خرید تور تابستان

مرزبندی دانشگاه‌ها با سیاست | گزارشی از تشکل‌های اسلامی دانشجویی

عمادالدین کاشانی در روزنامه شرق نوشت: تشکل‌های دانشجویی در حیات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران نقش پررنگی داشته‌اند؛ به نحوی که برخی از اثرگذارترین لحظات تاریخ معاصر و به‌ویژه دوره پس از انقلاب ایران، به دست جریان‌های دانشجویی رقم خورده است. لحظاتی که اثر بعضی از آنها با وجود گذر زمان تا امروز بر جامعه برقرار بوده است. پس از انقلاب اسلامی اما تشکل‌های دانشجویی نقشی ویژه در عرصه سیاست پیدا کردند و سیاسی‌بودن تبدیل به عنصری مشخص در قشر دانشجو شد.

با توجه به این پیشینه اثرگذار، از اعتراض خونین 16 آذر 1332 دانشجویان دانشگاه تهران به ورود نیکسون، معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا به ایران، تا تسخیر سفارت آمریکا که «انقلاب دوم» لقب گرفت، «شرق» از وضعیت کنونی تشکل‌های دانشجویی گزارش می‌دهد.

خواب مؤذن

سیدمحمد حسینی‌ بهشتی در جایی می‌گوید: «دانشجو، مؤذن جامعه است و اگر خواب بماند نماز امت قضا می‌شود». این سخن در زمان خود طنینی غرور‌آفرین داشته است؛ در سال‌های منتهی به انقلاب، زمانی که دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی نقشی پررنگ و فعال در عرصه اجتماع داشتند، جامعه و رهبران سیاسی از فعال‌بودن قشر جوان و تحصیل‌کرده و عدالت‌طلب، سربلند بودند. اما اینک در سال 1402، شنیدن این تعبیر شهید بهشتی ممکن است کمی نگران‌کننده به نظر برسد؛ زیرا زمانی که فعالیت تشکل‌های دانشجویی را در سال‌های اخیر دنبال می‌کنیم، کمتر اثری از فعالیت و جنبش‌های سیاسی یا اجتماعی دامنه‌دار و اثرگذار می‌بینیم. در این چند سال اظهارنظرهای گوناگونی در‌این‌باره شده است. آخرین آنها متعلق به معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان است که در 22 آذر گفت: «‌واقعیت دانشگاه نشان می‌دهد که جنبش‌های دانشجویی در این سال‌ها با افول مواجه بوده‌اند». البته فعالیت‌های گسترده و چشمگیر تشکل‌های بسیج دانشجویی را در این میان می‌توان استثنا در نظر گرفت. جای خالی تشکل‌های دانشجویی در سال‌های اخیر، نگرانی‌هایی به وجود آورده است.

هرچند فعالیت‌های دانشجویی و حضور بعضی از این تشکل‌ها در «میدان»، در این سال‌ها چند باری به اخبار راه یافته است؛ از‌جمله در سال گذشته، بارها اخباری از تجمعات پرتعداد دانشجویان در دانشگاه‌ها منتشر شد. تجمعات و جنبش‌هایی که به نظر می‌رسید نمایانگر زنده‌بودن دانشگاه‌ها و دغدغه‌مندی قشر دانشجو در عرصه سیاسی و اجتماعی باشد. با‌این‌حال این فعالیت‌ها مورد تأیید نهادهای رسمی قرار نگرفته‌اند و به آنها به چشم عارضه‌هایی حاصل برنامه‌ریزی‌های خصمانه نگاه شده است و نه جنبش‌هایی خودجوش و مستقل. عارضه‌هایی که باید برای آن دنبال راه‌حل و درمان بود. رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در 27 آذر گفت: «اتفاقاتی که سال گذشته در دانشگاه‌ها افتاد، حاصل برنامه‌ریزی و رفتار القایی جریان نفاق بوده است».

او درخصوص راهکار در نظر گرفته‌شده برای مواجهه با این فعالیت‌ها گفت: «ما برای حل این مسئله، مبلغان دین را به دانشگاه‌ها فرستادیم و اولین وحدت بین حوزه و دانشگاه را ایجاد کردیم. جالب است بدانید ۷۰۰ طلبه به خوابگاه‌ها و دانشگاه‌ها فرستادیم که نسبت به سال‌های گذشته، توهین کمتر شده بود و سؤالات دانشجویان هم افزایش یافته بود». واقعیت این است که تشکل‌های دانشجویی همچنان در دانشگاه‌ها حضور دارند، اما به نظر می‌رسد نتوانسته‌اند آن‌طور که در دهه‌های پیش سابقه داشته، مبتکر جنبش‌ها و جریان‌های اثرگذار سیاسی یا اجتماعی باشند.

حضور فعال تشکل‌های اسلامی دانشجویی بر  روی کاغذ

زمانی که تشکل‌های اسلامی دانشگاه‌های مطرح را بررسی می‌کنیم، با فهرستی از اسامی برخورد می‌کنیم که نام بعضی از آنها یادآور دهه‌ها فعالیت پررنگ دانشجویی است. اما مورد دیگری که بلافاصله جلب توجه می‌کند، تعداد زیاد تشکل‌های ثبت‌شده‌ای است که عضوی ندارند. بنا بر اطلاعات ثبت‌شده در سامانه جامع فرهنگی و اجتماعی نگارستان، از 71 واحد تشکل اسلامی ثبت‌شده در دانشگاه تهران، 18 عدد از آنها هیچ عضو ثبت‌شده‌ای ندارند و 18 عدد دیگر زیر پنج نفر عضو دارند. با بررسی اعداد متوجه می‌شویم تنها حدود سه درصد از دانشجویان دانشگاه تهران در یکی از تشکل‌های اسلامی عضویت دارند که 60 درصد از این تعداد متعلق به بسیج دانشجویی است. می‌توان این احتمال را در نظر گرفت که شاید تعداد اعضای ثبت‌‌شده تشکل‌ها بیانگر میزان فعالیت آنها نیست و نباید تعداد اندک اعضای ثبت‌شده را به معنای کم‌رونق‌بودن این تشکل‌ها دانست. با‌این‌حال وقتی برنامه‌های فرهنگی این تشکل‌ها را بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که از مجموع 71 واحد تشکل، 48 عدد از آنها هیچ فعالیتی در دو سال اخیر نداشته‌اند. به‌جز بسیج، مابقی تشکل‌ها در سال‌های اخیر تنها 28 فعالیت ثبت‌شده دارند. این به آن معناست که این تشکل‌ها ظرف 24 ماه اخیر بر روی هم در بهترین حالت هر ماه یک برنامه برگزار کرده‌اند یا اینکه برنامه‌های خود را به صورت غیررسمی برگزار کرده‌اند یا ترجیح داده‌اند فعالیت خود را ثبت نکنند.

دانشگاه علامه طباطبایی که در دو دهه اخیر حضور پررنگی در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی دانشجویی داشته، وضعیت بهتری ندارد. یکی از چهار انجمن فعال این دانشگاه در تابستان سال جاری لغو مجوز شد و جز بسیج دانشجویی، تنها دو تشکل فعال دیگر در این دانشگاه باقی مانده، اما در عمل فقط یکی از آنها فعال است. فضای سرد حاکم بر تشکل‌های اسلامی را می‌توان تا حدودی با آسیب‌های دوران همه‌گیری کرونا مرتبط دانست. تعطیلی فعالیت‌های حضوری دانشگاه‌ها از اسفند 98 تا آغاز سال 1401 اثر منفی درخور توجهی بر تشکل‌های دانشجویی داشته است. با‌این‌حال نمی‌توان کرونا را یگانه عامل کاهش فعالیت‌های دانشجویی در نظر گرفت؛ زیرا در یکی، دو سال اخیر پس از بازگشایی حضوری دانشگاه‌ها، انجمن‌های علمی و کانون‌های فرهنگی دانشگاه‌ها تا حدی رونق پیشین خود را به دست آورده‌اند. مثلا درباره دانشگاه تهران، 38 درصد از دانشجویان عضو یکی از انجمن‌های علمی این دانشگاه هستند که به شکل چشمگیری بیشتر از اعضای تشکل‌های اسلامی این دانشگاه است. همچنین انجمن‌های علمی دانشگاه علامه طباطبایی از نیمه دوم سال 97 تا امروز دوهزارو 702 مورد برنامه فرهنگی ثبت کرده‌اند. این رقم 11 برابر بیشتر از برنامه‌های ثبت‌شده توسط تشکل‌های اسلامی همین دانشگاه است.

این شکاف می‌تواند نمایانگر آن باشد که بخش اعظم دانشجویان، حتی دانشجویان دانشگاه‌هایی که به‌طور تاریخی در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی فعال بوده‌اند، در حال حاضر ترجیح می‌دهند صرفا فعالیت‌های علمی را دنبال کنند. چنین وضعی با توجه به سابقه تاریخی قشر دانشجو در کشور ایران، امری جدید و غیرمعمول به نظر می‌رسد. هرچند همان‌طور که گفته شد، تشکل‌های بسیج دانشجویی را باید در این میان مستثنا دانست.

بسیج دانشجویی، سرآمد در حضور و فعالیت

وقتی با دقت بیشتری به داده‌های مندرج در وب‌سایت این دانشگاه‌ها نگاه می‌کنیم، شکاف دیگری هم به چشم می‌خورد؛ حدود 60 درصد از همه فعالیت‌های ثبت‌شده تشکل‌های اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی متعلق به بسیج دانشجویی این دانشگاه است. 80 درصد برنامه‌های اجرا‌شده توسط تشکل‌های اسلامی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در سال 1400 متعلق به بسیج بوده است. همچنین از میان تمام 119 عنوان فعالیت ثبت‌شده تشکل‌های اسلامی دانشگاه تهران، بیش از 75 درصد توسط بسیج دانشجویی انجام شده است. این شکاف علاوه بر اینکه نمایانگر پشتکار و فعالیت جدی تشکل‌های بسیج دانشجویی است، حضور کم‌رنگ دیگر تشکل‌ها را نشان می‌دهد.

«آیین‌نامه اجرائی قانون تشکیل، تقویت و توسعه بسیج دانشجویی» که در دی‌ماه سال 1379 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، مطابق ماده پنج خود دانشگاه‌ها را موظف می‌کند «علاوه بر حمایت‌های معنوی و قانونی، امکانات مورد نیاز بسیج دانشجویی از قبیل مکان و… را در حد مقدورات و متناسب با توان دانشگاه‌ها تأمین نماید». مطابق ماده هفت این آیین‌نامه، از سه وزارتخانه خواسته شده تا از محل اعتبارات خود برای این تشکل بودجه سالانه در نظر بگیرند.

حمایت نهادهای رسمی از یک تشکل دانشجویی، تا امروز هم قابل پیگیری است. در 18 بهمن سال 1401، خبرگزاری فارس نوشت: «عبدالحسین کلانتری، معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، در هفته‌های ابتدایی بهمن‌ماه با ارسال دو نامه موضوع تأکید ویژه وزیر علوم بر تشکیل بسیج دانشجویی در دانشگاه مفید (قم) را به مسئولان این دانشگاه ابلاغ کرده است».

پیگیری و دغدغه معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم برای رشد و توسعه یک تشکل دانشجویی قابل ستایش است. این تلاش علی‌الخصوص در تضاد با رویه دولت‌های قبلی برجسته‌تر به نظر می‌رسد. مدیر کل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در 19 آذر گفت: «متأسفانه دوره هشت‌ساله دولت قبل، به زمان غربت دانشجویان انقلابی در دانشگاه‌ها تبدیل شد. اگر بخواهیم تحلیلی منصفانه از سیاست‌زدایی در دانشگاه‌ها داشته باشیم، باید به این واقعیات تلخ اعتراف کنیم». او با انتقاد از این وضع ادامه داد: «وزارت علوم در دولت یازدهم به جای حمایت از تشکل‌های دانشجویی شناسنامه‌دار و اتحادیه‌های اسلامی، به دنبال احیای انجمن‌های به اصطلاح اسلامی زاویه‌دار با نظام و اسلام و احیای مجدد طیف علامه دفتر تحکیم، از خاکستر دفاتر تعطیل انجمن برآمد و وقتی که این سناریو جواب نداد، دنبال تشکل‌های دولت‌ساخته افتادند».

همان‌طورکه مدیرکل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تصریح کرد، تشکل‌های «دولت‌ساخته» گاهی باعث در سایه قرارگرفتن دیگر تشکل‌های دانشجویی و «غربت» آنان می‌شوند. به عنوان مثال، در مناظره‌ای که توسط پایگاه خبری انصاف‌نیوز در ششم آذر بین نمایندگان دو تشکل اسلامی مهم دانشگاه تهران برگزار شد، نماینده یکی از این تشکل‌ها گفت: «اجازه فعالیت به ما نمی‌دهند؛ فقط به تشکل‌های همسو اجازه فعالیت می‌دهند. تشکل‌هایی که بدون مجوز تجمع تشکیل می‌دهند و هیچ‌گاه در جایی مثل کمیته انضباطی مؤاخذه نمی‌شوند».

رفتارهای دوگانه با تشکل‌های دانشجویی چنانچه عمومیت داشته باشد، زمینه‌ساز دلسردی دانشجویان از فعالیت سیاسی و اجتماعی و بنا به گفته مقام وزارت علوم، در نهایت منجر به نوعی سیاست‌زدایی از دانشگاه‌ها می‌شود. در همین رابطه، عضو یکی از تشکل‌های دانشجویی دانشگاه تهران به «شرق» گفت: «موانع زیادی امسال پیش پای ما گذاشته شد. از تأخیر طولانی در طی مراحل مختلف اداری تا ممانعت از برگزاری انتخابات. این در حالی است که بعضی تشکل‌ها به‌عنوان مثال، بدون کمترین تأخیر و مانعی مراحل اداری را پشت سر می‌گذارند».

فعالیت حداقلی

به نظر می‌رسد دیگر تشکل‌های اسلامی دانشجویی امکان پیدا نکردند مثل تشکل‌های بسیج فعال و اثرگذار باشند، از طرفی تمایلی از سوی فعالان دانشجویی هم به چشم نمی‌خورد، چراکه هر فعالیتی با واکنش سریع مقامات حراست مواجه خواهد شد. یک فعال دانشجویی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «شرق» بیان کرد که بهترین توصیف برای وضعیت کنونی این تشکل‌ها، «فعالیت حداقلی» است. به گفته او، پس از همه‌گیری کرونا و به‌ویژه بعد از حوادث سال گذشته، این تشکل‌ها به سختی و با تلاش فراوان توانسته‌اند در سطحی حداقلی فعال بمانند. با توجه به لغو مجوز انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه طباطبایی در مرداد امسال و همچنین مورد تأیید قرارنگرفتن نتیجه انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و مواردی از این دست، به نظر می‌رسد فشار بر این تشکل‌ها بیشتر از قبل شده باشد.

عضو تشکل دانشجویی دانشگاه تهران در پاسخ به چرایی اندک‌بودن تعداد اعضای این تشکل‌ها پاسخ داد: «از طرفی داده‌های ثبت‌شده در سامانه‌ها در این مورد چندان قابل اعتماد نیست. اما از طرف دیگر این واقعیت وجود دارد که دانشجوها به دلیل دردسرهایی که ممکن است به دلیل عضویت در این تشکل‌ها متوجه‌شان شود، ترجیح می‌دهند رسما عضو نشوند. به قول معروف «چراغ خاموش» عمل کنند».

این در حالی است که بنا به ارزیابی او، استقبال دانشجویان از فعالیت‌های این تشکل‌ها کم نیست. اما به دلیل مشکلاتی که طی این مدت برای انجمن‌ها پیش آمده، ممکن است افراد مایل نباشند به طور رسمی و آشکار وارد تشکل شوند. او همچنین تفاوت رویکرد دانشجویان دوره‌های جدیدتر به فعالیت سیاسی در دانشگاه را هم در این میان اثرگذار دانست. به گفته او، دانشجویان دوره‌های اخیرتر کمتر از دانشجویان سال‌های بالا به فعالیت انجمن‌ها علاقه‌مند هستند. بخشی از آن می‌تواند به دلیل روحیه متفاوت نسل‌های جدید باشد و بخش دیگر، مربوط به دلسردی عمومی‌ای که نسبت به کار تشکیلاتی در میان دانشجویان شایع شده». علت این «دلسردی» از نظر او فشارهای مداومی هستند که از طرف دانشگاه و خارج از دانشگاه به این تشکل‌ها وارد می‌شود. او بدون اشاره به جزئیات، از «فشار سنگینی» که بر این تشکل‌ها وجود دارد می‌گوید.

او همچنین به موضوع رقابت ناسالم میان بعضی تشکل‌ها اشاره کرد که باعث شده بعضا در جهت حذف یکدیگر عمل کنند و با استفاده از نفوذ خود در بخش‌های مختلف، در مسیر سایر انجمن‌ها سنگ‌اندازی کنند.

روایت انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه طباطبایی درباره چرایی لغو مجوز این تشکل، شباهت‌هایی به گفته‌های پیشین دارد. هیئت نظارت بر تشکل‌های اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در تاریخ دوم مرداد طی اطلاعیه‌ای از لغو مجوز فعالیت این تشکل خبر داد. دلایل لغو مجوز به طور مشروح در متن اطلاعیه عنوان شد. هرچند فعالان دانشجویی این دلایل را مردود دانستند و اظهار کردند که در اطلاعیه مذکور «دست‌کم شش مورد از 22 مورد ماده دستورالعمل اجرائی آیین‌نامه تشکل‌های اسلامی دانشگاهیان مصوب ۱۳۸۶» نقض شده است. بنا به گفته این تشکل دانشجویی، دفاتر ایشان بدون اطلاع قبلی و پیش از نهایی‌شدن حکم لغو مجوز انجمن از طرف وزارت علوم، تخلیه شده است.

یکی از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه که تجربه چند سال فعالیت در این حوزه را دارد، به «شرق» گفت: «متأسفانه در حال حاضر نوعی تک‌صدایی در دانشگاه به وجود آمده است. تشکل‌های دانشجویی در سال 98 رونق و تنوع به مراتب بیشتری داشتند. اما پس از آبان 98 شرایط تغییر کرد. همه‌گیری کرونا هم وضع را بسیار بدتر کرد».

او که خود از اعضای فعال انجمن آزاداندیش بوده است، در رابطه با نحوه تعامل دانشگاه با تشکل‌های مختلف گفت: «تفاوت چشمگیری در رفتار دانشگاه با تشکل‌ها وجود دارد. طوری که شرایط آنها با هم قابل مقایسه نیست. مثلا یکی از چالش‌های آشنا برای ما، لغوشدن برنامه‌هایمان توسط دانشگاه، درست چند ساعت پیش از شروع بود. چنین چالش‌هایی برای همه تشکل‌ها پیش نمی‌آمد».

این فعال دانشجویی در رابطه با میزان استقبال دانشجویان و مشارکت آنها در تشکل‌ها گفت: «پیش از پاییز 98 استقبال خیلی خوبی از برنامه تشکل‌هایی مثل ما می‌شد. گاهی تعداد دانشجویان متقاضی شرکت در یک برنامه، بیش از ظرفیت سالن می‌شد. اما همان‌طورکه گفتم، با افزایش فشارها، فضای دانشگاه بیشتر به سمت تک‌صدایی پیش رفت».

او در پاسخ به سؤال «شرق» درباره آینده تشکل‌های دانشجویی گفت: «به نظر من با گذر زمان شاهد رشد فعالیت تشکل‌های دانشجویی خواهیم بود. اگر موانع موجود اندکی کمتر شود، باز استقبال خوبی از همه تشکل‌ها خواهیم داشت. من فکر می‌کنم به زودی فعالیت‌های دانشجویی به اوج خود برمی‌گردند».

در نهایت لازم است به این نکته هم توجه شود که در کنار کمیت فعالیت تشکل‌های دانشجویی، تنوع و تکثر آنها نیز اهمیت دارد. بنا بر ارزیابی این گزارش در حال حاضر هردو این موارد در فضای دانشگاه‌ها نیازمند توجه و رسیدگی جدی هستند.

تشکل‌های دانشجویی در حیات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران نقش پررنگی داشته‌اند؛ به نحوی که برخی از اثرگذارترین لحظات تاریخ معاصر و به‌ویژه دوره پس از انقلاب ایران، به دست جریان‌های دانشجویی رقم خورده است. لحظاتی که اثر بعضی از آنها با وجود گذر زمان تا امروز بر جامعه برقرار بوده است. پس از انقلاب اسلامی اما تشکل‌های دانشجویی نقشی ویژه در عرصه سیاست پیدا کردند و سیاسی‌بودن تبدیل به عنصری مشخص در قشر دانشجو شد.

‌روزنامه شرق نوشت: «عمادالدین کاشانی: تشکل‌های دانشجویی در حیات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران نقش پررنگی داشته‌اند؛ به نحوی که برخی از اثرگذارترین لحظات تاریخ معاصر و به‌ویژه دوره پس از انقلاب ایران، به دست جریان‌های دانشجویی رقم خورده است. لحظاتی که اثر بعضی از آنها با وجود گذر زمان تا امروز بر جامعه برقرار بوده است. پس از انقلاب اسلامی اما تشکل‌های دانشجویی نقشی ویژه در عرصه سیاست پیدا کردند و سیاسی‌بودن تبدیل به عنصری مشخص در قشر دانشجو شد.

با توجه به این پیشینه اثرگذار، از اعتراض خونین 16 آذر 1332 دانشجویان دانشگاه تهران به ورود نیکسون، معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا به ایران، تا تسخیر سفارت آمریکا که «انقلاب دوم» لقب گرفت، «شرق» از وضعیت کنونی تشکل‌های دانشجویی گزارش می‌دهد.

خواب مؤذن

سیدمحمد حسینی‌بهشتی در جایی می‌گوید: «دانشجو، مؤذن جامعه است و اگر خواب بماند نماز امت قضا می‌شود». این سخن در زمان خود طنینی غرور‌آفرین داشته است؛ در سال‌های منتهی به انقلاب، زمانی که دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی نقشی پررنگ و فعال در عرصه اجتماع داشتند، جامعه و رهبران سیاسی از فعال‌بودن قشر جوان و تحصیل‌کرده و عدالت‌طلب، سربلند بودند. اما اینک در سال 1402، شنیدن این تعبیر شهید بهشتی ممکن است کمی نگران‌کننده به نظر برسد؛ زیرا زمانی که فعالیت تشکل‌های دانشجویی را در سال‌های اخیر دنبال می‌کنیم، کمتر اثری از فعالیت و جنبش‌های سیاسی یا اجتماعی دامنه‌دار و اثرگذار می‌بینیم. در این چند سال اظهارنظرهای گوناگونی در‌این‌باره شده است. آخرین آنها متعلق به معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان است که در 22 آذر گفت: «‌واقعیت دانشگاه نشان می‌دهد که جنبش‌های دانشجویی در این سال‌ها با افول مواجه بوده‌اند». البته فعالیت‌های گسترده و چشمگیر تشکل‌های بسیج دانشجویی را در این میان می‌توان استثنا در نظر گرفت. جای خالی تشکل‌های دانشجویی در سال‌های اخیر، نگرانی‌هایی به وجود آورده است.

هرچند فعالیت‌های دانشجویی و حضور بعضی از این تشکل‌ها در «میدان»، در این سال‌ها چند باری به اخبار راه یافته است؛ از‌جمله در سال گذشته، بارها اخباری از تجمعات پرتعداد دانشجویان در دانشگاه‌ها منتشر شد. تجمعات و جنبش‌هایی که به نظر می‌رسید نمایانگر زنده‌بودن دانشگاه‌ها و دغدغه‌مندی قشر دانشجو در عرصه سیاسی و اجتماعی باشد. با‌این‌حال این فعالیت‌ها مورد تأیید نهادهای رسمی قرار نگرفته‌اند و به آنها به چشم عارضه‌هایی حاصل برنامه‌ریزی‌های خصمانه نگاه شده است و نه جنبش‌هایی خودجوش و مستقل. عارضه‌هایی که باید برای آن دنبال راه‌حل و درمان بود. رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در 27 آذر گفت: «اتفاقاتی که سال گذشته در دانشگاه‌ها افتاد، حاصل برنامه‌ریزی و رفتار القایی جریان نفاق بوده است».

او درخصوص راهکار در نظر گرفته‌شده برای مواجهه با این فعالیت‌ها گفت: «ما برای حل این مسئله، مبلغان دین را به دانشگاه‌ها فرستادیم و اولین وحدت بین حوزه و دانشگاه را ایجاد کردیم. جالب است بدانید ۷۰۰ طلبه به خوابگاه‌ها و دانشگاه‌ها فرستادیم که نسبت به سال‌های گذشته، توهین کمتر شده بود و سؤالات دانشجویان هم افزایش یافته بود». واقعیت این است که تشکل‌های دانشجویی همچنان در دانشگاه‌ها حضور دارند، اما به نظر می‌رسد نتوانسته‌اند آن‌طور که در دهه‌های پیش سابقه داشته، مبتکر جنبش‌ها و جریان‌های اثرگذار سیاسی یا اجتماعی باشند.

حضور فعال تشکل‌های اسلامی دانشجویی بر روی کاغذ

زمانی که تشکل‌های اسلامی دانشگاه‌های مطرح را بررسی می‌کنیم، با فهرستی از اسامی برخورد می‌کنیم که نام بعضی از آنها یادآور دهه‌ها فعالیت پررنگ دانشجویی است. اما مورد دیگری که بلافاصله جلب توجه می‌کند، تعداد زیاد تشکل‌های ثبت‌شده‌ای است که عضوی ندارند. بنا بر اطلاعات ثبت‌شده در سامانه جامع فرهنگی و اجتماعی نگارستان، از 71 واحد تشکل اسلامی ثبت‌شده در دانشگاه تهران، 18 عدد از آنها هیچ عضو ثبت‌شده‌ای ندارند و 18 عدد دیگر زیر پنج نفر عضو دارند. با بررسی اعداد متوجه می‌شویم تنها حدود سه درصد از دانشجویان دانشگاه تهران در یکی از تشکل‌های اسلامی عضویت دارند که 60 درصد از این تعداد متعلق به بسیج دانشجویی است. می‌توان این احتمال را در نظر گرفت که شاید تعداد اعضای ثبت‌‌شده تشکل‌ها بیانگر میزان فعالیت آنها نیست و نباید تعداد اندک اعضای ثبت‌شده را به معنای کم‌رونق‌بودن این تشکل‌ها دانست. با‌این‌حال وقتی برنامه‌های فرهنگی این تشکل‌ها را بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که از مجموع 71 واحد تشکل، 48 عدد از آنها هیچ فعالیتی در دو سال اخیر نداشته‌اند. به‌جز بسیج، مابقی تشکل‌ها در سال‌های اخیر تنها 28 فعالیت ثبت‌شده دارند. این به آن معناست که این تشکل‌ها ظرف 24 ماه اخیر بر روی هم در بهترین حالت هر ماه یک برنامه برگزار کرده‌اند یا اینکه برنامه‌های خود را به صورت غیررسمی برگزار کرده‌اند یا ترجیح داده‌اند فعالیت خود را ثبت نکنند.

دانشگاه علامه طباطبایی که در دو دهه اخیر حضور پررنگی در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی دانشجویی داشته، وضعیت بهتری ندارد. یکی از چهار انجمن فعال این دانشگاه در تابستان سال جاری لغو مجوز شد و جز بسیج دانشجویی، تنها دو تشکل فعال دیگر در این دانشگاه باقی مانده، اما در عمل فقط یکی از آنها فعال است. فضای سرد حاکم بر تشکل‌های اسلامی را می‌توان تا حدودی با آسیب‌های دوران همه‌گیری کرونا مرتبط دانست. تعطیلی فعالیت‌های حضوری دانشگاه‌ها از اسفند 98 تا آغاز سال 1401 اثر منفی درخور توجهی بر تشکل‌های دانشجویی داشته است. با‌این‌حال نمی‌توان کرونا را یگانه عامل کاهش فعالیت‌های دانشجویی در نظر گرفت؛ زیرا در یکی، دو سال اخیر پس از بازگشایی حضوری دانشگاه‌ها، انجمن‌های علمی و کانون‌های فرهنگی دانشگاه‌ها تا حدی رونق پیشین خود را به دست آورده‌اند. مثلا درباره دانشگاه تهران، 38 درصد از دانشجویان عضو یکی از انجمن‌های علمی این دانشگاه هستند که به شکل چشمگیری بیشتر از اعضای تشکل‌های اسلامی این دانشگاه است. همچنین انجمن‌های علمی دانشگاه علامه طباطبایی از نیمه دوم سال 97 تا امروز دوهزارو 702 مورد برنامه فرهنگی ثبت کرده‌اند. این رقم 11 برابر بیشتر از برنامه‌های ثبت‌شده توسط تشکل‌های اسلامی همین دانشگاه است.

این شکاف می‌تواند نمایانگر آن باشد که بخش اعظم دانشجویان، حتی دانشجویان دانشگاه‌هایی که به‌طور تاریخی در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی فعال بوده‌اند، در حال حاضر ترجیح می‌دهند صرفا فعالیت‌های علمی را دنبال کنند. چنین وضعی با توجه به سابقه تاریخی قشر دانشجو در کشور ایران، امری جدید و غیرمعمول به نظر می‌رسد. هرچند همان‌طور که گفته شد، تشکل‌های بسیج دانشجویی را باید در این میان مستثنا دانست.

بسیج دانشجویی، سرآمد در حضور و فعالیت

وقتی با دقت بیشتری به داده‌های مندرج در وب‌سایت این دانشگاه‌ها نگاه می‌کنیم، شکاف دیگری هم به چشم می‌خورد؛ حدود 60 درصد از همه فعالیت‌های ثبت‌شده تشکل‌های اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی متعلق به بسیج دانشجویی این دانشگاه است. 80 درصد برنامه‌های اجرا‌شده توسط تشکل‌های اسلامی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در سال 1400 متعلق به بسیج بوده است. همچنین از میان تمام 119 عنوان فعالیت ثبت‌شده تشکل‌های اسلامی دانشگاه تهران، بیش از 75 درصد توسط بسیج دانشجویی انجام شده است. این شکاف علاوه بر اینکه نمایانگر پشتکار و فعالیت جدی تشکل‌های بسیج دانشجویی است، حضور کم‌رنگ دیگر تشکل‌ها را نشان می‌دهد.

«آیین‌نامه اجرائی قانون تشکیل، تقویت و توسعه بسیج دانشجویی» که در دی‌ماه سال 1379 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، مطابق ماده پنج خود دانشگاه‌ها را موظف می‌کند «علاوه بر حمایت‌های معنوی و قانونی، امکانات مورد نیاز بسیج دانشجویی از قبیل مکان و… را در حد مقدورات و متناسب با توان دانشگاه‌ها تأمین نماید». مطابق ماده هفت این آیین‌نامه، از سه وزارتخانه خواسته شده تا از محل اعتبارات خود برای این تشکل بودجه سالانه در نظر بگیرند.

حمایت نهادهای رسمی از یک تشکل دانشجویی، تا امروز هم قابل پیگیری است. در 18 بهمن سال 1401، خبرگزاری فارس نوشت: «عبدالحسین کلانتری، معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، در هفته‌های ابتدایی بهمن‌ماه با ارسال دو نامه موضوع تأکید ویژه وزیر علوم بر تشکیل بسیج دانشجویی در دانشگاه مفید (قم) را به مسئولان این دانشگاه ابلاغ کرده است».

پیگیری و دغدغه معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم برای رشد و توسعه یک تشکل دانشجویی قابل ستایش است. این تلاش علی‌الخصوص در تضاد با رویه دولت‌های قبلی برجسته‌تر به نظر می‌رسد. مدیر کل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در 19 آذر گفت: «متأسفانه دوره هشت‌ساله دولت قبل، به زمان غربت دانشجویان انقلابی در دانشگاه‌ها تبدیل شد. اگر بخواهیم تحلیلی منصفانه از سیاست‌زدایی در دانشگاه‌ها داشته باشیم، باید به این واقعیات تلخ اعتراف کنیم». او با انتقاد از این وضع ادامه داد: «وزارت علوم در دولت یازدهم به جای حمایت از تشکل‌های دانشجویی شناسنامه‌دار و اتحادیه‌های اسلامی، به دنبال احیای انجمن‌های به اصطلاح اسلامی زاویه‌دار با نظام و اسلام و احیای مجدد طیف علامه دفتر تحکیم، از خاکستر دفاتر تعطیل انجمن برآمد و وقتی که این سناریو جواب نداد، دنبال تشکل‌های دولت‌ساخته افتادند».

همان‌طورکه مدیرکل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تصریح کرد، تشکل‌های «دولت‌ساخته» گاهی باعث در سایه قرارگرفتن دیگر تشکل‌های دانشجویی و «غربت» آنان می‌شوند. به عنوان مثال، در مناظره‌ای که توسط پایگاه خبری انصاف‌نیوز در ششم آذر بین نمایندگان دو تشکل اسلامی مهم دانشگاه تهران برگزار شد، نماینده یکی از این تشکل‌ها گفت: «اجازه فعالیت به ما نمی‌دهند؛ فقط به تشکل‌های همسو اجازه فعالیت می‌دهند. تشکل‌هایی که بدون مجوز تجمع تشکیل می‌دهند و هیچ‌گاه در جایی مثل کمیته انضباطی مؤاخذه نمی‌شوند».

رفتارهای دوگانه با تشکل‌های دانشجویی چنانچه عمومیت داشته باشد، زمینه‌ساز دلسردی دانشجویان از فعالیت سیاسی و اجتماعی و بنا به گفته مقام وزارت علوم، در نهایت منجر به نوعی سیاست‌زدایی از دانشگاه‌ها می‌شود. در همین رابطه، عضو یکی از تشکل‌های دانشجویی دانشگاه تهران به «شرق» گفت: «موانع زیادی امسال پیش پای ما گذاشته شد. از تأخیر طولانی در طی مراحل مختلف اداری تا ممانعت از برگزاری انتخابات. این در حالی است که بعضی تشکل‌ها به‌عنوان مثال، بدون کمترین تأخیر و مانعی مراحل اداری را پشت سر می‌گذارند».

فعالیت حداقلی

به نظر می‌رسد دیگر تشکل‌های اسلامی دانشجویی امکان پیدا نکردند مثل تشکل‌های بسیج فعال و اثرگذار باشند، از طرفی تمایلی از سوی فعالان دانشجویی هم به چشم نمی‌خورد، چراکه هر فعالیتی با واکنش سریع مقامات حراست مواجه خواهد شد. یک فعال دانشجویی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «شرق» بیان کرد که بهترین توصیف برای وضعیت کنونی این تشکل‌ها، «فعالیت حداقلی» است. به گفته او، پس از همه‌گیری کرونا و به‌ویژه بعد از حوادث سال گذشته، این تشکل‌ها به سختی و با تلاش فراوان توانسته‌اند در سطحی حداقلی فعال بمانند. با توجه به لغو مجوز انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه طباطبایی در مرداد امسال و همچنین مورد تأیید قرارنگرفتن نتیجه انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و مواردی از این دست، به نظر می‌رسد فشار بر این تشکل‌ها بیشتر از قبل شده باشد.

عضو تشکل دانشجویی دانشگاه تهران در پاسخ به چرایی اندک‌بودن تعداد اعضای این تشکل‌ها پاسخ داد: «از طرفی داده‌های ثبت‌شده در سامانه‌ها در این مورد چندان قابل اعتماد نیست. اما از طرف دیگر این واقعیت وجود دارد که دانشجوها به دلیل دردسرهایی که ممکن است به دلیل عضویت در این تشکل‌ها متوجه‌شان شود، ترجیح می‌دهند رسما عضو نشوند. به قول معروف «چراغ خاموش» عمل کنند».

این در حالی است که بنا به ارزیابی او، استقبال دانشجویان از فعالیت‌های این تشکل‌ها کم نیست. اما به دلیل مشکلاتی که طی این مدت برای انجمن‌ها پیش آمده، ممکن است افراد مایل نباشند به طور رسمی و آشکار وارد تشکل شوند. او همچنین تفاوت رویکرد دانشجویان دوره‌های جدیدتر به فعالیت سیاسی در دانشگاه را هم در این میان اثرگذار دانست. به گفته او، دانشجویان دوره‌های اخیرتر کمتر از دانشجویان سال‌های بالا به فعالیت انجمن‌ها علاقه‌مند هستند. بخشی از آن می‌تواند به دلیل روحیه متفاوت نسل‌های جدید باشد و بخش دیگر، مربوط به دلسردی عمومی‌ای که نسبت به کار تشکیلاتی در میان دانشجویان شایع شده». علت این «دلسردی» از نظر او فشارهای مداومی هستند که از طرف دانشگاه و خارج از دانشگاه به این تشکل‌ها وارد می‌شود. او بدون اشاره به جزئیات، از «فشار سنگینی» که بر این تشکل‌ها وجود دارد می‌گوید.

او همچنین به موضوع رقابت ناسالم میان بعضی تشکل‌ها اشاره کرد که باعث شده بعضا در جهت حذف یکدیگر عمل کنند و با استفاده از نفوذ خود در بخش‌های مختلف، در مسیر سایر انجمن‌ها سنگ‌اندازی کنند.

روایت انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه طباطبایی درباره چرایی لغو مجوز این تشکل، شباهت‌هایی به گفته‌های پیشین دارد. هیئت نظارت بر تشکل‌های اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در تاریخ دوم مرداد طی اطلاعیه‌ای از لغو مجوز فعالیت این تشکل خبر داد. دلایل لغو مجوز به طور مشروح در متن اطلاعیه عنوان شد. هرچند فعالان دانشجویی این دلایل را مردود دانستند و اظهار کردند که در اطلاعیه مذکور «دست‌کم شش مورد از 22 مورد ماده دستورالعمل اجرائی آیین‌نامه تشکل‌های اسلامی دانشگاهیان مصوب ۱۳۸۶» نقض شده است. بنا به گفته این تشکل دانشجویی، دفاتر ایشان بدون اطلاع قبلی و پیش از نهایی‌شدن حکم لغو مجوز انجمن از طرف وزارت علوم، تخلیه شده است.

یکی از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه که تجربه چند سال فعالیت در این حوزه را دارد، به «شرق» گفت: «متأسفانه در حال حاضر نوعی تک‌صدایی در دانشگاه به وجود آمده است. تشکل‌های دانشجویی در سال 98 رونق و تنوع به مراتب بیشتری داشتند. اما پس از آبان 98 شرایط تغییر کرد. همه‌گیری کرونا هم وضع را بسیار بدتر کرد».

او که خود از اعضای فعال انجمن آزاداندیش بوده است، در رابطه با نحوه تعامل دانشگاه با تشکل‌های مختلف گفت: «تفاوت چشمگیری در رفتار دانشگاه با تشکل‌ها وجود دارد. طوری که شرایط آنها با هم قابل مقایسه نیست. مثلا یکی از چالش‌های آشنا برای ما، لغوشدن برنامه‌هایمان توسط دانشگاه، درست چند ساعت پیش از شروع بود. چنین چالش‌هایی برای همه تشکل‌ها پیش نمی‌آمد».

این فعال دانشجویی در رابطه با میزان استقبال دانشجویان و مشارکت آنها در تشکل‌ها گفت: «پیش از پاییز 98 استقبال خیلی خوبی از برنامه تشکل‌هایی مثل ما می‌شد. گاهی تعداد دانشجویان متقاضی شرکت در یک برنامه، بیش از ظرفیت سالن می‌شد. اما همان‌طورکه گفتم، با افزایش فشارها، فضای دانشگاه بیشتر به سمت تک‌صدایی پیش رفت».

او در پاسخ به سؤال «شرق» درباره آینده تشکل‌های دانشجویی گفت: «به نظر من با گذر زمان شاهد رشد فعالیت تشکل‌های دانشجویی خواهیم بود. اگر موانع موجود اندکی کمتر شود، باز استقبال خوبی از همه تشکل‌ها خواهیم داشت. من فکر می‌کنم به زودی فعالیت‌های دانشجویی به اوج خود برمی‌گردند».

در نهایت لازم است به این نکته هم توجه شود که در کنار کمیت فعالیت تشکل‌های دانشجویی، تنوع و تکثر آنها نیز اهمیت دارد. بنا بر ارزیابی این گزارش در حال حاضر هردو این موارد در فضای دانشگاه‌ها نیازمند توجه و رسیدگی جدی هستند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا