دوست پسر «شِر» هم سن پسر اوست
روزیاتو نوشت: از زمانی که شرلین سرکیسیان ملقب به «شِر» در نوجوانی به شهرت رسید، به ندرت از انظار عمومی خارج شده است. این خواننده، هنرپیشه و برنده جوایز مختلف، اخیراً از راز خود برای جوان ماندن و رابطه با دوست پسرش پرده برداشته است.
در ادامه، سؤالات و جوابهای شر در جدیدترین مصاحبهاش آمدهاند:
یک روز عادی برای شما چگونه است؟
وقتی در خانه هستم، زود بیدار میشوم؛ حدود ساعت ۶ یا ۷ صبح. بعد از این که الکساندر (دوست پسر ۳۷ ساله شر) بیدار میشود، با هم در ایوان قهوه میخوریم. صحبت میکنیم و او مرا سرگرم میکند؛ الکساندر خیلی بامزه است. بعد از آن، به طبقه پایین میروم و ورزش میکنم؛ این کاری است که همیشه انجام دادهام. اگر روز کاری شلوغی نداشته باشم، میروم و دوستان را میبینم یا آنها را دعوت میکنم.
نزدیکترین دوستان شما چه کسانی هستند؟
لوری لین استارک، یکی از مالکان کروم هارتز (برند سبک زندگی لوکس هالیوود) و لوری رادکین، طراح جواهرات که سالهاست او را میشناسم. همچنین، من و خواهرم جورجان، یک دوست جدید از روسیه به نام ماشا آدونیوا (تاجر و مجموعهدار آثار هنری) داریم.
راز جوانی شما چیست؟
من زندگی را دوست دارم، اوقات خوبی را سپری میکنم و بسیار خوششانس هستم. هیچ گاه مشروب نمیخورم و سیگار نمیکشم. در جوانی سیگار میکشیدم؛ اما بعد از اینکه پسرم را باردار شدم، آن را ترک کردم.
چطور با الکساندر آشنا شدید؟
سال گذشته، در هفته مد پاریس بود. دوست ترک من، نبی، دندانهای الماسی او را دید و گفت: «شر، برو از او درباره دندانهایش بپرس!».
الکساندر، بعد از رفتن من شمارهام را از یک دوست مشترک گرفت. بعد از ۲ هفته رفتم آلمان و او تمام مدت به من پیام میداد. از احساسی که او به من میدهد خوشم میآید. الکساندر، باهوش، مهربان، بامزه و بسیار بااستعداد است.
افشاگری «شِر» ۷۷ ساله از راز جوانی و رابطه خود با دوست پسر ۳۷ ساله اش
روزیاتو نوشت:
از زمانی که شرلین سرکیسیان ملقب به «شِر» در نوجوانی به شهرت رسید، به ندرت از انظار عمومی خارج شده است. این خواننده، هنرپیشه و برنده جوایز مختلف، اخیراً از راز خود برای جوان ماندن و رابطه با دوست پسرش پرده برداشته است.
در ادامه، سؤالات و جوابهای شر در جدیدترین مصاحبهاش آمدهاند:
یک روز عادی برای شما چگونه است؟
وقتی در خانه هستم، زود بیدار میشوم؛ حدود ساعت ۶ یا ۷ صبح. بعد از این که الکساندر (دوست پسر ۳۷ ساله شر) بیدار میشود، با هم در ایوان قهوه میخوریم. صحبت میکنیم و او مرا سرگرم میکند؛ الکساندر خیلی بامزه است. بعد از آن، به طبقه پایین میروم و ورزش میکنم؛ این کاری است که همیشه انجام دادهام. اگر روز کاری شلوغی نداشته باشم، میروم و دوستان را میبینم یا آنها را دعوت میکنم.
نزدیکترین دوستان شما چه کسانی هستند؟
لوری لین استارک، یکی از مالکان کروم هارتز (برند سبک زندگی لوکس هالیوود) و لوری رادکین، طراح جواهرات که سالهاست او را میشناسم. همچنین، من و خواهرم جورجان، یک دوست جدید از روسیه به نام ماشا آدونیوا (تاجر و مجموعهدار آثار هنری) داریم.
راز جوانی شما چیست؟
من زندگی را دوست دارم، اوقات خوبی را سپری میکنم و بسیار خوششانس هستم. هیچ گاه مشروب نمیخورم و سیگار نمیکشم. در جوانی سیگار میکشیدم؛ اما بعد از اینکه پسرم را باردار شدم، آن را ترک کردم.
چطور با الکساندر آشنا شدید؟
سال گذشته، در هفته مد پاریس بود. دوست ترک من، نبی، دندانهای الماسی او را دید و گفت: «شر، برو از او درباره دندانهایش بپرس!».
الکساندر، بعد از رفتن من شمارهام را از یک دوست مشترک گرفت. بعد از ۲ هفته رفتم آلمان و او تمام مدت به من پیام میداد. از احساسی که او به من میدهد خوشم میآید. الکساندر، باهوش، مهربان، بامزه و بسیار بااستعداد است.
توصیه شغلی شما برای هنرمندان چیست؟
تسلیم نشوید. هر سال افراد زیادی به من میگفتند که کارم تمام شده است. فقط باید راهتان را ادامه دهید. شما باید همیشه آماده باشید تا از منطقه امن خود خارج شوید. من بارها در زندگیام شکست خوردهام، اما همیشه ادامه دادم.
شما در گذشته هم بلوند بودید و هم موی تیره داشتید؛ کدام را ترجیح میدهید؟
وقتی نوجوان بودم، نمیتوانستم هیچ الگویی غیر از زنان بلوند پیدا کنم. همه بازیگران زن هالیوود بلوند بودند. مادر و خواهرم هم بلوند بودند.
موهایم را کوتاه و بلوند کردم و متوجه شدم که وقتی بلوند هستی، مردها با تو مهربانتر رفتار میکنند. اگر موی تیره داشتی و چیزی میخواستی، میگفتند: «آنجاست». اما اگر بلوند بودی، میگفتند: «اوه، بگذار تو را تا جایی که میخواهی برسانم!»
از ازدواج چه آموختهاید؟
من و سانی بونو مدت زیادی با هم زندگی کردیم، اما ازدواج بسیار عجیبی داشتیم. زیرا رابطه ما با کارمان ترکیب شده بود. وقتی کار میکردیم، رابطهمان خیلی خوب بود. چون من خیلی کوچکتر از او بودم، همیشه طبق گفتهاش عمل میکردم. وقتی که سانی ۲۸ ساله بود و من ۱۶ ساله بودم، با او آشنا شدم.
در ابتدا، من و سانی فقط هماتاقی بودیم. او یک روز بعدازظهر که داشتم تختها را مرتب میکردم، آواز خواندن من را شنید و فکر کرد رادیو است. وقتی دور هم جمع میشدیم، همه خانوادهام آهنگ میخواندند. فکر میکردم این کاری است که هر خانوادهای انجام میدهد.
او درباره من به رئیسش فیل اسپکتور گفت و از من خواست که به عنوان خواننده پسزمینه کار کنم. من و سانی، شروع به اجرا در کلوپهای شبانه افتضاحی کردیم، زیرا نمیتوانستیم کنسرت دیگری داشته باشیم و شکست خورده بودیم. حدود یک سال طول کشید تا بتوانیم راه خود را برای اجرا در هتلهای زنجیرهای مانند Fairmont پیدا کنیم.
پس از آن، ما شوی سانی و شر (Sonny & Cher) را شروع کردیم. اگر با سانی ملاقات نکرده بودم، شر هرگز وجود نداشت.
آیا میخواهید که دوباره ازدواج کنید؟
فکر نمیکنم. نه به این دلیل که کسی را به اندازه کافی دوست ندارم، فقط فکر نمیکنم که نیازی به ازدواج داشته باشم. الکساندر این را به من داده است [به یک انگشتر با الماسی مثلثیشکل در انگشت وسطش اشاره میکند]. ما قرار نیست که با هم ازدواج کنیم، اما او این انگشتر را به من داده تا نشان دهد که چه احساسی نسبت به من دارد.
ثروتمند و مشهور بودن چه حسی دارد؟
عالی است، اما همه چیز نیست. ثروتمند و مشهور بودن نمیتواند خوشحالتان کند، اما ممکن است که شما را شادتر کرده و همه چیز را هیجانانگیز کند. من در گذشته بسیار فقیر بودهام و خیلی بهتر است که نگران پول نباشم. من سانی را بدون هیچ چیز رها کردم و مجبور شدم که همه چیز را از نو شروع کنم.
آیا تا به حال از سلبریتی بودن خسته شدهاید؟
من زمان قبل از معروفیتم را به یاد دارم. میتوانستم به هر جایی که میخواستم بروم؛ اما اکنون دیگر این کار برای من امکانپذیر نیست. دیگر به مهمانیهای هالیوود نمیروم. حالا فقط دوست دارم با دوستانم وقت بگذرانم. هنوز عاشق کارم هستم و واقعاً دوست دارم که مردم آلبوم جدیدم را بشنوند (آلبوم کریسمس شر در حال حاضر منتشر شده است).
انتهای پیام