خرید تور تابستان

دلایلی چند بر شکست «شهرهای جدید» در کشور

نوید خواجه‌حسینی، دانش‌آموخته رشته شهرسازی و از فعالان شهری استان خوزستان، یادداشتی در اختیار انصاف نیوز قرار داده که در آن به بررسی علل شکست طرح شهرهای جدید در کشور می‌پردازد. این یادداشت را از نظر می‌گذرانید:

نخستین‌بار شهرساز انگلیسی به نام «ابنزر هاوارد» ایده ساخت باغ‌شهر را مطرح کرد و در اواخر قرن هجدهم میلادی با هدف زندگی در مکانی که دارای امکانات مادرشهر باشد اما معضلات و چالش‌های آن را نداشته باشد دو باغ‌شهر «لچ‌ورث» و «ولوین» را مکان‌یابی کرد.

از همان ابتدا به این طرح نقدهای بسیاری از سوی متخصصان مدیریت شهری صورت گرفت اما علت اصلی شکست طرح باغ‌شهر یا همان شهرهای جدید، عدم ایجاد زیرساخت‌هایی برای اشتغال شهروندان ساکن در این شهرها بود حال آن‌که از نظر «پیتر هال»، دیگر شهرساز انگلستان، تنها افراد متخصص و نیمه‌متخصص توان زندگی در شهرهای جدید را داشتند و افراد محروم و کم‌درآمد توان استفاده از چنین شهرهایی را نداشته‌اند که او در نقد خود، آن را نوعی محدودیت می‌دانست.

با توجه به سابقه مختصر گفته شده، باید به این نکته اشاره کرد که ساکنان شهرهای جدید کشور اقشاری هستند که به علت گرانی مسکن در شهر مادر، به شهرهای اطراف رو آورده و یا مانند ساکنان کوی منبع آب اهواز که در سال 97 طی حادثه‌ای خانه‌های خود را از دست دادند، به اجبار از سوی دولت در شهرهای جدید استان خوزستان استقرار یافته‌اند.

از این رو، با وجود آن‌که در دو باغ‌شهر «لچ ورث» و «ولوین» افراد متنعم به منظور استفاده از مسکن دوم برای گذراندن اوقات خوش و به دور از هیاهوی زندگی مادر شهر ساکن شده بودند، اما به دو علت اصلی عدم وجود زیرساخت اشتغال و حمل و نقل، این شهرها شکست خوردند. به همین ترتیب و در مقایسه تطبیقی با افراد ساکن در شهرهای جدید ایران، به وضوح مشخص است که شهرهای جدید کشور مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.

همچنین شهرهای جدید از هویت تهی هستند تا آن‌جا که مثلا در موفق‌ترین شهر احداث‌شده نظیر پرند، اگر از شهروندان آن سئوال شود که اهل کجا هستند، هیچ‌گاه نخواهند گفت «پرندی هستم» یا شهر جدید رامین استان خوزستان تا آن‌جا گم‌نام است که حتی در استان خوزستان، فقط نیروگاه رامین برای اهالی استان آشنا است.

یکی دیگر از عوامل شکست شهرهای جدید، عدم ارتباط دو سویه موثر میان مدیران وزارت راه و شهرسازی و شرکت عمران با شهروندان این شهرها و عدم توجه به خواست آنان است تا آن‌جا که با وجود بازدید مدیرکل بازرسی وزارت راه و شهرسازی و دیگر مسئولان کشوری و استانی از وضعیت اسفبار شهر جدید رامین و انتقادات شدید شهروندان از عدم وجود زیرساخت‌های حیاتی نظیر درمانگاه و داروخانه و عدم امنیت در سطح شهر، نه تنها با مدیران شرکت عمران رامین برخورد قانونی صورت نگرفت بلکه آنان ترفیع شغلی هم گرفتند.

قابل ذکر است که شهرهای جدید کشور تقریبا خالی از سکنه بوده و کمتر از ده درصد از مجموع کل هدف چشم‌انداز در شهرهای جدید کشور سکنی دارد.

در کنار عدم وجود زیرساخت‌ها برای حمل و نقل و اشتغال، نکته حائز اهمیت دیگر آن است که بانک اطلاعاتی به منظور برنامه‌ریزی از شهروندان وجود ندارد تا آن‌جا که مثلا در شهر رامین که قرار بود تا سال 1395 جمعیتی معادل با 64 هزار نفر را جذب کند، در بیان اعداد و آمار در هنگام اعطای تسهیلات مسئولان شرکت جمعیت شهر را 2500 نفر اعلام می‌کنند اما در هنگام انتقادات از فقدان زیرساخت‌های ابتدایی، جمعیت آن را تنها 800 نفر مخابره می‌کنند!

یکی از عوامل موثر جاذب شهری، عرصه میان‌فکری و دید کثرت‌گرا است و این امر، به معنای تشکیل هیات امنا در شهرهای جدید است تا شهروندان بتوانند به وسیله نمایندگان خود در عرصه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی شهر خود مداخله کرده و مطالبات واقعی خود را بیان و دنبال کنند که این امر نیز به گفته مدیران شرکت سبب ایجاد توقع غیرقابل کنترل خواهد شد.

بحث دیگر، نگاه از بالای مدیران شرکت مادرتخصصی عمران شهرهای جدید به تمامی این شهرها و داشتن یک نسخه واحد و یک‌پارچه برای تمام آنان است به این صورت که یک تصمیم کلی برای پیاده‌سازی به تمامی شهرها ابلاغ می‌شود و به پتانسیل‌های محیطی و بومی کوچک‌ترین توجهی نمی‌شود. در واقع ظرفیت شهری مانند هشتگرد با شهر ضعیفی با مکان‌یابی فوق‌العاده اسفبار در اطراف زه‌آب نیشکر، اطراف شهر جدید شیرین شهر استان خوزستان، همسان در نظر گرفته می‌شود.

موضوع قابل تامل دیگر، مقاومت مسئولان شرکت عمران در اجرای ایده‌های بکر فرهنگی و اجتماعی است تا آن‌جا که برای نخستین بار مقرر شده بود تا «طرح مهرورزان طبیعت» که تلفیقی از مهارت‌آفرینی در عرصه حمایت از اشتغال ساکنان و موضوعات فرهنگی در زمینه حمایت از زمین پاک در یکی از شهرهای جدید کشور اجرا شود که علی‌رغم مخابره خبر و انتشار پوسترهای آن در سایت اصلی شرکت مادرتخصصی عمران شهرهای جدید کشور، طرح‌های ابتدایی و آماتور برای اجرا جایگزین شد.

شاید بتوان یکی دیگر از عوامل اصلی شکست شهرهای جدید را برخورد قهریه مسئولان شرکت عمران با شهروندان مطالبه‌گر و بعضا شکایت قضایی از آنان دانست تا آن‌جا که امیدی برای اصلاح وضع موجود برای ساکنان باقی نماند و این تفکر ایجاد شود که خانه خود را برای فروش گذاشته و این شهرها را ترک کنند.

مسئله دیگر، عدم استقرار مسئولان شرکت عمران شهرهای جدید و کارکنان در این شهرها هست به‌گونه‌ای که به‌صورت اقماری کارمندان صبح در سر کار حاضر شده و بعد از تایم اداری نیز آن‌جا را ترک می‌کنند و این عمل سبب می‌شود که به این شهرها با هدف درآمدزایی نگاه کرده و معضلاتی نظیر عدم امنیت، فقدان روشنایی، نبود فضای تفریحی و سایر معضلات و کمبودها را درک نکنند.

در کنار تمامی موارد گفته شده اما اساسی‌ترین چالش، عدم توجه مسئولان وزارت راه و شهرسازی و شرکت مادرتخصصی عمران شهرهای جدید کشور به تذکرات جامعه دانشگاهی و نخبه کشور در امور مدیریت و برنامه‌ریزی شهری است تا آنجا که برنامه‌ریزی‌ها و اجرای آن فاقد مداخله جدی قشر فرهیخته جامعه بوده و این‌گونه برداشت می‌شود که این شهرها به جهت درآمدزایی بیشتر از طریق فروش زمین به افراد متنعم جامعه تحت عنوان باغ ویلا در مزایده طراحی شده‌اند و نه حل بحران مسکن و زندگی مطلوب برای افراد مستضعف.

این امر از نوع ادبیات مدیران نیز قابل درک است تا آن‌جا که اعلام می‌کنند «هدف تاسیس شهرهای جدید کشور جذب سرریز جمعیت است» گویی کاسه‌ای شیر بر روی اجاق گاز سرریز می‌کند که باید برای آن چاره‌ای اندیشید. در حالی‌که انتظار می‌رود ادبیات تعادل‌بخشی به جمعیت مادرشهر باید با ادبیات جاری نزد مسئولان شرکت عمران شهرهای جدید جایگزین شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. از جناب خواجه حسینی تشکر می کنم.
    مشکلات عمده شهرهای جدید را با جزئیات مناسبی گردآوری و بیان داشته اند و مصداق اتمام حجت به دست اندرکاران تولد و بلوغ این شهرهاست. اگر نیت و دغدغه بهبود اوضاع دارند، این لیست و سیاهه مشکلات، نقطه شروع خوبی برای اقدام است. اگر همانگونه که یکی دوبار هم در این نوشته، گفته اند، دغدغه ای نیست و برای درآمد زایی و… بوده، انصاف نیست مردم زجر و رنج ببرند و متاعی برای سودای سوداگران شوند.

  2. سلام‌فاز‌چهار‌و….شهرجدید‌سهند
    درحاشیه‌اسکوکه‌مسکن‌مهر‌و…درآن
    قرار‌دارد‌مانند‌یکگذرگاهی‌ست
    که‌آپارتمانهای‌چهار‌پنج‌طبقه
    حول‌آن‌ساخته‌شده.دراشکال
    هندسی‌ناموزون‌معماری‌یکنواخت
    وخسته‌کننده‌انگاریک‌مجتمع
    خانه‌سازمانی‌خیلی‌طولانیست
    ومسلما‌از‌بعد‌روانشناسی‌افسردگی
    درسا‌کنین‌ایجاد‌میکند‌خوب‌معلوم
    است‌مطالعه‌نشده‌لا‌اقل‌اگر‌در فواصل‌این‌آپارتمان‌ها‌محلات
    تک.واحدی‌یک‌یا‌دو‌طبقه‌ویلایی
    ساخته.میشد‌‌و….لذابدون‌تردید
    اگر‌ساکنین‌آنجا‌وسع‌مالی‌پیدا‌کنند
    به‌شهرتبریز‌یا‌….کوچ‌خواهند‌کرد

  3. مطالب آقای خواجه حسینی خیلی دقیق هست و لذت میبرم از خواندن یادداشت های ایشان،عرض تشکر از انصاف نیوز جهت انتشار این مطلب پر محتوا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا