خرید تور تابستان ایران بوم گردی

بازی موشک با پاکستان و جنون گاوی اسرائیل! | کیومرث اشتریان

کیومرث اشتریان

کیومرث اشتریان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران به بهانه تحولات اخیر نظامی – دیپلوماتیک در منطقه خاورمیانه در یادداشتی نوشت:

برای یک ناظر در «آزمایشگاه» علوم سیاسی، پرسش این است که آیا شلیک موشک به عراق، سوریه و پاکستان با هدف بازدارندگی ا‌ست؟ کدام‌یک از این موشک‌ها معنای محصّلی در بحران کنونی غزه دارد؟ پرسش مهمی که برای دانشجویان سیاست‌گذاری دفاعی-امنیتی مطرح است این است که دستاورد موشک‌باران عراق، سوریه و پاکستان چه بود؟ آیا نتیجه این کنش، «بازدارندگی» از جنگ است یا «وادارندگی» به آن؟ از منظر غربی-عربی خاطرات امپراتوری ایرانی هنوز زنده است؛ زنده‌تر از آن‌چه در ذهنیت ایرانیان است. از چشم‌انداز عربی-غربی، از همان‌گاهان که در دو هزار سال پیش سورنا، سردار سیستانی ایرانیان، در سوریه و عراق و اسرائیل و فلسطین کنونی به جنگ با رومیان برخاست، این حکایت همچنان ادامه دارد. برخی از ایرانیان، هر چند به شمار اندک، این رویارویی تاریخی را به همین‌سان تحلیل می‌کنند: «ما حریفان کهن‌سال جهان ازلیم// طفل شش‌روزه عالم ندهد بازی ما». مرور شطرنجی رخدادهای اخیر از منظر کاربرد نظریه بازی‌ها مفید است. 

بازی اول: شلیک موشک به عراق و سوریه

حرکت یکم: ناامن‌سازی باب‌المندب برای آمریکا و اسرائیل در پس‌زمینه جنگ غزه. 

حرکت دوم: بمباران یمن به تلافی؛ «قدرت نمایی» و «اتحادِ» آمریکا و انگلیس. 

حرکت سوم: وزیر خارجه بریتانیا می‌گوید این پیامی روشن به ایران بود. این، در زبان دیپلماسی نظامی، یعنی اگر ناامنی باب‌المندب ادامه یابد هدف بعدی، ایران خواهد بود.

حاشیه حرکت سوم؛ مقامات آمریکایی و انگلیسی بی‌درنگ و فراوان نام ایران را در کنار حوثی‌ها به‌کار می‌برند. رسانه‌های انگلیسی‌زبان این دو کشور نیز هر بار که نام حوثی‌ها را می‌برند، چندین‌بار از ایران یاد می‌کنند. تاکید آن مقامات و این رسانه‌ها این است که حوثی‌ها یک نیروی نیابتی‌اند و نه یک جنبش یمنی؛ و فاقد سازمانِ دولت. 

حرکت چهارم: ایران موشک خود را در ادلب و اربیل «آزمایش» کرد. یعنی اگر هدف بعدی ایران باشد، موشک‌های ما تا اسرائیل می‌آیند؛ و دقیق هم می‌آیند. موشک که به نزدیکی طرف بزنید یعنی پاسخی به اظهارات وزیر خارجه انگلستان داده‌اید. پیام این است: «نزنید و اِلا می‌زنیم». در استراتژی بازدارندگی معنی «جنگ نکنید» آشکارتر از «جنگ بکنید» است. 

حاشیه حرکت چهارم؛ مقامات ایران گفته‌اند امیدوارند «جهاد و فعالیت‌های» حوثی‌ها «تا پیروزی ادامه پیدا کند.» یعنی هدف، توقف حملات به غزه است که می‌تواند امنیت را به دریای سرخ بازگرداند. 

نتیجه: در تحلیل نهایی، ماهیت این بازی، «بازدارندگی» طرفین است. شکل بازی، تاکتیک به مثابه استراتژی است. پیام‌ها تاکنون از هر دو طرف این است: «بزنی می‌زنم. نزنی نمی‌زنم.» بازی‌های بازیگران مرتبط نیز در همین چارچوب قابل فهمند: 

  1. مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت: «دیپلماسی تنها چیزی است که ما به آن نیاز داریم. باید به گفت‌وگو ادامه دهیم و از وخامت اوضاع جلوگیری کنیم.»
  2. یک مقام ارشد حوثی‌ها مسیر امنی را برای عبور کشتی‌های روسیه و چین از دریای سرخ ضمانت کرد. با چنین تضمینی ماهیت بازی برای چین و روسیه به سمت مثبت سیر می‌کند. 

 بازی دوم: شلیک به پاکستان و تغییر چارچوب بازی 

شلیک موشک به مواضع جیش‌العدل در پاکستان. پاسخ متقابل پاکستان. گفتارهای تلافی‌جویانه و صلح‌آمیز طرفین. تمام.

بازی دوم در چارچوب بازی اول قابل فهم نیست. مگر آن‌که آن را در ارتباط با چین تفسیر کنیم که دور از ذهن است. در هر صورت چارچوب بازی عوض شده است. این، بازیِ دیگری‌ست که در «بازی بازدارندگی» تداخل و اغتشاش ایجاد می‌کند. آن‌گاه که چارچوب بازی عوض شود، پرسش‌های دیگری مطرح می‌شود: آیا نتیجه بازی دوم این است که بازی اول را به هم می‌زند؟ آیا به دست خود «بازدارندگی» را به «وادارندگی» تبدیل کرده‌ایم؟ یعنی جبهه آمریکا-انگلیس-اسرائیل را به جنگ وادار می‌کند؟ یا این‌که شاید این بازی در رقابت‌های داخلی قابل فهم است؟

انتخاب‌های تاکتیکی در لحظات تاریخی سرنوشت بسیاری از کشورها و ملت‌ها را تعیین کرده است. آیا شلیک موشک به پاکستان در چنین چارچوبی قابل تحلیل است؟ به حسب ظاهر برخی از جنگ‌های بزرگ بر اثر اشتباهات کوچک پدید آمده‌اند. برخی نیز بر این باورند که اشتباهات کوچک در واقع تلنگری بوده‌اند بر دومینویی از روابط یک کشور در سطح بین‌الملل یا روابط داخلی یک کشور که از دهه‌ها پیش فراهم بوده است.

در هر صورت رخدادهای کوچک‌تر را نباید دست‌کم گرفت که می‌توانند کل بازی را بر هم زنند. آیا به این فکر شده بود؟ همان‌قدر که نقطه‌زنی نظامی برای یک موشک مهم است نقطه‌زنی سیاسیِ آن نیز مهم و چه بسا مهم‌تر است. استفاده غیرلازم از یک امتیاز می‌تواند به «سردرگمی» و «اضطراب» معنا شود و نه به بازدارندگی. شاید همین اضطراب بود که به سرنگونی هواپیمای اوکراینی منجر شد. باید دید که در آرامشِ استراتژی بازدارندگی چه کم دارید و بی‌تاب چه هستید که بازی دوم را آغاز می‌کنید؟ امان از آن هنگام که برای یک تصمیم‌گیر، از آرامش بازدارندگی، بی‌تاب، باران اضطراب می‌بارد. موشک، کمان قضای صلح است در کف مهار حکیمی که در پی بازدارندگی‌ست. چو گاوی اسرائیلی در خواب خون می‌خرامد، بازی موشک با پاکستان، جنون گاوی‌اش را در وسوسه جنگ بیشتر می‌کند. آشکار است که کسی چنین نمی‌خواهد. آن‌کس می‌تواند در دل یک بحران بر کرسی تصمیم موشکی بنشیند که موازنه‌ای در میانه «هراس و طمع» در خود برآورده باشد؛ تا مهار موشک بر کف مصلحت قرار گیرد. نمی‌دانم واقعا چه شد و منطق حساب چگونه بود؟ حساب در کرده خود کن، کتاب توجیه چون کنی؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا