بیتاله ستاریان : زمین در تهران از توکیو گرانتر شده است | خانه کوچک بسازید
سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: بیتاله ستاریان کارشناس برجسته اقتصاد مسکن، معتقد است در شرایطی که قیمت زمین در تهران از قیمت زمین در توکیو که به محدودیت زمین شهرت دارد گرانتر شده است، مخالفت با ایده ساخت خانههای کوچک بیشتر سیاسی است تا کارشناسانه.
ستاریان درباره ایده ساخت و عرضه خانه 25 متری به خبرنگار انصاف نیوز گفت: همانطور که خانوارهای متنوع داریم، باید در سبد مصرف مسکن خانوار هم خانههای متنوع با همه نوع متراژ دیده شود، از خانه 25 متری تا خانه 500 متری. اگر گفته شود فقط خانه 25 متری ساخته شود تا مشکل مسکن زوجهای جوان و خانوارهای کمدرآمد حل شود، منطقی نیست اما اگر این طرح هم در کنار سایر طرحها مطرح باشد، اشکالی در آن نمیبینم.
ستاریان به رشد هزینههای ساخت و خرید مسکن اشاره کرد و ادامه داد: در کشورهای دیگر هم که زمین بسیار کمیاب و گران است، خانه 25 متری برای یک زوج یا زوجی با یک فرزند طراحی شده که به راحتی هم در آن زندگی میکنند اما مهم است که در طراحی دقتهای لازم مدنظر قرار گیرد، راحتی ساکنان مد نظر باشد و فضای زیستی مناسبی برایش دیده شود.
او تولید خانه 25 متری را در کنار سایر الگوهای طراحی مسکن قابل قبول دانست و اضافه کرد: تغییر الگوهای زندگی به کاهش بعد خانوار در سالهای اخیر منجر شده است و خانوادهها کوچک شدهاند. برای چنین خانوادهای خانههای کوچکمقیاس مناسب است و هیچ لزومی ندارد که یک خانواده دو یا سه نفره حتما در خانههای 80 متری و 100 متری زندگی کنند.
این کارشناس اقتصاد مسکن و مستغلات، به این نقد که هزینه ساخت خانه به اندازه متراژ کاهش نمییابد پاسخ داد: بله اگر بهطور مثال برای یک واحد 100 متری 100 واحد هزینه میکنیم برای یک خانه 25 متری، باید 40 واحد هزینه کنیم اما دقت کنید که 60 واحد هزینه ساخت را کاهش دادهایم. در شرایطی که هزینههای تولید مسکن به شکل عجیبی رشد داشته، این 60 واحد کاهش بسیار قابل توجه است و ساخت خانههای کوچکمقیاس را به لحاظ اقتصادی توجیه میکند.
او ادامه داد: وقتی قرار است سالی یک میلیون واحد مسکونی ساخته شود، با متراژ 100 متری باید 100 میلیون متر مربع ساختمان بسازند و طبیعتا اگر شرایطی پیش بیاید که 40 میلیون متر مربع کمتر ساخته شود، هم کمتر هزینه میشود و هم زودتر به نتیجه میرسند. ضمن اینکه تعداد بیشتری هم امکان خانهدار شدن خواهند داشت.
دکتر ستاریان در مورد نقدهای فرهنگی اجتماعی به ساخت میکروآپارتمان گفت: همانطور که اشاره کردم طراحی فضاهای زیستی و امکانات شهری در برنامهریزی و ساخت این شکل از خانهها بسیار مهم است اما در کل فرهنگ ما با چنین زیستی بیگانه نیست. قبلا، افراد ازدواج که میکردند در اتاقی از منزل پدری زندگی میکردند و به تدریج که خانواده بزرگتر میشد یا امکانات مالیاش گسترش مییافت، مستقل میشدند. بنابراین زندگی در خانه 25 متری مشکل فرهنگی ایجاد نمیکند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: مشکل وقتی ایجاد میشود که ما تعداد زیادی خانه 25 متری بسازیم و انبوهی جمعیت را در آن سکونت دهیم. این اقدام، تبعات گوناگون فرهنگی و اجتماعی خواهد داشت. به عبارت دیگر در طراحی و ساخت خانههای کوچکمقیاس باید از ایجاد گتو پرهیز شود.
ستاریان درباره مفهوم مدنظرش از واژه گتو توضیح داد: نباید بلوکی از خانههای 25 متری داشته باشیم و بلوکی از خانههای 50 متری و 70 متری و بزرگتر. این جداسازی و شاخصسازی بلوک 25 متریها یعنی ایجاد یک کلونی از افراد کمبضاعت که محل زندگیشان به شکلی مشخص از دیگر افراد جدا شده است. نه! چنین کاری اشتباه است. وقتی از ساخت خانه 25 متری دفاع میکنیم که یک واحد از مجتمعی با متراژهای گوناگون باشد و این یعنی بجای ایجاد شکاف بین طبقات جامعه، آنها را در کنار هم قرار دادهایم. در اینصورت سکونت در خانه 25 متری به یک مشخصه طبقه اقتصادی افراد تبدیل نخواهد شد و بنابراین آن مشکلات را هم نخواهد داشت.
این کارشناس اقتصاد مسکن، مخالفت شدید و یکپارچه مسئولان وزارت راه و شهرسازی، شورای شهر و شهرداری تهران با ساخت خانه 25 متری را سیاسی و تبلیغی خواند و افزود: هیچ بررسی کارشناسانهای نشده است که نشان دهد چرا با این طرح به این شدت مخالفت میکنند. میگویند زمین در ژاپن کمیاب است ولی ما زمینهای زیادی داریم و بنابراین لازم نیست خانه کوچکمقیاس بسازیم. اولا که زمینهای شهری ما که از تاسیسات و خدمات لازم بهره داشته باشند بسیار کم است و در ثانی الان زمین در تهران از توکیو گرانتر است! بنابراین زیاد داشتن زمین یک بهانه واهی است.
او ادامه داد: هیچ الگویی برای ساخت مسکن وجود ندارد که بتوان گفت حتما درست یا حتما غلط است. باید بررسی شود که در کجا و چه شرایطی، کدام الگوی ساخت بهتر به نیازهای مردم پاسخ میدهد.
از آقای ستاریان سوال شد بزرگترین نقص سیاستهای مسکن در کشور چه بوده که به وضعیت کنونی دچار شدهایم؟ او در پاسخ گفت: به نظر من مشکل اصلی این بوده که دولتهای ما شناخت درستی از مسکن نداشتهاند. نه فقط دولتها، محیطهای دانشگاهی ما هم شناخت کافی نداشتهاند.
ما مسئله مسکن را بیشتر فنی دیدهایم در حالیکه یک موضوع اقتصادی و اجتماعی با پیچیدگیهای مخصوص به خود است. نیمی از اقتصاد ما درگیر صنعت ساختمان است، نیمی از کل نقدینگی کشور در محیط مسکن گردش میکند و بیش از 60 درصد مردم ایران در صنعت مسکن و صنایع وابسته مشغول به کار هستند. بیشتر از 60 درصد کل صنایع کشور ربط مستقیم به صنعت ساختمان دارند. این را کجا رصد میکند؟ چه کسی دانش آن را دارد که چنین حجم بزرگی از دادههای اقتصادی را بررسی کند؟ چه کسی اقتصاد این مقوله را ارزیابی میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه دولتهای ایران در زمینه مسکن دچار فقر دانش و اطلاعات هستند ادامه داد: وقتی گفته میشود نیمی از اقتصاد کشور به مسکن ارتباط دارد، انتظار دارید دولت هم به همین نسبت از مسکن سهم داشته باشد. یعنی نیمی از وزارت اقتصاد ما باید مشغول بررسی و تولید اطلاعات و آمار درباره مسکن باشد، نیمی از ظرفیت بانک مرکزی باید درباره ابزارهای مالی بخش مسکن بحث کند. کجای دولت به ارزیابی مسکن مشغول است و میتواند تحلیل علمی و درست در این زمینه ارائه دهد؟ جایی نداریم. فقط یک معاونت از چندین معاون و مشاور در وزارت راه و شهرسازی به این موضوع مهم مشغول است که کسی هم حرفش را نمیشنود و این یعنی دولت اصلا توان رصد و تحلیل و سیاستگذاری و برنامهریزی برای مسکن را ندارد.
او ادامه داد: بیش از 90 درصد ساختوساز در کشور ما در اختیار بخش خصوصی است. چرا بخش خصوصی ما نمیتواند نیاز کشور را پاسخ دهد اما رقیبش در کشورهای منطقه میتواند؟ یک دلیلش این است که بخش خصوصی رقیب از دهها ابزار مالی برای ساخت و عرضه خانه استفاده میکنند اما اینجا نه صکوک کار میکند، نه اوراق مشارکت، نه صندوقهای سرمایهگذاری ساختمان، نه فایناس و…
ستاریان در پایان گفت: مشکل در این است که ساختار اقتصاد در کشور ما ایراد دارد. مشکلات مسکن عارضه مشکلات بخش کلان است و بنابراین تا ارادهای در سطح حاکمیت به وجود نیاید که ساختار کلان اقتصاد را سامان دهد، مشکلات بخش مسکن هم حل نمیشود.
انتهای پیام