توصیه‌ی عطاالله مهاجرانی به نزدیکان میرحسین موسوی

سید عطاالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت محمد خاتمی، در توییت‌هایی درباره‌ی عنوان «نجات ایران» که تعدادی از جریانهای سیاسی اپوزسیون به تازگی از آن استفاده کرده‌اند، نوشت:

نجات ایران!؟ عنوان گروه هاى مختلفى شده است . جبهه نجات ایران، جبهه فراگیر نجات ایران، همایش نجات ایران و … مثل عنوان گذار که تا به حال چهار گروه گذار داریم و پنج منشور و شش قانون اساسى. اما سخن از اتحاد  حامیان میر حسین موسوى و شازده در همین حال و هواها قابل توجه است.

‏جامعه شناس مقیم واشنگتن که فحش رکیک به آیت الله خامنه اى را تئوریزه مى‌کرد، دیشب مى‌گفت: نبایست به شاهزاده تعرض کرد تا ایشان محبوبیت و اعتبارش آسیب نبیند.

به نظرم مهندس میر حسین موسوى با بیانیه عبور از نظام و قانون اساسى، ضربه نخست را به بار شیشه شخصیت سیاسى اش قرص و قائم زد.

اگر کسانى که ادعاى نزدیکى و پیروى از ایشان را دارند، موفق شوند موضوع اتحاد موسوى- شازده را شکل دهند و مهندس موسوى بپذیرد، دومین ضربه کارى و نهایى به بار شیشه و یا بلور شخصیت ایشان وارد مى‌شود. به نظرم همکاران سابق مى‌بایست به ایشان مشورت دهند که این ره به بیراهه و بی سرانجامست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۷ Comments

  1. مهاجرانی خودش مشکوکه تازگیها زبون باز کرده خودش که قبلا تو بی بی سی همش حرف میزد ‌
    فرصت طلب یا وطن دوست ؟؟
    خجالت آوره والا.

  2. جناب مهاجرانی، تجربه زندانی شدن بدون محاکمه را نداشته اید و گرنه منصف بودید. جایت گرم و نرم است و زندگی ات آزاد و خانواده در رفاه و آزادی. لطفا شما دم از دفاع از مردم نزنید.

    1. ایشان که همیشه پای کار بوده اند. رفتند یک دوری زدند و وظایف محوله را به نحو احسن انجام دادند و دوباره برگشتند سر سفره قبلی. از این دوروتر و منافق تا حالا خلق نشده.

  3. تو نمی‌خواد نظر بدی عطاجون. فعلا که نظامما و عربستان بتازگی دوباره عقد کردن، برای تو هم خیلی خوب میشه. پیشنهادی اینه که ساقدوش بشی، بدردت میخوره.

  4. سلام – برخی اشخاص با گذر ایام پخته تر و دلنشین تر میشوند چون میرحسین، و برخی دیگر ، هر چه زمان میگذرد، گرد وغبارشان افزون و چرکِ خامی بر چروکهایشان بیش از پیش هویدا – یک زمانی اگر یاداشتی،نوشته ای ،چیزی از آقای مهاجرانی میدیدیم رغبت به خواندن داشتیم و حتی اعتراض میکردیم که چرا دور از وطنی و نیستی که بیشتر محشور باشیم ! و حالا چه افسوسی بر گذشته میخورم که چرا آنچنان خام بودم و بیشتر بر خودشان افسوس میخورم که معرفتی جعلی را به ما فروخته بودند و طاقت نیاوردند که این تقلب همچنان سربسته بماند که نه خود را رسوا و نه ما را پشیمان سازند…

  5. مرد چرا خودت شیشه شخصیتت را فروختی تا آن را بشکنند؟ میرحسین موسوی همیشه با شازده مرزبندی داشته است. چرا به فرموده می‌نویسی؟

  6. آقای مهاجرانی!
    یک روز در سال ۱۳۶۳ اسم خودت را گذاشته بودی همزه وصل و در نخست وزیری یقه امثال مرا با قلدری می گرفتی و متهممان می کردی که عامل ایجاد فاصله بین آقای خامنه ای و مهندس موسوی هستیم.
    امروز که قربتا الی الله تهمت اتحاد با ربع پهلوی را به مهندس موسوی می زنی دوست داری به چه اسمی یادت کنند؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا