جنگ حماس و اسرائیل؛ یک تحلیل اخلاقی
ارائه یک تحلیل جامع از جنگ و نزاع درازدامن بین اسرائیل و حماس متضمن در نظر آوردن عوامل تاریخی و سیاسی در کنار ملاحظات فلسفی و اخلاقی است. بروز خشونت آشکار از هر دو سو به اختلاف نظرهای بنیادین در مورد ماهیت عدالت و دولت، مشروعیت مقاومت در برابر اشغالگری، و شاید مهم تر از بقیه مفهوم قربانی بودن برمیگردد.
حسین دباغ در ترجمهی متنی از این منبع در صدانت نوشت «حماس فلسطینیان را قربانی سرکوب استعماری میداند و مقاومت خشونت آمیز خود را به عنوان ابزاری برای مقابله موجه میپندارد. در مقابل، اسرائیل نیز یهودیان را قربانی ظلم سیستماتیک تاریخی میداند و اشغال غیرقانونی و گسترش قلمرو خود را توجیه میکند.
حقوق بینالملل بشردوستانه چارچوبی معقول برای ارزیابی رفتار طرفهای دخیل در جنگ ارائه میکند. در حالی که این چارچوب، یک مبنای قانونی برای ارزیابی خصومت ها فراهم میکند، بررسی اخلاقی آن حقایق مهمی را آشکار میکند. جنگها نه تنها قساوتهای بیشماری را آشکار میکنند و افراد بیگناه بسیاری را به قربانی میگیرند، بلکه برخی مفاهیم مهم اخلاقی را نیز قربانی میکنند. یکی از این مفاهیم که عموما در میان جنگها نادیده گرفته میشود مفهوم «بیگناهی» است.
جنگها اغلب از اختلافات ریشهدار، ایدئولوژیهای متفاوت یا اختلافات سرزمینی ناشی میشوند، با این حال حقوق بینالملل بشردوستانه تلاش می کند در میان تمام اختلافات بر جهانی بودن کرامت انسانی و ارزش ذاتی انسان صحه بگذارد و رشتهای از انسانیت مشترک را میان دو طرف درگیر در جنگ برقرار نگاه دارد. این پیوند مشترک بهویژه در هنگامهی خصومتها مهمتر هم میشود وقتی ذیل این چارچوب تمایز بین نظامیان و غیرنظامیان جدی انگاشته میشود. این تمایز فراتر از یک امر استراتژیک یا تاکتیکی صرف است؛ یک ادعای اخلاقی است که “بی گناهی” کسانی را که مستقیماً در خصومت ها شرکت نمیکنند، تأیید می کند و بر حق اخلاقی و قانونی آنها تأکید. اما آیا تصور روشنی از اینکه چه کسی بی گناه است وجود دارد؟
تحلیل مفهوم «بی گناهی» و تشریح مصادیق آن در جنگ یک چالش عمیق فلسفی است. این چالش جدیتر هم میشود وقتی شخصیتهایی مانند اسامه بن لادن بیان میکنند که شرکت در انتخابات و رای دادن می تواند یک فرد را شریک جرم و در نتیجه از «بیگناه» بودن خارج کند. بن لادن در نامه سرگشاده خود به مردم آمریکا (۲۰۰۲) استدلال می کند که مردم آمریکا با انتخاب دولت مرکزی از ظلم اسرائیل به فلسطینیان، اشغال سرزمینشان و کشتار، شکنجه، مجازات و اخراج مستمر فلسطینیان حمایت میکنند و به همین دلیل است که آنان از همه جنایاتی که آمریکاییها و یهودیان علیه مسلمانان مرتکب شدهاند مبرا نیستند. به معنای دیگری، گویی افراد با شرکت در انتخابات می توانند به هدف مشروع جنگی تبدیل شوند.
اسامه بن لادن در این تفسیر تنها نیست. خاخام دیوید کرشنر (۲۰۱۴)، رئیس سابق هیئت خاخامهای نیویورک، به طور مشابه بیگناهی شهروندان فلسطینی کشته شده توسط نیروهای اسرائیلی را انکار میکند. او در عوض مدعی است که آنان اهداف مشروع جنگی هستند، چرا که از طریق یک فرآیند انتخاباتی، خود را با یک “سازمان تروریستی”، یعنی حماس، همسو کردهاند.
از اکتبر سال جاری درگیری بین اسرائیل و حماس به طور قابل توجهی افزایش یافته است که منجر به از دست رفتن جان بسیاری از افراد دوطرف شده است. نکته تاسف بار آنجاست که گفتمان مغلوط ذکر شده در بالا همچنان در میان رهبران سیاسی اسرائیل و حماس طنین انداز است و از هر دو سوی درگیری به گوش میرسد.
چهره هایی مانند خالد مشعل، رهبر سابق حماس، و رئیس جمهور اسرائیل اسحاق هرتزوگ، اخیراً با اعلام مواضعی غریب اصل تمایز حقوق بینالملل بشردوستانه را بیش از پیش گل آلود کردهاند. خالد مشعل گفته بود که چه نظامیان و چه غیر نظامیان در اسرائیل هر دو دشمنان ما هستند و هرتزوگ گفته بود کل مردم غزه همدست حماس هستند! […]
این موضع که میتوان کل جوامع یا ملتها را بر اساس اقدامات عدهای همدست دانست، با شهودهای اولیه ما از عدالت اخلاقی ناسازگار است. این تعمیم های گسترده، ساختار اخلاقی جامعه بین الملل را تخریب می کند و اعتماد و اطمینان به مراجع حقوقی و اخلاقی را از بین می برد.
با پایبندی به حقوق بینالملل بشردوستانه، طرفهای درگیر اساساً ارزش و منزلت ذاتی هر فرد را حتی در میان دشمنی تأیید میکنند. این بدان معنا نیست که پیروی از قواعد حقوقی جنگ تنها راه حل است، اما به عنوان مبنایی برای عمل به تعهدات اخلاقی ما در بحبوحه جنگ میتواند موثر باشد. برای اسرائیل و حماس که در بیاعتمادی و خصومتهای تاریخی غرق شدهاند، ارزیابی مجدد مفهوم بیگناهی از طریق زیربنای اخلاقی حقوق بینالملل بشردوستانه، مسیری رو به جلو ارائه میکند و بر ضرورت تمایز بین نظامیان و غیر نظامیان بر اساس چارچوب اخلاقی تأکید میکند.
از یاد نباید برد که تعهدات ما به حقوق بینالملل حقوق بشر میتواند به سرعت در مواقع خصومت و ناامیدی از بین برود. سوگیریهای شناختی و تعصبات قبیلهای ما هنگام مواجهه با بحران ها ظاهر میشوند و به غرایز اولیه ما اجازه میدهند که غالب شوند. حقوق بینالملل بشردوستانه را میتوان به عنوان یک «اقدام اصلاحی» برای رسمیت بخشیدن و تأیید مجدد تعهد ما به حقوق بشر در نظر گرفت.»
انتهای پیام
راه حل دو کشوری را ایجاد کنید با وجود ساختار اسرائیل به این شکل و بعد زور کردن تشکیلات خود گردان ظلم به یهود هم دلیلی برای گرفتن سرزمین دیگران نیست پس حق بیشتر با حماسه تا با اسراییل که به هر حال اشغالگر حتی طبق عرف بین الملل
می بخشید آقای شفیعیان این حسین دباغ همون فرزند عبدالکریم سروش نیست که تحصیل کرده و ساکن انگلیس هستن و عضو رسمی هیات علمی دانشگاههای این کشور؟! بلندگوی کی شدی برادر؟!