نجاح محمدعلی: نفوذ و محبوبیت ایران در میان عراقیها رو به کاهش است
سرویس سیاسی انصاف نیوز: نجاح محمدعلی میگوید که پس از بررسیهای میدانی و غیر آن و مقایسه عملکرد رسانههای ضدایرانی و حامی ایران تحلیلش این است که نفوذ و محبوبیت ایران در میان عراقیها رو به کاهش رفته است.
این روزنامهنگار عراقی و کارشناس مسائل ایران و جهان عرب در گفتگوی خود با انصاف نیوز که بخش نخست آن را در ادامه خواهید خواند، ضمن پرداختن به نگاه عراقیها به ایران و سیاستهایش نسبت به آن کشور، درمورد سیاستمداران عراقی و همچنین مهاجرین عراقی و ایرانیتباری که در زمان صدام به ایران مهاجرت کرده بودند پرداخته است.
او میگوید برخی از چهرههای تأثیرگذار در شبکههایی مانند اینترنشنال، مؤسسه واشنگتن و… از معاودين هستند.
مقتدی صدر پروژهی جداسازی عراق از ایران را رهبری میکند
انصاف نیوز: نظر مردم عراق نسبت به ایران و سیاستهایش در عراق چه سیری داشته است؟ اکنون چگونه است؟
دیدگاه عمومی نسبت به ایران متفاوت است و عراقیها به شدت بر سر ایران اختلاف دارند.
با پیروزی انقلاب اسلامى به رهبريت حضرت امام خمينی رضوان الله عليه، صدام حسين دولت عراق را به دست گرفت و تحولات جديد ايران را با نارضايى پذيرا شد؛ اما مترصد فرصت ماند تا از تحولات پيش آمده به نفع اهداف استراتژیک و ایدئولوژیک خود و اربابانش در منطقه استفاده كند؛ اما انقلاب اسلامی ايران پديدهاى نبود كه بتوان به سادگى از كنار آن گذشت، بويژه آن كه تعداد زيادى از مردم عراق به اين انقلاب دل بسته بودند.
سقوط شاه در ايران و فروپاشى ساختار امنيتى ژاندارم امريكا در خليج فارس و تسليم ناپذيرى و ستيزه جويى نظام سياسى برآمده از انقلاب اسلامى در قبال قدرتهاى بزرگ، از نظر صدام یک «فرصت طلایی» را پديد آورد تا براساس استراتژى منطقهاى خود كه به دست گرفتن رهبرى جهان عرب و تبديل شدن به ژاندارم منطقه خليج فارس بود، وارد عمل شود.
قبل از جنگ صدام علیه مردم عراق و ایران، اکثر مردم عراق -بويژه شيعيان- با انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) همدل بودند. این جنگ تحمیلی موفق به ایجاد شکاف عمیق بین مردم ایران و عراق شد و یکی از اهداف آن جداسازی شیعیان عراق از ایران بود.
این موضوع پس از سقوط رژیم صدام و شکست سیاستمداران شیعه عراق در ایجاد یک الگوی حکومتی مستقل که بتواند جایگزینی برای رژیم دیکتاتوری قبلی شود، افزایش یافت.
به دلیل حمایت مستمر ایران از این سیاستمداران شکست خورده یا فاسد، شکاف ایجاد شده در اثر جنگ صدام افزایش یافت و ایران مسئول تمام فسادها و ویرانیهایی بود که در عراق رخ میداد. البته سازمانها و کشورها و شبکههای جاسوسی منطقهای و بین المللی به این موضوع دامن زدند و شبکههای ماهوارهای روی آن کار کردند که موفق شدند شیعیان عراقی، شیعیان ایرانی را پیدا کنند. این در تظاهرات اکتبر 2019 نشان داده شد.
اکنون میتوانم بگویم که پس از بررسیها و بررسیهای میدانی و مقایسه عملکرد رسانههای ضدایرانی و حامی ایران، نفوذ و محبوبیت ایران در میان عراقیها رو به کاهش است. به خصوص با عدم متقاعد کردن عراقیها در مورد مسائلی مانند ادعای قطع آب توسط ایران.
کمپینهای رسانهای زیادی برای تعمیق این شکافها وجود دارد، اما مقابله با آنها به دلایل بسیاری ناموفق بوده است که خطرناکترین آنها نفوذ پیروان مقتدی صدر در تمام نهادهای رسانهای مورد حمایت ایران در عراق است که به شدت پروژهی جداسازی عراق از ایران را رهبری میکنند.
ایران برای بسیاری از سیاستمداران عراقی وسیلهای برای کسب ثروت و قدرت شده
سیاستمداران و جریانهای سیاسی عراقی، امروز دربارهی ایران و سیاستهایش چه نگاهی دارند؟
واقعیت این است که متحدان ايران همیشه قویترین احزاب در صحنه سیاسی عراق بودهاند، بنابراین نفوذ ایران در زندگی فرهنگی، سیاسی و امنیتی عراق بهطور پیوسته گسترش یافته است. بنابراین، با توجه به نقشی که در سیاست عراق ایفا میکند، تردیدی وجود ندارد که خشم کنونی نسبت به نظام سیاسی عراق، احساس ضدايرانى نیز دارد.
با اطمینان میتوان گفت که نفاق سیاسی برای به دست آوردن دستاوردهای موقت بر روابط سیاستمداران عراقی با ایران حاکم است.
مفاهیمی مانند میهن پرستی عراقی، عمق عرب و آغوش عربی در ازای رهایی از وابستگی، (تبعيت) به ایران به وجود آمده است… مقتدی صدر شخصاً به ترویج مقابله (تبعيت شدن به ایران) دامن میزند.
تبعیت و دیگر مفاهیمی که صدام علیه ایرانیها و عراقیهای ایرانی الاصل به کار میبرد، توسط مقتدی صدر مورد استفاده مجدد قرار میگیرد و رسانههای متخاصم آنها را علیه ایران و علیه عراقیها، بهویژه شیعیان حامی ایران، بازاریابی میکنند.
ایران برای بسیاری از سیاستمداران عراقی به وسیلهای برای کسب درآمد، ثروتمند شدن و کسب قدرت، قدرت و نفوذ تبدیل شده است.
نسل جدیدی از جوانان ظهور کردهاند که به شدت با ایران دشمنی می کنند و امروز وارد روند سیاسی میشوند. این اتفاق پس از تظاهرات اکتبر 2019 با حمایت آمریکا و عوامل سیاسی سنی محلی آن، کردهای سیاسی و شیعیان پیرو مقتدی صدر، روی داد.
البته احزاب و گروههای سیاسی پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی موضع خود را در قبال ایران تغییر بسیاری دادند. مثلاً سنیهای سیاسی را سردار سلیمانی رهبری میکردند، اما امروز در آن سوی رودخانه هستند.
کردها نیز در همکاری با اسرائیل جسارت بیشتری پیدا کردهاند و مراکز نفوذ زیادی را برای موساد باز میکنند تا عملیات خود را علیه ایران، ایرانیها و علیه متحدانشان انجام دهد.
گروههای مقاومت برای کسب درآمد به مغازه تبدیل شدند. علاقه این گروههای مسلح به کمیتههای اقتصادی و رابطه آنها با ایران باعث عدم محبوبیت آنها شد. بنابراین این امر باعث منفور شدن ایران نیز میشود.
درگیری شیعی کنونی بین الصدر و نیروهای چارچوب که به سطوح وسیعتری میرسد، ممکن است به تغییر شکل معادله شیعی در عراق، بر اساس فرمتهای جدیدی که ممکن است با نقش ایران و اهداف آن سازگار نباشد، بیانجامد.
ارتباط منطقی بین دو کشور ایران و عراق چه مختصاتی باید داشته باشد؟
رابطه راهبردی جمهوری ایران و عراق باید بر اساس ترکیب تلفيقی بين مفاهیم «تامین منافع ملی ایران به عنوان کشور همسایه» و «منافع عالی جهان اسلام» تدوین شود تا از لغزش جلوگیری شود. لغزش به یک جنگ جدید بین دو کشور، که به ویژه پیروان رژیم قبلی آن را ترویج میکنند. به همین دلیل باید از تمامی ابزارهای موجود نیروهای مسلح استفاده شود تا ابزار دیپلماتیک و رسانهای برای تامین این نوع روابط آماده و بسیج شود.
با توجه به اینکه در شرایط کنونی که (نه جنگ، نه صلح) و فقط آتش بس بین دو کشور بر اساس قطعنامه شماره 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد برقرار شده است، باید برای اجرای بقیه مفاد قطعنامه 598 کار کرد و سپس به توافقنامه صلح و سپس معاهده عدم تجاوز و دفاع مشترک رسید برای جلوگیری از تبدیل شدن عراق به اوکراین دوم براى ايران.
جمهورى اسلامى در شرایط کنونی عراق باید بیش از گذشته به دو عنصر اساسی زیر توجه کنند:
١- ایجاد هماهنگی بیشتر میان سیاستهای اعمالی مبادی ذیربط امور عراق.
٢- تدوین و اعمال راهبردی در قبال عراق که سيستم تلفیقی از رویکردهای «امنیتی و فرهنگی» را شامل شود، چرا که از این پس قاعده بازی ایران در عراق، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خواهد بود و تا حد امکان باید از ورود به بازیهای نظامی ـ امنیتی پرهیز شود.
نظام جمهورى اسلامى ايران با عراقیها بدون توجه به نژاد، مذهب یا فرقه باید به عنوان شهروند رفتار کند. این باید در رسانههای ایرانی برونمرزى و رسانههای عراقی مورد حمایت ایران منعکس شود.
معاودین بین دو وطن زندگی مى كنند و همیشه مهاجر هستند
به موضوع معاودین بپردازیم. درمورد معاودین، افراد شاخصی که میانشان بوده و امروز نقش موثری در عراق دارند توضیحی دهید؟
اگر منظور شما معاودين است که توسط رژیم صدام به بهانه ایرانی بودن به ایران تبعید شدند، آنها بعد از صدام مورد توجه ویژه دولتهای متوالی قرار نگرفتند.
معاودين برای ادغام با جامعه عراق با مشکلات زیادی مواجه بودند و بسیاری از آنها مجبور به بازگشت به ایران شدند. اما بسیاری از پسران آنها در دفاع از عراق در برابر داعش شرکت کردند و به شهادت رسیدند. بچهها و جوانهای معاودین که متولد ایرانند سعی میکنند بین دو فرهنگ، دو زبان و دو سبک زندگی پل بزنند و زندگی کنند؛ کاری که خیلی وقتها آسان نیست. آنها بین دو وطن زندگی مى كنند و همیشه مهاجر هستند.
متأسفانه بسیاری از فرزندان معاودين ایران و عراق را ترک کردند و به اروپا مهاجرت کردند؛ این به دلیل بی عدالتی است که آنها در عراق دیدند و تبعیضی که در ایران شاهد بودند.
البته یکی از معاودين در مقطعی وزیر مهاجرت ومهاجرين بود، اما در کار خود برای تشويق بازگشت معاودين به عراق برای مشارکت در ساخت کشور پس از سقوط صدام موفق نبود.
در ایران «عرب» خطاب میشوند و در عراق «فارس»
سیر تغییراتشان در رابطه با ایران -اگر تغییری کردند- چگونه و در چه بزنگاههایی بوده است؟
ایرانیها به آنها «عرب» میگویند و وقتی به عراق میروند به آنها فارس میگویند. انتقال بین دو زندگی ایرانی و عراقی سخت است و ممکن است گاهی آزاردهنده و گاهی راحت باشد.
با وجود گذشت حدود 53 سال از اولین سفر تبعیدی، برخی از آنها همچنان فرزندان ونوهشان از عدم اخذ تابعیت ایرانی رنج میبرند و با برخی مانند خارجیها رفتار میشود.
در دهههای اول، دولت به معاودين که مدارک ایرانی نداشتند، تابعیت ایرانی نمیداد. در سالهای گذشته به افرادی که میتوانستند ایرانی بودن خود را ثابت کنند تابعیت اعطا میشد و کسانی که موفق به انجام این کار نمیشدند برای تمدید اقامت سالانه خود هزینه پرداخت میکردند. البته این امر بسیاری از آنها را با توجه به تبلیغات خصمانه رسانهای تبدیل به دشمن میکند.
برخی از چهرههای تأثیرگذار در شبکههای معاند که به زبان فارسی پخش میشوند، مانند اینترنشنال، مؤسسه واشنگتن و غیره از معاودين هستند.
انتهای پیام
“نظام جمهورى اسلامى ايران با عراقیها بدون توجه به نژاد، مذهب یا فرقه باید به عنوان شهروند رفتار کند.”
یعنی می فرمایید نظام با مردم خودش بدون توجه به نژاد، مذهب یا فرقه به عنوان شهروند رفتار می کند!؟
اگر برای مردم عراق بد شده برای شما که بد نشده.