پرونده سازی فارس برای مهدی یراحی: حمایت از «رهبر گروه تروریستی و تجزیه طلب» در سال گذشته!
خبرگزاری اصولگرای فارس با تیتر ««روسریتو دربیار» حماسهنمایی سخیف برای تشویق به ابتذال» خبری را منتشر کرده است که عینا در پی می آید:
اخیراً «مهدی یراحی» خوانندهٔ سابقاً مجوزدار کشورمان، یک موزیکویدیو منتشر کرد که انتقادات زیادی را در پی داشت. او در این ویدیو که همراه با صحنههایی از برهنگی و رقص زنان و دختران است، با شعر و آهنگی حماسی، مخاطب را تشویق به کشف حجاب و اعمال خلاف اخلاق میکند.
گروه زندگی: در روزهای گذشته «مهدی یراحی» خوانندهٔ سابقاً مجوزدار کشورمان، یک موزیکویدیو از آخرین آهنگش منتشر کرد که انتقاد و اعتراض کارشناسان و کاربران فضای مجازی را در پی داشت. او که پیشتر با اجرای اذان و موسیقی پایانی چند برنامهٔ پرطرفدار به شهرت و محبوبیت رسیده بود، در بزنگاه فتنهای که کشور از سر گذراند، روی دیگری از خود به نمایش گذاشت.
و اکنون در این ویدیو که همراه با صحنههایی واضح از برهنگی و رقص زنان و دختران است، با شعر و آهنگی حماسی، مخاطب را تشویق به کشف حجاب و اعمال خلاف اخلاق میکند.
نوجوانی، دوران تمایل به دیده شدن
اقتضای نوجوانی و دوران بلوغ، جلب توجه است. یکی از راههای جلب توجه، رفتارهای هنجارشکنانه و نمایشی است. گاهی سلبریتیها با الگوسازی یا محتوایی که تولید میکنند، ابزار این جلب توجه را به نوجوانان میدهند. آنها میکوشند با تولید موسیقیها و فیلمهای سخیف و هنجارشکن، بین نوجوانان جریانسازی کنند و به آنها جهت بدهند.
سؤالی که در مورد این آهنگ خاص برای مخاطب پیش میآید این است که برهنه کردن زنان و دختران چه سودی برای این خواننده و امثال او دارد که با متن و موسیقی حماسی، این طور آنها را برای برداشتن روسری و رقصیدن و آنچه او «آزادی» مینامد، تهییج و تشویق میکند؟! بند قبل یکی از پاسخهایی است که میتوان به این پرسش داد.
قبحشکنی، دستگیری، مظلومنمایی، بازگشت قهرمانانه؛ دور باطل برخورد با سلبریتیهای هنجارشکن!
سلبریتیهایی که میخواهند به هر قیمتی دیده شوند
یراحی در ایران زندگی میکند و طبیعتاً بعد از سالها فعالیت، قوانین کشورش را به خوبی میشناسد. میداند که تولید و انتشار محتوای غیراخلاقی جرم است. او بهتر از هر کسی میداند که بابت نشر چنین محتوایی برایش پروندهٔ قضایی تشکیل میشود و او را دستگیر میکنند. اما تمام این دانستهها و بدیهیات، مانع او نمیشود. چرا؟
پاسخ واضح است! چون برخورد بازدارندهای ندیده است. او پیشتر شاهد قبحشکنیهای همکارانش و برخوردهای قضایی با آنها بوده است. با یک حساب و کتاب سرانگشتی، اتفاقاً این تشکیل پرونده و حتی دستگیری و حبس، به نفع او و دیگر سلبریتیهاست.
آنها که کل زندگیشان با سروصدا عجین است و اساساً حیاتشان به دیده شدن بستگی دارد، یک بار با انتشار محتوای هنجارشکنانهشان دیده میشوند و نامشان بر سر زبانها میافتد، یک بار موقع موضعگیری مسئولان قضایی و تشکیل پروندهٔ قضایی، یک بار موقع دستگیری، یک بار موقع آزادی و…
به این ترتیب بعد از کلی مظلومنمایی و دیده شدن و چند روزی وقفه در فعالیتشان با افزایش چند صد هزار نفری دنبالکنندگان صفحات مجازیشان به عرصه برمیگردند و به همان فعالیتهای ضداخلاقیشان مشغول میشوند. با این اوصاف چرا سلبریتیها نباید چنین روال کمهزینه و پرفایدهای را تکرار و از روی دست هم بازنویسی کنند؟
حمایت یراحی از تروریست تجزیهطلب «حبیب اسیود»
حمایت از تروریست تجزیهطلب، برگ سیاه پروندهٔ آقای خواننده
مهدی یراحی سلبریتی ضدنظام سال گذشته نیز در آتش فتنه دمیده و با جریانهای ضدایرانی همداستان شده بود. او حتی برای «حبیب فرجالله چعب» معروف به «حبیب اسیود» هشتگ «نه به اعدام» زده بود. اسیود رهبر گروهک تروریست و تجزیهطلب «حرکة النضال» بود. این گروهک به رهبری اسیود مرتکب جنایت تروریستی به رگبار بستن مراسم رژه ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ در اهواز شد.
نقشهٔ ایران در ایران! حتی یک حرف فارسی در آن نمیبینید! ایرانیِ مضمحل و استحالهشده.
یکی از سوابق فعالیتهای جنجالی یراحی نیز به زمستان ۱۳۹۷ برمیگردد که با انتشار موزیکویدیوی ضدایرانی «پارهسنگ» انتقادات زیادی را متوجه خود کرد. مجموعهٔ ایدهها و تولیدات او، بسیاری از مخاطبانش را به این نتیجه رساند که یراحی یک تجزیهطلب یا دستکم نزدیک به جریان تجزیهطلبی است.
موزیکویدیوی ضدایرانی «پارهسنگ» دربارهٔ دفاع مقدس با نشان حزب نازی بر بازو!
حماسهای سخیف برای تشویق به ابتذال
«روسریتو» دقیقاً در آستانهٔ سالگرد اغتشاشات سال پیش منتشر شده و طبیعی است که مخاطب دغدغهمند احساس کند قرار است به موجآفرینی و تهییج برای از سرگیری آشوبها که خواست براندازان و شبکههای فارسیزبان ضدایرانی است، کمک کند.
البته از همزمانی انتشار این موزیکویدیوی خلاف اخلاق با ایام اربعین و عزاداری مسلمانان نیز نباید غافل شد که موجی از اعتراض را در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. تشویق و تهییج مخاطب به کشف حجاب، برهنگی و ایجاد آشوب به نام اعتراض و خلاصه کردن مفهوم آزادی در رقص و برهنگی و بیبندوباری، آن هم در قالب محتوایی به شدت سخیف و جنسی اما با لحن و آهنگی حماسی، محور انتقادات مخاطبان بوده است.
رها شو تا به بند من در آیی!
اجازه بدهید چند کلامی هم دربارهٔ محتوای موزیکویدیوی موردبحث صحبت کنیم. منتقدان جریان «حجاب اختیاری» بارها به شکلهای متفاوت هشدار دادهاند «آزادی»ای که طرفداران این جریان از آن حرف میزنند، حد توقفی ندارد و تا ناکجا و منتها درجهٔ فساد و ابتذال ادامه مییابد. در ابتدای این کلیپ هم اعتراف میشود که «حق پوشش اختیاری تنها یکی از مطالبات ماست».
مخالفان حجاب اختیاری معتقدند آزادی پوشش باعث انحراف مردان میشود و این ویدیو به روشنی اثبات این ادعاست. چرا که خواننده به صراحت از زنان و دختران میخواهد روسریشان را بردارند، موهایشان را صاف کنند و باز کنند، لباسشان را کم و کوتاه کنند و برقصند تا او لذت ببرد. این دستورات که خواننده به عنوان جنس قوی و فرمانده (!) خطاب به زن (جنس ضعیف!) صادر میکند، نشان از همان انحراف دارد. در واقع خواننده و همفکران او راحتیِ سبک پوشش زنان را برای لذتجویی خودشان مطالبه میکنند.
«روسریتو دربیار» تا حال من خوب شود!
«آزادی» یعنی اجرای آزادانهٔ هر چه من میگویم!
آزادی ادعایی در این کلیپ نه در قالب «اختیار در پوشش» یا «نفی اجبار» که در قالب بیبندوباری به تصویر کشیده میشود که باز هم به استفادهٔ ابزاری از زن میانجامد. یعنی تقلیل دادن شأن زن به ابزاری برای لذت بردن مرد و خوب شدن حال او!
پس اختیار کجای این موزیکویدیو جا میگیرد؟ در ابتدای کلیپ از «حق پوشش اختیاری» حرف زده میشود. اما باز هم اختیاری در کار نیست! چنان که مخاطب با کمی دقت درمییابد تعیین حداقل پوشش و مراقبت از هنجارهای اجتماعی که تا کنون برعهدهٔ قانون و حاکمیت بوده، حالا به این خواننده و در نگاه کلی به جنس مرد تفویض شده است. با عباراتی مثل: «روسریتو دربیار»، «موهاتو صاف کن»، «موهاتو باز کن»، «برقص» و… پس اختیار چه شد؟!
میبینید که این موزیکویدیو به هیچ شکل و وجهی حامی آزادی ادعایی برای زن و به رسمیت شناختن حق انتخاب او نیست. بلکه سرشار است از تمایل، آرزو و حتی اقدام برای دسترسی مستقیم و بیدردسر به دختران و زنان.
(* خوب است بدانید این عبارت نقل به مضمون، بخشی از «پروتکلهای دانشوران صهیون» است که رهبر انقلاب توصیه به مطالعهٔ آن کردهاند. سران صهیون در این بند نوشتهاند آزادی یعنی اجرای آزادانهٔ قانون، و قانون یعنی هر چه ما بگوییم!)
و سخن آخر…
اخیراً حکم ممنوعیت استفاده از فضای مجازی برای بعضی از سلبریتیهای مجرم صادر شد. در همهٔ دنیا قوانینی سفت و سخت برای فعالیت سلبریتیها و اینفلوئنسرها تعریف شده که کمترین تخلف آنها با جریمهٔ نقدی و حتی حذف حساب کاربری آنها در فضای مجازی پاسخ داده میشود.
طبیعتاً تا زمانی که مثل دیگر کشورها برخورد درخور و بازدارندهای برای فعالیتهای ضداخلاقی و خلاف امنیت ملی سلبریتیها تدارک دیده نشود، کماکان شاهد چنین رفتارهایی از آنها خواهیم بود و چه بسا روز به روز بر شدت و کمیت آن افزوده خواهد شد. تا وقتی دستگاه قضایی در زمینی که سلبریتیها برای این بازی طراحی کردهاند بیفتد، آش همین آش است و کاسه همین کاسه!
انتهای پیام
چقدر حقیر اند این فارس و دوستان! اگر همین الان مثلاً یکی از کشورهای اروپایی، یکی از همین موجودات و اهالی مدعی اصول/افول گرایی را به هر دلیلی در تنگنا قرار دهد، نعره ها و عربده های شان بلند میشود که ای داد ای هوار مدعیان ازادی بیان چنان کردند و چنین!!! اما خود این موجودات عربدهکش، فعالیت یکی از اهل هنر ایرانی در داخل کشور را بر نمی تابند!!