70 درصد اراضی تهران روی گسل زلزله هستند
زهرا سلیمانی در روزنامه ی آرمان نوشت: روز پنجم دی، سالروز زلزله مرگبار بم، در تقویم رسمی کشور روز ملی ایمنی در برابر زلزله نامگذاری شده است. این تاریخ به یاد آورنده بامداد روز جمعه پنجم دی سال ۱۳۸۲ و وقوع زمین لرزه ای با قدرت ۳/۶ در مقیاس ریشتر شهرستان بم و جان باختن بیش از ۳۰هزار تن از شهروندان است. زلزله از پدیدهای طبیعی است که در طول تاریخ حیات بشر بارها انسان را به وحشت انداخته و باعث تخریب شهرها و روستاهای زیاد همراه با تلفات انسانی شدید شده است. در سال ۱۳۴۱ زلزله وحشتناکی در بویین زهرا به وقوع پیوست که منجر به کشته شدن بیش از ۲۵ هزار نفر شد. در زلزله بویین زهرا که در سرزمینی به وسعت ۴۰ هزار کیلومتر مربع روی داد، بیش از ۱۱۰ روستا با خاک یکسان شد.
سوانح طبیعی اجتناب ناپذیرند. ساخت و ساز بی رویه انسانها در حریم گسلها، مسیل سیلها و دیگر کارهایی که به دست بشر بدون توجه به خطرات بالقوه منطقه انجام میگیرد در تشدید بحرانهای حاصل از سوانح طبیعی نقش بسیار مهمی دارد و سوانح را به فاجعههای انسانی تبدیل میکند. با توسعه و گسترش روزافزون شهرهای بزرگ در مناطق لرزه خیز از جهات جمعیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، آسیب پذیری این شهرها در مقابل زمین لرزههای مخرب رو به افزایش است. یکی از عمده ترین فعالیتها در راستای کاهش خطرات ناشی از زلزله و افزایش ایمنی، مطالعات ریز پهنه بندی لرزه ای مناطق شهری است که باید با محور قرار گرفتن ارزیابی ژئوتکنیک لرزه ای، مطالعات در مقیاس مناسب و مطلوب صورت پذیرد. بسياری از مردم بر اين باورند كه فقط تير، ستون، ديوار و سقف است كه میتواند به هنگام زلزله و تخريب محل سكونت و كار، آسيبرسان باشد. اين در حالی است كه بايد توجه داشته باشيم فرو افتادن يک كمد، كتابخانه و… نيز میتواند به نوبه خود خطرناک و حتی مرگ آور باشد. شيشههای ساختمانها در صورت وقوع زلزله، به دليل تغيير شكل قاب آنها، میشكند و همچون گيوتينی بر سر افراد (چه در داخل و چه در خارج محل) فرو میريزد. ايمنسازی شامل طيف وسيعی از فعاليتهايی است كه منجر به ايمن شدن محل میشود و اين طيف وسيع از ايمن سازی اشيا و دكوراسيون گرفته تا مقاوم سازی تير، ستون و… را شامل میشود؛ مسائلی که در بسیاری موارد در ایران به آن توجه نمیشود و ممکن است در هنگام وقوع زلزله خسارات را افزایش دهد.
مسئولان بیتوجه نسبت بهصدمات ناشی از زلزله
با وجود مطالعات بسیار، هنوز هم امکان پیشبینی زمان دقیق وقوع زلزله محقق نشده است؛ بنابراین آنچه مسلم است، لزوم به کار بستن تمهیداتی به منظور کاهش خطرپذیری شهر پیش از وقوع زلزله و همچنین افزایش سطح فرهنگ ایمنی و آگاهی شهروندان در برابر حوادث غیر مترقبه است. اینجاست که نقش مدیریت شهری، سازمانهای اجرایی، سازمانهای مردم نهاد و… به منظور توانمندسازی شهروندان برای پیشگیری و آمادگی مقابله با زلزله پر رنگتر میشود. با توجه به اینکه در بحث نجات افراد در هنگام زلزله، سه ساعت اول جزو زمان طلایی محسوب میشود، بنابراین میتوان با آموزش و آماده سازی مردم، تلفات را به میزان قابل ملاحظهای کاهش داد، به گونه ای که هر فرد بسان یک امدادگر در ساعات اولیه عمل کند. با توجه به اینکه از میان ۱۴۰ زلزله بالاتر از چهار ریشتر که سالانه در ایران رخ میدهد، تنها دو درصد از آنها بزرگتر از شش ریشتر است، اما به دلیل عدم امکان پیش بینی زمان وقوع، لازم است تا حتیالمقدور با ارتقای فرهنگ ایمنی و آموزش جامعه از خسارات جانی و مالی احتمالی کاسته شود. کارشناسان زلزله معتقدند با شناخت پدیده زلزله، میتوان حتی در زلزله خیزترین کشورهای دنیا همچون ژاپن با زلزله زندگی کرد. این کشور به شدت لرزه خیز است، اما خطرپذیری و آسیبپذیری ایران هزار برابر ژاپن است. در ژاپن مردم به هنگام وقوع زلزله به انتظار نیروهای امدادرسان نمیمانند، بلکه هر فرد با توجه به آموزههای پیشین خود که میداند قبل، حین و بعد از زلزله چه باید کند به سایرین کمک رسانی میکند. کارشناسان بر این باورند که تنها با آموزش دادن چنین مهارتهایی میتوان از پس خسارتهای زیاد زلزله در ایران برآمد.
نبود نظارت کافی بر ساخت و ساز
از اول انقلاب تاکنون جمعیت تهران چند برابر شده است. پس با این تفاسیر۸۰ درصد ساختمانهای ما در تهران زیر ۳۰ سال عمر دارند. فرونشست زمین به دلیل برداشت بیش از حد آب از منابع زیرزمینی و همچنین ورود کشور به دوره خشکسالی، تهدیدی برای امنیت خانههاست. حال این سوال مطرح میشود که چند درصد از مردم همان قدر که به زیبایی، چشمانداز و نمای یک خانه توجه دارند، به ایمنی آن و مقاومتش در برابر حوادث توجه میکنند؟ نمیشود خانههای تار عنکبوتی ساخت و بعد توقع ایمنی و مقاومت داشت و انتظار اینکه حادثهای رخ ندهد. این در حالی است که اگر یک زلزله چهار ریشتری هم در تهران بیاید بیشتر خانهها در برخی از محلههای بافت فرسوده خراب میشود.
وجود سازههای غیراستاندارد
یک عضو شورای شهر تهران درباره ایمنی ساخت و سازها در شهر تهران به «آرمان» میگوید: رسیدگی به ایمنی شهر تهران بر عهده سازمان نظام فنی مهندسی کشور است و بروز هر گونه بی توجهی در ایمنی ساخت و سازها در کشور به دلیل عدم توجه و نظارت موثر این سازمان رخ داده است. محمد مهدی تندگویان میافزاید: با بررسی وضعیت تمام مناطق شهر تهران باید گفت که ۷۰ درصد اراضی روی گسل قرار دارد و سازههای ساخته شده یا در حال احداث نیز در مجاورت گسل قرار دارند. طبیعتا در این شرایط باید هر یک از سازهها به شکل مقاوم طراحی شوند تا توانایی مقابله با زلزله را داشته باشند. با وجود دستورالعملهای موجود نظام فنی و مهندسی نظارت واقعی و کافی را در اجرا لحاظ نمیکند. در این شرایط سازهها در مقیاسهای گوناگون از استانداردهای لازم برای مواجهه با زلزله برخوردار نیستند. او در جواب این سوال که در سطح شهر تهران ساختمانهای به اصطلاح نوساز گوناگونی مشاهده میشود، اما اکثر این ساختمانها از استاندارد مناسب برخوردار نیستند، این سهل انگاری و بی توجهی نسبت به ایمنی در ساخت و سازها را چگونه میتوان توجیه کرد؟ میگوید: تا وقتی سازمان فنی مهندسی کشور نظارت قاطع و مناسب را در دستور کار خود قرار ندهد نمیتوان انتظار تغییر عملکردها را داشت. همگان باید بدانند که فقط با نظارت و جلوگیری به موقع از احداث ساختمانهای غیر ایمن میتوان ایمنی را در ساخت و سازهای کشور لحاظ کرد. در ضمن شهرداری در زمینه نظارت بر کیفیت ساخت و سازها فقط ضابط اجرایی است. سازمان فنی مهندسی کشور بنا بر رسالت خود باید با نظارت اصولی و مناسب جلوی فعالیت سازههای غیر استاندارد را گرفته و به این ترتیب شهرداری هم ضابط اجرایی داشته باشد. برای مثال هیچ ساختمان یا سازهای در شهر تهران وجود ندارد که پایان نامه اخذ کرده اما از سوی سازمان فنی مهندسی تاییدیه نداشته باشد؛ بنابراین نسبت به کم و کیفت استانداردهای هر سازه باید سازمان تایید کننده پاسخگوی شرایط موجود باشد. تندگویان با بررسی شرایط ساختمانها در شهر تهران میگوید: با وقوع زلزله در شهر تهران یکی از بزرگترین ویرانههای جهان ثبت میشود و از لحاظ جمعیتی مرگ و میرهای فراوان، تخریب سازهها و… را در این کلانشهر شاهد خواهیم بود. با توجه به عدم ارائه کارنامه مناسب از سوی سازمان فنی مهندسی کشور در زمینه استانداردسازی سازهها، اما دیگر سازمانها نیز در زمینه اطلاع رسانی و فرهنگسازی مقابله با زلزله و اشاعه فرهنگ آن در بین مردم آنطور که باید و شاید اقدام خاصی را در دستور کار قرار نداده اند. تندگویان میگوید: متاسفانه در کشور ما اغلب موضوعات بین بخشی از عدم تعامل مناسب رنج میبرند. برای مثال در رسیدگی به آلودگی هوا، هنوز تعیین کننده و تصمیم گیرنده اصلی مشخص نیست، چون مسئولیت رسیدگی به این امر در بین سازمانهای متعدد توزیع شده و به نسبت نیز نمیتوان آن را از نهاد خاصی در این زمینه بازخواست کرد. برای رسیدگی به زلزله باید شهرداری، دولت، وزارت راه و شهرسازی و… با همکاری یکدیگر وارد عمل شوند. در اصل وضعیت نامطلوب سازهها در شهر تهران به دلیل کوتاهی شهرداری و دیگر سازمانهای مربوطه است. چون در کشور ما اقدامات بین بخشی بدون مسئول و نظارت اداره میشود و به نسبت بروز چنین نارساییهایی مشاهده میشود.
انتهای پیام