فیلم مصلحت قهرمانساز است!
مهدی نورمحمدزاده در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی فیلم مصلحت نوشت:
«مصلحت» فیلم خوش ساخت و جذابی است که مخاطب را به خوبی در تعلیق خود گرفتار و تا پایان داستان همراهی مخاطب را حفظ میکند.
جذابیت فیلم علاوه بر جنبههای تکنیکی و سینمایی، مرهون دلالتهای تاریخی دوران انقلاب و نیز رانت و فساد برخی آقازادهها در روزگار امروز است که همذاتپنداری مخاطب با شخصیتها و درک حضوری روایت فیلم را آسان نموده است.
علاوه بر این، دوگانه همیشه چالشی «حقیقت یا مصلحت» کفه مضمونی فیلم را سنگینتر کرده است.
این دوگانه اخلاقی و سیاسی در تاریخ تشیع دلالتهای کلامی هم دارد، چیستی و چرایی تقیه، دروغ مصلحتی و حتی بیعت با حاکمان جور، همواره محل چالش و اختلاف نظر عالمان شیعی بوده و به همین دلیل انقلاب اسلامی نیز حسب هویت شیعی خود، بارها چالشهایی از جنس ترجیح حقیقت یا مصلحت را تجربه کرده است.
دامنهی بحث این دوگانه چالشبرانگیز در فلسفهی اخلاق نیز به شکلی دیگر و در موضوع نسبی یا مطلق بودن اصول اخلاقی تکرار شده است.
برخلاف تصور عمومی ما که اغلب در مقام نظر حقیقت را بر مصلحت ترجیح میدهیم، مثالها و موقعیتهای خاصی در فلسفه اخلاق تبیین شده است که اغلب موید باور عملی ما به نسبیت اصول اخلاقی است.
تصور کنید به عنوان یک سوزنبان مجبورید یکی از دو قطار در حال حرکت به سمت تله انفجاری را انتخاب و با جابجایی ریل، مسافرانش را نجات دهید. قطار اول ده مسافر و دومی صد مسافر دارد. قطار دوم را انتخاب میکنید؟! حتماً.
حال اگر بدانید پنج مسافر از ده مسافر قطار اول جزو خانواده خودتان هستند، چه؟! باز هم قطار دوم؟! اگر مسافران قطار اول پنجاه نفر کودک و نوجوان و دومی صد نفر کهنسال باشد، چطور؟!
آزمون به شکلی ادامه دارد که در نهایت حتی مدافعان اصل اخلاقی «ارزش برابر همه انسانها» نیز به نسبیت تن میدهند و مرزهای مصلحتاندیشی را به رسمیت میشناسند!
بعد این مقدمه و تاکید بر پیچیدگی ذاتی مفهوم مصلحت، به نظر میرسد قرائت فیلم حسین دارابی از مصلحت، بسیار تقلیل یافته و ساده انگارانه است.
مصلحت در این فیلم در حد حفظ موقعیت یک جناح سیاسی و آبروی افراد شاخص تقلیل یافته و پیچیدگی ذاتی مصلحت و دشواری انتخاب در داستان فیلم به درستی تصویر نشده است.
در نزاع فیلم مصلحت، مخاطب قاطعانه و بدون تردید درونی طرف بازپرس را میگیرد، چون دوگانهی اصلی فیلم «حق و باطل» است نه «حق و مصلحت»!
روایت فیلم مصلحت جذابتر بود اگر با ترسیم درست موقعیت مصلحت، به حریم داستانهای مدرن و خاکستری وارد میشد، و الّا روایت سیاه و سفید در خصوص شخصیتهای انقلاب حسن چندانی ندارد.
مخصوصاً اینکه با دقت نویسنده فیلمنامه، یکی دو شخصیت دقیقاً در مرز مصلحت اندیشی واقعی و هویت خاکستری قرار گرفتهاند و در فعل و قول خود دنبال منافع اقتصادی و سیاسی فردی نیستند.
متاسفانه پرداخت داستانی ضعیف این شخصیتها را کم رنگ نموده و در نهایت آنها را در دوگانه غالب حق و باطل، مستحیل کرده است.
نکته پایانی نیش و کنایههای سیاسی فیلم است. شخصیت اصلی فیلم با لحن هشدارآمیز خود، پرده پوشی و عدم شفافیت را عامل خلق موقعیتهای مصلحت اندیشی معرفی میکند.
قاعده سیاست همین است، در فضای مه آلود و بدون نظارت عمومی، مصالح حکمرانی میکنند و حاکمیت نص قانون به حاشیه میرود. در چنین جامعهای، تنها قهرمانان اخلاق مدار منجی مظلومان هستند. تا قهرمان ظهور نکند، قانون هم نمیتواند به تنهایی ضامن حفظ حقوق مظلومان باشد!
فارغ از تحلیلهای فرامتنی بیان شده، مصلحت فیلمی ساده و البته تماشایی است. تنها سئوال مهم قابل طرح، چرایی توقیف و اکران آن بعد از دو سال تأخیر است.
شاید رفع توقیف فیلم نشانهای از غلبه مصلحت اندیشان باشد، همانند موضوع رابطه با عربستان و احیای برجام! شاید هم خط و نشان تندروها که با اکران و مصادره به مطلوب فیلم، اصل مصلحت و اصحاب آن را هدف گرفتهاند، شاید هم فضولی به ما نیامده و همچنان «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز»!
انتهای پیام