عبرت از تاریخ با قرائت یک سویه؟!
«محمد توکلی» در یادداشتی به نکاتی پرداخت که برخی مخاطبان یادداشت آخر او دربارهی حواشی انتخابات سال 88 [لینک] مطرح کردهاند:
در واکنش به نوشتهی «یادآوری بحران 88 مصداق دوقطبی سازی نیست؟» که در سایت محترم انصاف نیوز منتشر شد عدهای این نکته را متذکر شدند که علت این یادآوریهای مکرّر عبرت از تاریخ است و تلاشی برای روشنگری برای جلوگیری از تکرار آن واقعهی نامبارک. اگر از این یادآوریهای همیشگی چنین نیتی در کار باشد نیت بسیار پسندیده و انگیزهی نیکویی است اما مشکل از جایی شروع میشود که آنها که تریبونی برای بیان نظراتشان دربارهی انتخابات 88 و بحران پس از ان دارند غالباً همهی واقعیت را نگفته و خوانشی یک طرفه از آن بحران ارائه میدهند؛ مگر میشود از تاریخی که تحریف شده است عبرت گرفت و از تجربههایش درس آموخت؟ از پلهی دوم شروع کردن آغازی است برای تحریف واقعیتها.
وقتی از اینکه کاندیداهای معترض ادعای تقلب کردهاند ابراز نارضایتی میکنند و به این موضوع معترضند اما نمیگویند که در پلهی اول چه گذشت که زمینهای شد برای آن ادعا؛ چطور میتوان از بیان آن عبرت گرفت؟ اگر این چنین گفته شود که عدهای از اعضای شورای نگهبان به شکل علنی از کاندیدایی حمایت کرده بودند و این اقدام طبق مادهی 73 قانون انتخابات «جرم» بوده است و در نتیجهی این موضوع شک و بدبینی برای برخی پیش آمد آنگاه میتوان از عبرت سخن گفت، همان عبرتی که در عمل اتفاق افتاد و در دو انتخابات بعد از آن بحران کمتر شاهد حمایتهایی علنی به آن شکل بودیم.
یا در ماجرای بازداشتگاه کهریزک، اگر همان قدر که آشوبهای اقلیتی تندرو در جریان معترض به آن انتخابات به بهانههای مختلف برجسته سازی میشود به این موضوع که در آن چند جوان از دست رفتهاند و واژهی «جنایت» برای آن از سوی رهبری نظام بیان شده است پرداخته شده بود، میشد گفت که همه از این وقایع عبرت بگیرند و عناصر تندرو منتسب به جریان خود را کنترل کنند یا اگر غیر قابل کنترل هستند از آنها فاصله بگیرند تا چنین خسارتهایی را به بار نیاورند.
اگر همانقدر که جملات تقطیع شده از برخی بیانیههای سران معترضان در فضای ملتهبان روزگار پر رنگ میشود دربارهی پروندهی کشته شدگان آن حوادث از هر دو سو به مردم گزارش داده میشد که عاقبت آن پروندهها چه شد و قاتلان چه کسانی بودهاند و چگونه مجازات شدند آنگاه میتوانستیم انتظار داشته باشیم که همه عبرت بگیرند و با بی تدبیریهایشان بحرانی اجتماعی – سیاسی را تبدیل به صحنهی جنگ نکنند و باعث مرگ عدهای نشوند.
یا در موضوع بی حرمتیهای روز عاشورا در سال 88 اگر همانقدر که به آن پرداخته میشود و محکومش میکنند به حملهی افراطیون به حسینیهی جماران و هتاکیها صورت گرفته در شب عاشورای 88 هم پرداخته میشد و این چنین رفتارهایی هم به همان شدت محکوم شده بود آن زمان میشد از عبرت از تاریخ سخن گفت.
آری، ما هم خواهان عبرت گرفتن همه از آن وقایع تلخ هستیم اما عبرت از تاریخ با قرائت یکسویهی همراه با جعلیات و تحریف حاصل نمیشود. اگر به واقع خواهان عبرت از تاریخ هستیم فضا را برای بیان آنان که قرائتی دیگر از ان وقایع که همه در آن متضرر شدهایم دارند باز کنید تا هم گفتگو و مدارا را تمرین کنیم و هم از تحریف تاریخی که حتی یک دهه هم از آن نگذشته است جلوگیری کنیم و هم از آن تجارب تلخ درسهایی برای آینده بیاموزیم.
انتهای پیام
جناب توکلي، از ديد اينان، (علت این یادآوریهای مکرّر عبرت از تاریخ است و تلاشی برای روشنگری برای جلوگیری از تکرار آن واقعهی نامبارک) عبرت و تاريخ و روشنگري، يعني معترضين بگويند، شما درست ميفرمائيد. ما بي دليل اعتراض کرديم و دنبال قدرت بوديم و عامل، نه ، اصلا” خود آمريکا و اسرائيل بوديم و دنبال براندازي و انقلاب مخملي و نرم و… و حالا هم توبه و التماس ميکنيم ما را ببخشيد!!!
حقیقت و دیگر هیچ ! کاش همانگونه که نویسنده محترم فرموده اند حداقل ده در صد بجای پرداختن به اعتراض نامزدها ” آقایان موسوی ، کروبی ورضایی ” تحت عنوان فتنه / به موضوع ” عوامل بروز فتنه ” پرداخته میشد وبا دیدی همراه با انصاف و عدالت علوی موضوع از ابتدا واکاوی میگردید
با سلام. همین که هنوز بعد از 8 سال عده زیادی از مردم اقناع نشده اند گویای این واقعیت است که هنوز ابعاد زیادی از ماجرا مخفی است و ظاهرا قرار هم نیست که مردم همه چیز را بدانند.
درود بر شما.دقيقا همين مطلب درستي است كه مي فرمائيد توده مردم از حوادث پيش آمده قانع نشدند.چون صدا و سيماي هميشه يكطرفه به قاضي رفته!مردم كاملا آگاه هستن.
کاش قرائت یکسویه بود ، قرائت پسکی است !
خصوصیت اینان این است که مردم نمی فهمند ذهنیتشان را بهم ریخته ایم فراموشکارند…….. پس با انها باری کنیم.