اثر تماشاگر؛ وقتی توزیع مسئولیت ما را نسبت به رویدادها بیتفاوت میکند
دیجیاتو نوشت:
«اثر تماشاگر» یا «اثر کنارایستاده» از نظر روانشناسی اجتماعی پدیدهای است که فرد در برابر بروز حوادث و شرایط اضطراری برای دیگران، از کمک کردن خودداری میکند و با بیتفاوتی تنها نظارهگر رخداد مربوطه است.
از نظر روانشناسی اجتماعی، وقتی فردی نیاز به کمک دارد و افراد دیگری غیر از ما در صحنه حضور دارند، معمولا دچار نوعی بیتفاوتی میشویم و با خودمان میگوییم افراد دیگری هستند و دیگر نیازی به حضور من نیست و نباید خودم را وسط بیندازم.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در با صحنه یا شرایط ناگواری روبرو شده باشید، مثلا فردی در حال خودکشی است، درختی آتش گرفته، فرد سالمندی زمین خورده، تصادف شده و باید کسی به اورژانس خبر بدهد و بسیاری شرایط مشابه رخ داده باشد. در چنین شرایطی بسیار پیش آمده که با دیدن افراد دیگر در صحنه، به راه خود ادامه داده و هیچ احساس مسئولیتی نمیکنیم.
اولین فکری که ذهن میآید این است که افراد دیگری هستند و حتما آنها کاری انجام دادهاند، پس نیازی نیست به من نیست. همین احساس عدم مسئولیت و بیتفاوتی در روانشناسی اجتماعی به عنوان اثر تماشاگر شناخته میشود.
اما چرا گاهی در برخورد با برخی شرایط چنین دیالوگی را مطرح میکنیم؟ چرا تصور میکنیم بقیه هستند و دیگر نیازی به حضور ما نیست؟ آیا چنین برخوردی در واکنش به حوادث و شرایط اضطرارای طبیعی است؟ و ریشه چنین رفتاری از کجا نشات میگیرد؟
دو سناریو مختلف را در نظر بگیرید. سناریو اول، شرایطی است که در منطقهای خارج شهر که به ندرت سایر خودروها تردد میکنند، بنزین خودرویی تمام شده و خانوادهای درمانده نیاز به کمک دارند. در این شرایط عموم افراد برای کمک کردن در صحنه حاضر میشوند و احساس مسئولیت میکنند.
حال تصور کنید در مسیری پرتردد و شلوغ همین اتفاق میافتد و خودرویی بنزین تمام کرده و نیاز به کمک دارد. اگر دقت کنید، بسیاری از خودروها بدون توجه به خانوادهای که نیاز به کمک دارد، به راحتی عبور میکنند. روانشناسان اجتماعی به این رخداد، اثر تماشاگر یا اثر کنارایستاده میگویند.
چرا دچار پدیده اثر تماشاگر میشویم؟
روانشناسان اجتماعی معتقدند که در چنین شرایطی عموم افراد با خود تصور میکنند که افراد دیگری هم در صحنه حضور دارند و میتوانند کمک کنند. در نتیجه احساس مسئولیت نمیکنند و تنها نقش تماشاگر دارند. حضور سایر افراد در صحنه باعث میشود با پدیده توزیع مسئولیت روبرو شویم.
معمولا هر چقدر تعداد افراد حاضر در صحنه بیشتر باشد، اثر تماشاگر حادتر میشود و به نسبت تعداد افراد، فرد احساس مسئولیت کمتری در خود احساس میکند.
در واقع اگر در شرایطی مثلا تصادف خودرو، بیست نفر حضور داشته باشند، معمولا هر فرد یک بیستم خود را مسئول تماس با نیروهای امدادی میداند و با خود تصور میکند قطعا بقیه با پلیس و اورژانس تماس گرفتهاند و در نتیجه فقط اتفاق رخ داده را تماشا میکند و دست به اقدامی نمیزند.
تاریخچه اثرتماشاگر
در سال 1964 یک زن آمریکایی در خیابان مورد تعرض قرار گرفت و با ضربات چاقو کشته شد. خانوادههای بسیاری از پنجره تماشاگر موضوع بودند و واکنشی نشان نمیدادند. هیچ کس با پلیس تماس نگرفت و درنهایت زن 38 ساله کشته شد.
روانشناسان اجتماعی از سال 1968 پدیده اثر تماشاگر را مورد بررسی قرار دادهاند. تاکنون آزمایشهای مختلفی در مورد اثرتماشاگر انجام شده است که نشان میدهد با حضور افراد بیشتری در صحنه رخداد، احساس بیتفاوتی شدت میگیرد و افراد تنها نقش تماشاگر خواهند داشت و تصور میکنند نباید کاری انجام بدهند.
پدیده اثر تماشاگر در شبکههای اجتماعی
اثر تماشاگر ممکن است هم در دنیای واقعی و هم در فضای مجازی اتفاق بیفتد. مثلا گروهی را درنظر بگیرید که تعداد اعضای زیادی دارد و مشکلی برای یکی از افراد گروه پیش آمده است. فرد سوال یا درخواست خود را در گروه مطرح میکند ولی تنها تعداد کمی پاسخ میدهند.
یکی از دلایل بروز این حالت ریشه در اثر تماشاگر دارد و معمولا اعضای گروه با خود فکر میکنند، اعضای دیگری هم در این گروه حضور دارند و چرا من باید پاسخگو باشم.
اثر تماشاگر در سایر مسئولیتها
گاهی همین اثر تماشاگر در محیطهای کاری هم دیده میشود و برخی کارمندان به تصور اینکه دیگر کارمندان حضور دارند، دچار نوعی بیتفاوتی میشوند که میتواند صدمات جدی به کار وارد کند.
شرکتها برای جلوگیری از این مشکل باید وظایف بخش و کارمندان را به خوبی مشخص کنند. تشویق کارمندان برای ارائه ایده یا پیشنهاد یا انجام کارها میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
انتهای پیام