سعید پورصمیمی؛ برنده ابدی سیمرغ نقش مکمل
مجله فیلیمو در آذر 1401 نوشت:
سعید پورصمیمی از آن «دو»های «یک» است. یکی از آن بازیگرهایی که معمولا نقش اول و قهرمان فیلم نیستند اما بازیشان، فارغ از مدت حضورشان در فیلم، به چشم میآید و به دل مینشیند. یکی از آن بازیگرهای محبوبی که ویژگیهای خاص خودشان را دارند؛ او سالهاست به گفتوگوهای رسانهای تن نمیدهد، همیشه گزیدهکار و کمکار است و یک عمر بازیگریاش به اندازه شایستگیاش قدر ندیده و ستایش نشده اما همیشه و هنوز آرام و بیجنجال کار خودش را میکند. حالا او با «برادران لیلا» در جشنواره کن ۲۰۲۲ ستاره سینمای ایران است و نورها روی بازیگری تابانده شده که همیشه در سایه بوده است، در خلوت همیشگیاش. به بهانه درخشش او در این جشنواره، یک دور تند زندگی و کارنامهاش را مرور کردهایم. کارنامه یکی از آن بازیگران یک نسل بیتکرار را.
علی سیف الهی | داستان یکخطی زندگی سعید پورصمیمی از ۷۹ سال پیش شروع میشود. از ۹ اسفند ۱۳۲۲ و از به دنیا آمدن در تهران. فارغالتحصیل رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر است، از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران. بعد کارمند تئاتر شده و بعدها در واحد نمایش تلویزیون استخدام شده است. نمایشنامه نوشته، کارگردانی کرده، سالهاست که بازی میکند و جلوی دوربین فیلمسازهای برجستهای رفته است؛ علی حاتمی، ناصر تقوایی، واروژ کریممسیحی، کیانوش عیاری، خسرو سینایی، احمدرضا درویش، رضا میرکریمی و… حاصل این کارنامه درخشان بازیگری یک عنوان جالب است؛ پرافتخارترین بازیگر نقش مکمل سینمای ایران!
سعید پورصمیمی از تئاتر تا تلویزیون
سال ۱۳۴۰، وقتی فقط ۱۸ سالش بوده با دوستانش گروه نمایشی «پازارگاد» را تشکیل دادهاند؛ با حمید سمندریان، پری صابری، پرویز پورحسینی، پرویز فنیزاده، عباس یوسفیانی، اسماعیل محرابی، پرویز قلندرها، ذکرالله کاظمی، مجید لولاچی و شکوه نجمآبادی. اوج فعالیتهای تئاتریاش سالهای قبل از انقلاب بوده است؛ از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۵. در نمایشهایی بازی کرده که کارگردانهایش هم از دوستانش از گروه «پازارگاد» بودهاند، هم دیگرانی که اکثر آنها را خوب میشناسیم؛ پری صابری، حمید سمندریان، عباس مغفوریان، آربی آوانسیان، رکنالدین خسروی، محمدعلی کشاورز، محمد کوثر، تهمینه میرمیرانی، داود رشیدی و…
او بعد از انقلاب هم روی صحنه تئاتر درخشیده است؛ با نمایشهای «ریچارد سوم» داود رشیدی، «دایره گچی قفقازی» حمید سمندریان، «بازرس» علیرضا کوشکجلالی و… فعالیتهای او در تئاتر فقط به بازی محدود نمیشود و سابقه نمایشنامهنویسی و کارگردانی تئاتر هم دارد؛ او نمایش «گفتوگوی شبانه» را با نمایشنامه فردریک دورنمات و با کارگردانی و بازی خودش روی صحنه برده و دو نمایش «ضحاک» و «بارگه داد» را با نوشتههایی از خودش اجرا کرده است. در کارنامه پورصمیمی هم بازی در نمایشهای تلویزیونی دیده میشود، هم کارگردانی آنها. در نمایشهایی از حمید سمندریان، لرتا، ناصر رحماننژاد، محمد یوسف، حسین پرورش و … بازی کرده و چهار نمایش تلویزیونی را کارگردانی کرده است. به این کارنامه، بازی در سریالهای تلویزیونی را هم اضافه کنید؛ از «سلطان صاحبقران» علی حاتمی تا «در پناه تو»، که یکی از بهترین بازیهای این مجموعه را به نام خودش ثبت کرد.
یک بازیگر ساده و صمیمی
سعید پورصمیمی در میانه دهه ۱۳۵۰ یک سال کارشناس تئاتر مرکز آموزش تئاتر رشت بوده است. در آن سال بهزاد عشقی، منتقد سینما، در ۲۰ سالگی، در رشتههای نمایشنامهنویسی و کارگردانی این مرکز مشغول فعالیت بوده و از پورصمیمی خاطرات جالبی دارد. عشقی میگوید در آن سالها متولیان امور اداری تئاتر، به شیوههای پنهان و آشکار، مانع اعتلای تئاتر میشدند و به خاطر همین پورصمیمی برخلاف کارشناسان قبلی نتوانسته کلاسی دایر کند و فرصتی نداشته که در رشت نمایشی اجرا کند. او روزهای سیودو-سه سالگیاش را بیشتر در خلوت و با کتابخوانی و ترجمه گذرانده است. عشقی میگوید در دورانی که استانیسلاوسکی و برشت مرکز بحث محافل تئاتری بودهاند، با پورصمیمی بیشتر درباره کسانی بحث میکردهاند که کمتر موضوع بحث محافل بودهاند؛ درباره تئاتر آزمایشگاهی گروتفسکی، سبک بیومکانیک مایرهولد، تئاتر پیشگام ویلسن، فشردگی زمان در شیوه تورنتن وایلدر و…
سعید پورصمیمی درباره همه این سبکها بسیار مسلط حرف میزده و عشقی به دوستانش میگفته: «پورصمیمی باشعور و بادانش است». عشقی میگوید بازیگران حرفهای تئاتر معمولا حتی در زندگی واقعی سعی میکنند که فصیح و بلیغ حرف بزنند و فن بیان را رعایت کنند اما پورصمیمی در مکالمات روزمره ساده بوده و ساده صحبت میکرده و بیشتر شبیه کسانی صحبت میکرده که اهل فرهنگ هستند، نه مثل بازیگرانی که در زندگی واقعی هم تلاش میکنند بازیگر بودن آنها جلوه داشته باشد.
مرکز آموزش تئاتر رشت در آن سالها در ساختمانی قدیمی بوده که عمری صدوچند ساله داشته. ساختمانی دوطبقه با پلههای چوبی موریانهخورده، اتاقها و راهروهای متعدد، زیرزمینی نمور و خوفناک و حیاطی بزرگ که درباره دیوها و اجنههای آن افسانههای زیادی دهان به دهان میچرخیده است. در همین دوره سرایدار تنهایی در زیرزمین نمور همین خانه زندگی میکرده. مردی که در همین خانه حصبه گرفت و مجنون شد و به بیمارستان رفت و کسی از سرنوشتش مطلع نشد اما پورصمیمی بیتوجه به بیتوجه به حاشیههای جهان و هر چه رنگ تعلق داشت، ساکن همین عمارت بود و مشغول کار خودش. او مثل همیشه بیسروصدا به رشت رفت، تا حد ممکن کار خودش را درست انجام داد و بیسروصدا برگشت پی ادامه زندگیاش.
شروع سینما از ۴۳ سالگی!
بازیگر کهنهکار تئاتر، خیلی دیر وارد سینما شد. در ۴۳ سالگی! پورصمیمی قرار بود یکی از نقشهای سریال «کوچک جنگلی» ناصر تقوایی را بازی کند اما با تغییر کارگردان، پورصمیمی هم کنار کشید و دو سال بعد در اثر دیگری از تقوایی جلوی دوربین رفت. در «ناخدا خورشید» که باعث شهرت و نمایش تواناییهای بازیگریاش شد که سالها در سایه مانده بود. با «ناخدا خورشید» یکی از شمایلهای بازیگری سعید پورصمیمی شکل میگیرد و همین ویژگیها را کموبیش در فیلمهای «هی جو»، «تا غروب»، «پرده آخر» و… نمایش میدهد. او در «هی جو» از حاشیه به متن میآید و نقش اول فیلم را بازی میکند و کمکم میشود یک بازیگر درجه یک سینما. بازیگری که در دام قالبها و تکرار نقشهایش نمیافتد اما امضایش میشود بازیهایی باورپذیر همراه با آن شیرینی و نمکین بودن همیشگی.
حسرت «آبادانیها»
پورصمیمی سال ۷۲، در «آبادانیها»ی کیانوش عیاری که بازسازی فیلم «دزد دوچرخه»ی ویتوریو دسیکا بود، نقش اول را بازی کرد. این فیلم میتوانست نقطه عطفی در کارنامه بازیگری پورصمیمی باشد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. چون فیلم در بدترین فصل، نمایش محدودی در تهران داشت و بعد هم برای همیشه بایگانی شد و خیلیها آن بازی درخشان پورصمیمی را ندیدند؛ بازی او در نقش «درویش» را که به نقش آنتونیو ریچی در «دزد دوچرخه» شباهت داشت.
سعید پورصمیمی؛ یک ستاره مکمل!
سعید پورصمیمی در میان بازیگران نقش مکمل، رکورد بیشترین تعداد نامزدی و تعداد دریافت سیمرغ جشنواره فیلم فجر را دارد. او تا حالا هفت بار نامزد دریافت این جایزه شده و سه بار هم موفق شده با دست پر اختتامیه جشنواره فیلم فجر را ترک کند. کمی دقیقترش میشود این؛ ۴ سال، ۵ بازی و ۳ سیمرغ! از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹. پورصمیمی با ۲ فیلم اولش، «ناخدا خورشید» و «تحفهها»، ۲ سیمرغ (البته به سیاق آن سالها، لوح زرین!) نقش مکمل مرد جشنواره را دشت کرد. در فیلم تقوایی بازی درخشانی در نقش «ملول»، وردست «ناخدا خورشید» داشت و وفاداری طنازانهاش را تا پایان حفظ کرد. در «تحفهها» هم در نقش «توسل»، آدمی فرصتطلب و همیشه در پی مقام، حضوری نمکین و پرانرژی داشت. بازی هنرمندانهاش در نقش «جامی» در «پرده آخر» هم سومین سیمرغ را نصیب او کرد.
او با بازیهای خوبش در «سرزمین خورشید»، «زشت و زیبا»، «معادله» و «تکدرختها» هم نامزد دریافت این جایزه شد و در «اینجا چراغی روشن است»، «عروس آتش»، «یه حبه قند»، «دوزیست» و … درخشیده است. در بعضی از این فیلمها، مثل «تحفهها»، صداها به سبک و سیاق فیلمهای فارسی قبل از انقلاب دوبله میشد و دوبلورها جای بازیگرها حرف میزدند اما پورصمیمی هیچوقت حاضر نمیشد دوبلوری جای او حرف بزند چون احساس میکرد گوینده با وجود ادای درست کلمات، نمیتواند حسوحال پشت کلمهها را مثل خود بازیگر آن نقش بیان کند.
یک بازیگر جدی و شوخطبع
سعید پورصمیمی در خارج از قاب سینما و از دور آدم گوشتتلخی به نظر میرسد اما ابراهیم وحیدزاده که با پورصمیمی رفاقت دارد و پورصمیمی در دو فیلم «تحفهها» و «معادله» او بازی کرده، میگوید پورصمیمی این روحیه تلخ را ندارد؛ «قضیه از بیرون اینطور است و ایشان تا زمانی که در جمعی ناشناخته حضور دارد، آدمی بسیار جدی به نظر میآید. اما وقتی همراه دوستان برای صرف شام جمع میشویم، کلی برایمان فضاسازی کمیک میکند و همه از خنده رودهبر میشویم!» نزدیکانش میگویند جدیت او از سر غرور نیست و از سر جدیت و صلابت شخصیت و منش است و به وقتش شوخطبع و به وقتش در کار جدی است و منضبط.
+پرونده | بررسی آمار فروش فیلمهای سعید پورصمیمی
احمد شاهوند | با اینکه سعید پورصمیمی در سومین بازی سینماییاش در فیلم کمدی «هی جو» (منوچهر عسگرینسب) نقش اصلی داشت و فیلم در سینماها با استقبال بسیار خوبی روبهرو شد، اما حضور در نقش اصلی در کارنامه سینمایی پورصمیمی به زحمت به تعداد انگشتان دست میرسد و منهای فیلم «آبادانیها» هیچگاه در خاطرهها هم ماندگار نشدند: «تا غروب» (جعفر والی)، «زشت و زیبا» (احمدرضا معتمدی)، «آبادانیها» (کیانوش عیاری)، «تک درختها» (ایرج رامین فر) و «نرگس مست» (سید جلالالدین دری).
فیلم ناخدا خورشید | ظهور یک نابازیگر یا یک تئاتری کارکشته
در اولین نمایش فیلم ناخدا خورشید در پنجمین جشنواره فیلم فجر، اغلب فکر میکردند سعید پورصمیمی یک نابازیگر محلی است که توسط ناصر تقوایی کشف شده است. غافل از اینکه او با پشتوانه نزدیک به بیست سال تجربه حضور در تئاتر به گروه بازیگران پروژه سینمایی «ناخدا خورشید» پیوسته است. فیلم ناصر تقوایی در سال ۱۳۶۶ در سینماهای ایران به نمایش درآمد و نزدیک به ۶۴۰ هزار بیننده روانه سالنهای سینمایی کرد و با این حال رتبهای بهتر از بیست و ششم در جدول پرتماشاگرترینهای سال به دست نیاورد و این در حالی است که این تعداد تماشاگر برای فیلمی در اکران سال ۱۴۰۰ آن را در رده پنجم فیلمهای پرفروش سال قرار میدهد!
فیلم تحفهها | دومین جایزه در دومین فیلم برای سعید پورصمیمی
پورصمیمی یک سال بعد در فیلمی کمدی به نام «تحفهها» در نقش مکمل بازی کرد و برای دومین سال پیاپی موفق شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند. یعنی یک رکورد صددرصدی از بازی و کسب جایزه. فیلم تحفهها ساخته ابراهیم وحیدزاده در گیشه موفق شد نزدیک به یک میلیون و ۵۰۰ هزار مخاطب داشته باشد و با این حال در رده پنجم جدول پربینندهترینهای سال ۱۳۶۷ قرار گیرد. در سالی که «کانی مانگا»، «پرنده کوچک خوشبختی»، «هراس» و «بگذار زندگی کنم» (اکران دوم) به ترتیب ردههای اول تا چهارم جدول را در اختیار داشتند.
فیلم هی جو و تا غروب | از تگزاس تا روستایی در دل کویر
پورصمیمی پس از کسب دو جایزه (لوح زرین) جشنواره فیلم فجر در اولین حضورش در نقش اول یک فیلم سینمایی چندان موفق نبود. «هی جو» اما به مدد طراحی صحنه و بازسازی وسترنهای آمریکایی موفق شد در سال ۱۳۶۸ بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار تماشاگر را به سالنهای سینما بکشاند و پس از فیلم جنگی «افق» (رسول ملاقلی پور) و کمدی «روز باشکوه» (کیانوش عیاری) در رتبه سوم پربینندهترین فیلمهای سال قرار گیرد. سعید پورصمیمی در سال ۱۳۶۷ در فیلمی دیگر هم در نقش اصلی حاضر شد: فیلم تا غروب ساخته جعفر والی. فیلم که داستانش در یک روستا میگذرد در اکران سال ۱۳۶۸ چندان نتوانست موفق باشد و تنها حدود ۱۸۰ هزار بیننده داشت و در رتبه ۸۵ جدول پرتماشاگرترینهای سال قرار گرفت.
فیلم پرده آخر | سیمرغ ابدی مکمل برای سعید پورصمیمی
برآیند حضور در نقش اصلی در ۲ فیلم که هر دو در جذب مخاطب نقطه مقابل یکدیگر بودند سبب شد تا سعید پورصمیمی در اولین ساخته سینمایی واروژ کریم مسیحی در نقشی مکمل اما به شدت تاثیرگذار بازی کند: فیلم پرده آخر. به محض فاصله گرفتن پورصمیمی از نقش اصلی، بار دیگر جشنواره به او روی خوش نشان داد و برای بار سوم جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره را از آن خود کرد. ۳ جایزه در ۴ سال (از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹) و تا آن زمان پرافتخارترین بازیگر سینما در ادوار برگزاری جشنواره فیلم فجر لقب گرفت. «پرده آخر» که از جشنواره و رأی و نظر نویسندگان و منتقدان با دستر پر بیرون آمده بود در اکران سال ۱۳۷۰ نزدیک به ۴۷۰ هزار تماشاگر را به سالنهای سینما کشاند و در رده بیست و ششم جدول پرمخاطب ترینهای سال قرار گرفت. در سالی که دو کمدی «دیگه چه خبر؟» و «جیب برها به بهشت نمیروند» در صدر جدول ایستاده بودند.
فیلم مدرسه پیرمردها و دلشدگان | نقشهایی که چندان به چشم نیامد
سعید پورصمیمی که کمکم داشت در نقش مکمل جا میافتاد و سند آن را به نام خود میزد در سال ۱۳۷۰ بار دیگر در دو فیلم هم در نقش مکمل حاضر شد. یک کمدی کودکانه به نام «مدرسه پیرمردها» ساخته زنده یاد علی سجادی حسینی و دیگری در فیلمی ساخته زنده یاد علی حاتمی با نام «دلشدگان». «دلشدگان» موفق شد حدود یک میلیون مخاطب جذب کند و رده یازدهم جدول پربیننده را به دست آورد و «مدرسه پیرمردها» با اینکه پیشبینی میشد بینندههای زیادی از آن استقبال کنند اما تنها ۵۳۰ هزار تماشاگر به دیدن فیلم رفتند و رتبهای بهتر از بیست و دوم نصیب فیلم نشد.
فیلم آبادانی ها | تلاش در ماندگار کردن یک نقش اصلی
کیانوش عیاری که دو فیلم پربیننده «روز باشکوه» و «دو نیمه سیب» را در کارنامه داشت دست به کار ساخت شخصیترین فیلمش شد: «آبادانی ها». فیلمی سیاه و سفید و خاص با بازی سعید پورصمیمی در نقش اصلی که ادای دینی بود به «دزد دوچرخه» ویتوریا دسیکا. سعید پورصمیمی موفق شد نمره قبولی بگیرد اما فیلم اصلا و ابدا در گیشه سال ۱۳۷۲ موفق نبود و آنچنان که شایستهاش بود دیده نشد. تنها نزدیک به ۴۰ هزار نفر به دیدن فیلم رفتند و رتبه سه رقمی صد و هفدهم جدول پربینندهترینهای سال به فیلم آبادانی ها رسید.
فیلم چهره | سعید پورصمیمی و سرهنگ بازنشسته
سیروس الوند پس از کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۱ برای فیلم «یکبار برای همیشه» در سال ۱۳۷۴ دست به کار ساخت فیلمی پربازیگر شد با حضور ستاره آن سالها ابوالفضل پورعرب در نقش اصلی. سعید پورصمیمی هم در نقش یک سرهنگ بازنشسته ایفای نقش کرد. «چهره» در سال ۱۳۷۵ به روی پرده سینماها رفت و نزدیک به ۴۴۰ بیننده را روانه سالنهای سینماها کرد و رتبه بیست و هشتم جدول پربینندههای سال نصیب فیلم شد.
فیلم سرزمین خورشید | باز هم جایزهای دیگر اینبار از جنس تندیس زرین
فیلم جنگی «سرزمین خورشید» که در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر به موفقیت نسبی دست پیدا کرده بود و گلچهره سجادیه (بازیگر زن نقش اصلی) به سیمرغ رسید و سعید پورصمیمی با اینکه نامزد دریافت سیمرغ شده بود اما دستش از سیمرغ کوتاه ماند. البته به جای سیمرغ، تندیس جشن خانه سینما را به خانه برد. «سرزمین خورشید» در سال ۱۳۷۶ به روی پرده سینماها رفت و آنچنان که هزینه زیادی برای فیلم خرج شده بود، نتوانست تماشاگر جذب کند. فیلم درویش تنها حدود ۱۶۰ هزار بیننده داشت و در رده پنجاه و هفتم جدول پرمخاطبهای سال ایستاد.
فیلم زشت و زیبا | باز هم نقش اصلی و یک فیلم نفروش دیگر…
پورصمیمی برای اولین بار در کارنامه سینماییاش در فیلمی نامتعارف نقشآفرینی کرد. آن هم در نقشی اصلی و دشوار که در نهایت برای او نامزدی جشنواره هفدهم را به ارمغان آورد. فیلم زشت و زیبا ساخته احمدرضا معتمدی در سال ۱۳۷۸ در سینماها به روی پرده رفت و همانطور که انتظار میرفت با اقبال تماشاگران مواجه نشد. حدود ۲۳ هزار نفر از فیلم دیدن کردند و رتبه ۱۰۸ جدول پرمخاطب ترینهای سال به این فیلم رسید. در همین سال سعید پورصمیمی در فیلمی از پرویز کیمیایی هم ایفای نقش کرد: «ایران سرای من است». فیلمی که هیچگاه اکران عمومی نشد.
فیلم عشق طاهر، نسل سوخته و عروس آتش | سه عاشقانه پورصمیمی
سعید پورصمیمی همچنان مشغول بازی در نقشهای فرعی و مکمل بود. او در سال ۱۳۷۸ در سه فیلم که از سه زاویه متفاوت به مقوله عشق پرداخته بودند، نقشآفرینی کرد که یکی از آنها در هجدهمین جشنواره فیلم فجر سرو صدا بهپا کرده بود و سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران را هم به دست آورده بود: «عروس آتش» ساخته خسرو سینایی که یک بازیگر آیندهدار را هم به سینمای ایران معرفی کرد: حمید فرخ نژاد.
«عروس آتش» در سال ۱۳۷۹ در سینماها به نمایش درآمد و آنچنان که انتظار میرفت گیشه موفقی نداشت. حدود ۶۴۰ هزار تماشاگر به دیدن فیلم رفتند و رتبه شانزدهم جدول پرمخاطبها به فیلم خسرو سینایی رسید.
«نسل سوخته» فیلم اپیزودیک رسول ملاقلیپور که به جشنواره فیلم فجر نرسیده بود هم در سال ۱۳۷۹ اکران عمومی شد و با توجه به تلخ بودن قصه و فضای حاکم بر فیلم فروش نسبتا معقولی داشت. حدود ۵۷۰ هزار مخاطب از فیلم دیدن کردند و رتبه هجدهم جدول پربینندههای سال به فیلم ملاقلیپور رسید. «عشق طاهر» ساخته محمدعلی نجفی نسبت به دو فیلم قبل از فروش کمتری بهرهمند شد و تنها ۲۵۰ هزار مخاطب جذب کرد و در رده بیست و چهارم جدول پرتماشاگرترین فیلمهای سال قرار گرفت.
فیلم تب و اینجا چراغی روشن است | حضوری کوتاه پس از ۳ سال دوری از سینما
پس از ۳ سال دوری از سینما سعید پورصمیمی در فیلم «تب» ساخته رضا کریمی نقش کوتاهی را عهده دار شد. با اینکه بازیگران چهره آن روزها (حمید فرخ نژاد، امین حیایی، لعیا زنگنه) در فیلم حضور داشتند اما «تب» در گیشه ناموفق بود و در سال ۱۳۸۲ تنها دویست و دوازده هزار نفر از فیلم دیدن کردند و فیلم رضا کریمی در رده پانزدهم جدول پربینندهها قرار گرفت.
«اینجا چراغی روشن است» دومین فیلمی بود که پورصمیمی در سال ۱۳۸۱ در آن در نقشی کوتاه ظاهر میشد. فیلمی که در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر با موفقیت روبرو شد و ۳ سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (رضا میرکریمی)، بهترین بازیگر نقش اول مرد (حبیب رضایی) و بهترین فی۰لمبرداری (حمید خضوعی ابیانه) را به دست آورد. با توجه به ساختار نامتعارف فیلم پیش بینی میشد که اکران سختی به فیلم برسد. به همین دلیل ۴ سال طول کشید تا فیلم رضا میرکریمی رنگ پرده را به خود ببیند. «اینجا چراغی روشن است» سال ۱۳۸۵ در سینماها به نمایش درآمد و تنها یازده هزار نفر از فیلم دیدن کردند و رده چهل و هشتم جدول پرمخاطب ترینها از آن فیلم شد.
فیلم معادله | باز هم فیلمی کمدی و باز هم نامزدی در جشنواره فیلم فجر
پس از «تحفه ها» پورصمیمی بار دیگر در فیلمی کمدی از ابراهیم وحیدزاده و باز هم در نقش مکمل بازی کرد و توانست نظر داوران بیست و دوم فیلم فجر را جلب کرده و نامزد دریافت سیمرغ بلورین شود. «معادله» با نقش آفرینی حسین یاری، مریلا زارعی، ثریا قاسمی و آزیتا حاجیان در میانههای جدول پرمخاطب ترینهای سال ۱۳۸۳ ایستاد و نزدیک به ۴۷۰ هزار بیننده را به سالنهای سینما کشاند و رده دهم جدول پرتماشاگرترینهای سال را به خود اختصاص داد.
فیلم قاعده بازی | یک اجرای درجه یک از سعید پورصمیمی
سال ۱۳۸۵ پورصمیمی برای دومین بار در فیلمی از احمدرضا معتمدی نقش متفاوت و سختی را عهده دار شد. مرد ثروتمندی که همزمان در دو نقطه از شهر (شمال و جنوب) دو خانواده متفاوت را اداره میکند.
کمدینهای بیشماری در فیلم حضور داشتند از اکبر عبدی و علیرضا خمسه تا حمید لولایی و مهران رجبی و داود منفرد و بازیگران درجه یکی چون جمشید هاشمپور و داریوش ارجمند و گوهر خیراندیش و چهره جدیدی چون الناز شاکردوست که در رأسشان سعید پورصمیمی حکمرانی میکرد در کمدی متفاوتی که اسم جذابی نداشت و با اینکه در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر نظر نویسندگان و منتقدان را جلب کرد اما در گیشه آنچنان که انتظار میرفت موفق نبود. حدود ۳۲۰ هزار نفر از فیلم دیدن کردند و رتبهای بهتر از یازدهم در جدول پربیننده ترینهای سال از آن «قاعده بازی» نشد. سعید پورصمیمی در سال ۱۳۸۵ در فیلم دیگری هم نقش پررنگی را ایفا کرد: «تک درخت ها» ساخته سعید ابراهیمی فر. فیلمی که در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر اتفاقا نامزدی سیمرغ بلورین را هم برای پورصمیمی به ارمغان آورد اما هیچگاه رنگ پرده نقرهای را ندید و به اکران عمومی نرسید.
فیلم یه حبه قند | ۴ سال دوری و باز هم حضور در فیلمی پربازیگر
سعید پورصمیمی پس از چهار سال دوری از سینما بار دیگر در فیلمی از رضا میرکریمی (پس از «اینجا چراغی روشن است») بازی کرد. یک فیلم پربازیگر و خوش ساخت به نام «یه حبه قند». فیلمی که برخلاف کیفیتش در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر که اتفاقا فیلمهای مهم و خوش ساختی چون «جدایی نادر از سیمین»، «اینجا بدون من»، «سعادت آباد»، «جرم» و… حضور داشتند آنچنان که باید به موفقیتی نرسید و تنها در ۴ بخش نامزد دریافت جایزه شد که البته سال بعدش جشن خانه سینما حسابی از دل میرکریمی درآورد. «یه حبه قند» در سال ۱۳۹۰ در سینماها به نمایش درآمد و به توفیقی هم در جذب تماشاگر دست نیافت. حدود ۳۷۵ هزار نفر برای دیدن فیلم به سالنهای سینما رفتند و رتبهای بهتر از هشتم در جدول پرمخاطب ترینهای سال از آن فیلم نشد.
دهه نود و حضوری کمرنگ
سعید پورصمیمی دهه ۹۰ را با نقش آفرینی در چهار فیلم پشت سر گذاشت: «بوسیدن روی ماه» ساخته همایون اسعدیان که به اندازه ساخته قبلیاش «طلا و مس» موفق نبود. فیلم «در سکوت» به کارگردانی ژرژ هاشم زاده، «نرگس مست» ساخته سیدجلال الدین دری، «برگ جان» به کارگردانی ابراهیم مختاری و در نهایت «کلمبوس» ساخته هاتف علیمردانی.
از بین این پنج فیلم «بوسیدن روی ماه» سال ۱۳۹۱ در سینماها به نمایش درآمد و کمتر از صد هزار بیننده داشت و در رده بیست و یکم جدول پرتماشاگرترینهای سال قرار گرفت. اما سه فیلم «برگ جان»، «نرگس مست» و «در سکوت» با اینکه رنگ پرده نقرهای را به خود دیدند و در گروه هنر و تجربه اکران شدند اما مجموع بینندههای آنها به ده هزار نفر هم نرسید. در این میان کمدی «کلمبوس» توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد و با حدود پانصد و هفتاد هزار تماشاگر رده پانزدهم جدول پربیننده ترینهای سال ۱۳۹۸ را از آن خود کند.
سعید پورصمیمی در سال ۱۳۹۸ در فیلم موفق و خوش ساخت «دوزیست» ساخته برزو نیک نژاد نقش کوتاهی را عهده دار شد. این فیلم احتمالا در سال ۱۴۰۱ به روی پرده خواهد رفت. بازیگرانی چون جواد عزتی، هادی حجازی فر، پژمان جمشیدی، ستاره پسیانی و مانی حقیقی در این فیلم ایفای نقش کرده اند.
فیلم برادران لیلا | درخشش احتمالی دیگر سعید پورصمیمی
سعید روستایی پس از ساخت دو فیلم درخشان «ابد و یک روز» و «متری شیش و نیم» نیمه دوم امسال دست به کار ساخت سومین فیلم سینماییاش شد با نام «برادران لیلا». با طولانی شدن زمان فیلمبرداری، فیلم به جشنواره امسال نرسید اما قطعا در جشنواره سال آینده حضور خواهد داشت. همان تیم بازیگری فیلمهای قبلی روستایی در این فیلم هم حضور دارند: نوید محمدزاده و پیمان معادی. و دو بازیگر قدرتمند دیگر هم به این تیم اضافه شده اند: ترانه علیدوستی و فرهاد اصلانی و گل سرسبد این تیم چهار نفره کسی نیست جز سعید پورصمیمی. قطعا شاهد ۵ نقشآفرینی درجه یک از ۵ بازیگر نسلهای مختلف سینمای ایران خواهیم بود.
سریال در پناه تو | گل سرسبد نقشآفرینیهای تلویزیونی
سعید پورصمیمی در سریالهای مختلف و متفاوتی هم نقش آفرینی کرده که از این میان سریال «در پناه تو» جدا از دیگر مجموعههای تلویزیونی قرار دارد. سریالی درجه یک که بازی درخور توجه پورصمیمی و دیگر بازیگران جوان اواسط دهه هفتاد را با خود دارد.
جدول تعداد مخاطبان آثار اکران شده سعید پورصمیمی
نام فیلم | سال ساخت | سال اکران | تعداد تماشاگران | رتبه در جدول پرتماشاگرترین های سال اکران | |
۱ | هی جو | ۱۳۶۷ | ۱۳۶۸ | ۱,۸۶۰,۳۹۷ | ۳ |
۲ | تحفه ها | ۱۳۶۶ | ۱۳۶۷ | ۱,۴۴۸,۰۵۲ | ۵ |
۳ | دلشدگان | ۱۳۷۰ | ۱۳۷۱ | ۹۸۲,۲۳۰ | ۱۱ |
۴ | ناخدا خورشید | ۱۳۶۵ | ۱۳۶۶ | ۶۳۹,۱۹۳ | ۲۶ |
۵ | عروس آتش | ۱۳۷۸ | ۱۳۷۹ | ۶۳۷,۰۷۵ | ۱۶ |
۶ | کلمبوس | ۱۳۹۷ | ۱۳۹۷ | ۵۶۷,۲۱۷ | ۱۵ |
۷ | نسل سوخته | ۱۳۷۸ | ۱۳۷۹ | ۵۶۶,۷۰۳ | ۱۸ |
۸ | مدرسه پیرمردها | ۱۳۷۰ | ۱۳۷۱ | ۵۲۹,۳۵۳ | ۲۲ |
۹ | پرده آخر | ۱۳۶۹ | ۱۳۷۰ | ۴۶۷,۸۳۴ | ۲۶ |
۱۰ | معادله | ۱۳۸۲ | ۱۳۸۳ | ۴۶۶,۳۵۸ | ۱۰ |
۱۱ | چهره | ۱۳۷۴ | ۱۳۷۵ | ۴۳۷,۵۲۰ | ۲۸ |
۱۲ | یه حبه قند | ۱۳۸۹ | ۱۳۹۰ | ۳۷۵,۶۴۳ | ۸ |
۱۳ | قاعده بازی | ۱۳۸۵ | ۱۳۸۶ | ۳۲۲,۱۱۵ | ۱۴ |
۱۴ | عشق طاهر | ۱۳۷۸ | ۱۳۷۹ | ۲۵۰,۳۹۳ | ۲۴ |
۱۵ | تب | ۱۳۸۱ | ۱۳۸۲ | ۲۱۲,۸۲۶ | ۱۵ |
۱۶ | تا غروب | ۱۳۶۷ | ۱۳۶۸ | ۱۷۹,۸۲۰ | ۸۵ |
۱۷ | سرزمین خورشید | ۱۳۷۵ | ۱۳۷۶ | ۱۵۳,۳۱۷ | ۵۷ |
۱۸ | بوسیدن روی ماه | ۱۳۹۰ | ۱۳۹۱ | ۹۶,۱۵۹ | ۲۱ |
۱۹ | آبادانی ها | ۱۳۷۱ | ۱۳۷۲ | ۳۷,۵۸۱ | ۱۱۷ |
۲۰ | زشت و زیبا | ۱۳۷۷ | ۱۳۷۸ | ۲۳,۶۸۸ | ۱۰۸ |
۲۱ | اینجا چراغی روشن است | ۱۳۸۱ | ۱۳۸۵ | ۱۱,۰۲۸ | ۴۸ |
۲۲ | در سکوت | ۱۳۹۴ | ۱۳۹۸ | ۳,۵۷۱ | ۷ |
۲۳ | برگ جان | ۱۳۹۵ | ۱۳۹۶ | ۳,۰۱۲ | ۱۳ |
۲۴ | نرگس مست | ۱۳۹۵ | ۱۳۹۸ | ۲,۶۵۰ | ۷۳ |
انتهای پیام
فیلم برادران لیلا واقعا توهین به شعور و فرهنگ ایرانی ها بود