانوادگي و فاميلی اش، کفایت شر و شور است و فتنه و غوغای مدعیان اصولگرایی! و سديست در برابر منتقدان تند مزاج، خرده گیران و عیب جویان، و همين عقبه، بسياري از بحران هاي فرهنگي ناگفته عليه دولت را تا به امروز مسدود كرده است. بحران هايي كه بالطبع مي توانستند هر يك، دولت را زمين گير كند؛ همين بس كه مجلس اصولگراي نهم، با وجود هزار اشكال گيري ويژه ي خود به سياست هاي فرهنگي دولت يازدهم، هیچ گاه شهامت برخورد قهری و چکشی با وزير را نیافت.
اين البته بخشي از ويژگي هاي منحصربفرد جنتي است. خود او نيز به واسطه ي سوابق قابل توجهِ مبارزاتيِ پيش از انقلاب و پس از آن و فعاليت هاي سنگين مديريتي – اجرایی، و البته سالها تلمذ در محضر علما و حتي رسيدن به مرز اجتهاد، از او چهره اي دنیادیده، آگاه و دلسوز ترسيم كرد كه مي تواند بحران هاي فرارو رو يكي پس از ديگري مهار كند؛ البته به شيوه ي خود.
اما كيست كه باور نداشته باشد هر وزيري جز جنتي بر كرسي ارشاد دولت يازدهم تكيه زده بود، بي شك تيغ استيضاح اهالی مجلس نهم، بر تنش فشرده مي شد و او را بر زمين مي كوفت؟! سزاوار نيست چنين كسي، حال كه تهاجمات به واسطه ي همان عقبه و سابقه اش بي اثر شده و اندك اندك، از همين ويژگي اش عبور كرده و خود “علي جنتي” را نشانه گرفته، خطايش را “دوچندان” ببينيم و زبان به نكوهش باز كرده ، پشتش را خالي و غيرمسؤولانه از او انتقاد كنيم… و عجيب تر انكه ويژگي هايي چنين منحصربفرد را بر طاقچه نهيم و پای را از كفش “تغيير” برون نكنيم!
جنتي البته خالي از اشكال نيست. او در ماجراي اخير كنسرت ها، به وضوح گام هايي بس طويل و گاه حيرت انگيز، عقب نشست تا جريان ضددولت را به تهاجمات بيشتر حريص تر كند. وزير ارشاد در ماجراهاي اخير، با وجوديكه رييس جمهور لفظاً حامي سياست هايش بود و خود، به کارزار و ميدانش آمد و سينه سپر كرد ، اما ترجيح داد عقب بنشيند، مشهد را شهر كنسرت نداند و عذر مديركل ارشاد قم را به خاطر يك «شبه كنسرت»، بخواهد! شايد هم او نمي خواست به عنوان مجري سياست هاي فرهنگي دولت، «شخصاً» و «تنها» در تيررس باشد و به خاطر يك وزارتخانه، ارتباط خود با علما ، مراجع و ابوي خود را مخدوش كند.
از سوي ديگر به نظر نمي رسد پذيرش استعفاي جنتي، به سود دولت باشد و با عقل و منطق اعتدال سازگار! حتي اگر تمام اشكالاتي كه منتقدان به وزير مي گيرند، حق باشد و عين صواب ! انهم در شرايط فعلي كه تهاجمات و اشکال تراشی های مخالفان، روز به روز شكل جدبدي به خود مي گيرد، قدم گذاردن در چنين مسيري، بحراني ژرف و صعب العبور را موجب خواهد شد كه مصداق كندن چاهي عميق بهر خویش است و یا، پای گذاشتن بر پوست خربزه ی مخالفین دولت! و چون دولت، مرعوب چنین حیلتی شد، تداوم چنان مسیری، در اولویت تهاجمات منتقدین قرار خواهد گرفت.
از این مسئله نیر نباید گذشت که ضعف شدید سخنگوی وزارت ارشاد – بی آنکه عمدی در کار باشد – مرتباً موجب تشدید ابهامات و شائبه ها و البته دامن زدن به اختلافات و فتنه انگیزی ها بود و یکی از علل اصلی وقوع این حادثه و حوادث مشابه . نقش خطیر سخنگویی که رابط میان وزیر ، نخبگان و مردم است، با چنان مواضع بعضاً متناقض و ارائه «ادرس غلط» دامنه ی اختلافات را سنگین تر می کند و به «آسیب رسانی اصلی» بدل می شود و خود می شود مرکز فتنه و علت العلل بحران ؛ البته نه عامدانه و عالمانه که از سر بی اطلاعی و قصور، به قصهپردازي و گاه اضافه گویی توسل ميجويند! خوب است وزیر ارشاد توجه جدی خود را معطوف به چنین معضل خودکرده ای کند که نیازمند تدبیری ویژه است.
نكته ي عجيب در اين ميان، ماهي گیری برخي معاونين ارشاد از آب گل الود است. چهره هایی كه به جاي حمايت از وزير در چنين زمانه اي، با فشار واسطه وار به رسانه ها، در پي معرفي خود به عنوان وزير آتی ارشاد هستند؛ آنهم معاونيني كه نه تنها در ميان مديران مطلوب و موثر اين وزارتخانه نيستند، بلكه در شمار ضعيفترين و ناکارآمدترین ها هستند ؛ ناکارآمدی و کم تدبیری هایی که شاید، خود پشت دیوار چنین حوادثی پنهان شده باشد! درواقع، در خيريت اين ماجرا براي دولت و شخص جنتي همين بس كه دوست و دشمن، ناکارآمد و باکفایت در مجموعه وزارت ارشاد را بخوبي شناخته و طبعا ادامه ي حضورش در اين جايگاه، مي تواند با تغيير نگرش وي به برخي مسائل آغاز شود.
انتهای پیام
جنتی ادم معتدلی است و با تندروی و افراط میانه ای نداره اما متاسفانه ثابت کرده که زود تسلیم فشارها میشه و انطور که باید اهل مقاومت و پافشاری نیست. به نظرم نباید با استعفای ایشون مخالف کرد. شخصیت های مناسبتر برای این پست کم نداریم. مجلس دهم با مجلس قبل خیلی فرق کرده و مطمئنا نهایت همکاری را با روحانی خواهد داشت و در انتخاب وزیر با مشکل جدی مواجه نخواهد شد.
كدام عقبه جناب فقيهى ؟ اينكه پدرشان مثلاً فقيه شوراى نگهبان است ؟ اين نسبت جلوى كدام هجمه را گرفته است ؟ استعفاء مدير ارشاد قم يا داستان كنسرت در مشهد به تنهائى كفايت نميكند براى نقض ادعايتان ؟ آنجا كه آيه الله جنتى خود دولت و تفكر حاكم بر آن را قبول ندارد چه جاى اين حرفهاست ؟ جناب آشنا نيز كه آنچنان ذوق زده و گل از گل شكفته ! تقبل زحمت فرمودند تا موضوع را نه تاييد كنند و نه تكذيب، به درد اين كار نمى خورد، ايشان در درجه اول يك چهره امنيتى است، هر چقدر كه سردار هرندى سرمقاله نويس اسبق كيهان توانستند موفق باشند وى نيز … بگذريم، باعتقاد من بهترين راه آنست كه دولت – فارغ از اينكه چه كسى رئيس جمهور است – يكبار براى هميشه تكليف اين وزارتخانه بلازده را روشن كند، از ابتداى انقلاب تا كنون خيلى از اشخاص و با تفكرات مختلف عهده دار اين وزارتخانه بوده اند چه ايرادى دارد اين مرتبه از يكى از علماء برجسته حوزه مثل آيه الله مصباح كه على القاعده در زمينه فرهنگى صاحب نظرند و هميشه خدا در صف اول منتقدين اين وزارتخانه جا خوش كرده اند ، دعوت و بل اجبار كرد تا وزارت ارشاد را شخصاً تصدى كنند ؟ حتى بايد كليه اختيارات نيز از قبل به وى واگذار كرد تا هيچ عذر و بهانه اى هم وجود نداشته باشد !