من روحانی بروم پیتزا فروشی بزنم؟!
به گزارش انصاف نیوز، «محمدرضا زائری»، روحانی اصولگرا و مدیر مجموعه فرهنگی سرچشمه ی تهران در اینستاگرام خود نوشت:
در يادداشتي كه براي روزنامه «صبح نو» [روزنامه اصولگرا] نوشته بودم اين چند خط هنگام انتشار مطلب حذف شده است. ابتدا اين چند خط را بخوانيد تا بعد چند سؤال بپرسم:
… “بايد اعتراف كنيم كه براي بسياري افراد دين و نماز و حجاب نه مال خودشان كه مال آخوندهاست !
وقتي احساس كردم كه آنچه ناچار بر سر كشيده ام حجاب حكومت و روحانيت يا حجاب حزب اللهي هاست نه حجاب من ، به طور طبيعي هر وقت كه اجباري به حفظ آن نباشد روسري را از سر برمي دارم ! ” …
اما پرسشهاي من اينهاست:
١ – آيا در اين چند خط تهديدي براي امنيت ملي، توهين به نهادهاي رسمي يا اشخاص حقيقي، خلاف شرع يا … وجود دارد كه يك روزنامه از انتشارش نگران باشد؟
٢ – اگر يك روزنامه معقول و سالم مثل صبح نو هم نتواند اين چند خط را منتشر كند من بايد به چه رسانه اي در اين كشور اميدوار باشم؟
٣ – با اين وضعيت به كجا مي رويم؟ آيا به راستي كسي مثل من حتما بايد يا براي لثارات بنويسد و يكطرفه به زمين و زمان بد بگويد يا بايد با راديو فردا همكاري كند و چشمش را به روي همه ارزشها و حقايق ببندد؟
٤ – اين ملاحظات و ترس و لرزها چه نسبتي با واقعيت هاي تلخ و خطرناكي دارد كه در زير پوست شهر جاري است؟ اين فضا چه نسبتي با گسترش روزافزون فحشا و آمار ناامني و سرقت و وضعيت بلبشوي فساد اقتصادي و اوضاع موادمخدر و … دارد؟
٥ – واقعا ما اگر بخواهيم هم مخلصانه پاي ارزشهاي بنيادين انقلاب بايستيم و هم مردانه از واقعيت هاي تلخ بگوييم بايد چه كسي را ببينيم؟
٦ – اگر كسي مثل من بخواهد صادقانه و صريح و اصولي و منطقي بنويسد آيا بايد به بن بست برسد و دنبال پيتزافروشي و بقالي باشد؟
٧ – چه كسي قرار است به جاي شعار و تعارف به فكر تهديدهاي جدي فردا و فرداها باشد و براي آينده اين كشور و نسلهاي بعدي روشنگري كند؟
متأسفم كه روز به روز اسباب نااميدي و سرخوردگي در اين كشور بيشتر مي شود و افراد خيرخواه و دلسوز بيش از پيش به سمت انزوا و عزلت رانده مي شوند. واقعا متأسفم!
انتهای پیام
شما هم مثل ملت به هیچ رسانه داخلی دل نبند . انها یا مجبورند یا ماموریت دارند خوراک اشتغال ذهن مردم را فراهم کنند .
حاج اقا خدارو شکر کن دستگیرت نکردند کار از این حرفها گذشته اگه تملق وچاپلوسی کنی عزیزی
سلام جناب زایری؛؛؛؛؛؛؛
انقدر /البته ببخشید و ببخشند/زار نزنید که اگر حرف شما و حرف من پیر مرد بود هرگز گوش شنوایی نخواهید داشت دلیل:از جناب توکلی بپرسید که خوباشو گفت که ….سیستماتیک شده است البته بنده میگویم از سیستماکی گذشته است چون زنجیر به هم وابسته و متصلند همه بزرگان و همه مدیران با هم هم سببی و هم نسبی و هم نسبتی بده بستان دارند مگر برادر گوشت برادر را بخورد حد اقل استخوانی به مایده زمینی به من و ما میرسد خوشبختانه انها از استخوان هم نمیگذرند و اما بهترین کار همان کار در پیتزایی و بقالی میباشد و امای دوم بقالی حداقل بیش از یک نفر و پیزایی بیش از چند نفرند جناب عالی تک و تنها هم از خرمای گیلان و هم از برنج بغداد بهره ای نخواهید برد چون واقعا این دو شغل هم به فکر و هم به عمل نیاز دارد که کم میبینم که کسی هر دو را با هم داشته باشد مگر پهلوانانی که یا مرده اند و یا کوچ کرده به ینگه و اروپ و کانادا درای و مرینوس کوچ فرموده اند.عیب ندانید که خرما و برنج را به عمد نوشته ام.
پاسخ به سئوالت جناب زائری:
س 1 -وقتی شرکت در تجمعی در اعتراض به اسیدپاشی خلاف امنیت ملی است و 5 سال زندان دارد ، این چند خط به طریق اولی .
س2 – مگر برای کسی مهم است که شما امیدوار باشید !
س3 – شما بروید ، جایش مهم نیست !
س4 -به زیر پوست کاری نداشته باشید ، روی پوست باید مطابق ارزشها باشد !
س5 – سئوال مشکلی است ، […] و […] و […] و […] و عده زیادی افراد دیگر !
س6- دنبال پیزافروشی نروید ابزار نفوذ است و احتمالا مشکل زا ، همان بقالی خوب اسنت !
س7 – هیچکس !!
حاج آقاي محترم، اگر شما بنويسي که همه جا امن و امان است و همه چي آرومه ما چقدر خوشحاليم، نه اختلاسي هست، نه بي عدالتي، و هرچه هست و فرصت ها بطور مساوي بين تمام مردم تقسيم ميشود، و در واقع راست و حقيقت را انکار و تکذيب کني و بجاي آن دروغ و مصلحت اصرار و تائيد کني، عالي هستي و متعالي ميشوي! اما اگر ذره اي و فقط يک مورد از الي ماشاالله نابساماني ها و حيف و ميل ها و اختصاص فرصت ها به عده اي خاص و انواع و اقسام رانت ها را متذکر بشوي و در واقع راست و حقيقت را اصرار و تائيد کني، آن وقت است که بايد ماستت را کيسه کني!! و در نهايت خواهي خورد/بخوردت ميدهند، بدون اينکه بفهمي از کجا!
مگر برای روحانیت دیگر مهم است راجع به لباس و جایگاهش مردم چه نظری دارند؟ در گذشته بود که روحانی وقتی در خیابان ظاهر میشد راننده صدای موسیقی را قطع میکرد و بی حجاب خودش را پنهان . الان هرچه میگویند مردم برعکس عمل میکنند.
نمیبینم نشاط عیش در کس / نه درمان دلی نه درد دینی / درونها تیره شد باشد که از غیب / چراغی برکند خلوت نشینی
ببينم جناب زائرى ! چرا واضح اعتراض خود را بيان نميكنيد ؟ آيا منظورتان از اين اعتراض و انتقاد نبودن آزادى بيانست ؟ يا نه ، فقط از سياست كارى يك نشريه مى ناليد و از اين گله داريد كه چرا نوشته ى شماى زائرى – با آن مشخصات، توصيفات و سوابق – با سانسور مواجه شود ؟! قبل از هر چيز بايد با خودتان صادق باشيد !
( جناب انصاف ! مراقبه، محاسبه و آنگاه موسانسره )