از «سرباز سلیمانی» تا آن سربازانِ سیاسی! | غلامرضا بنیاسدی
غلامرضا بنیاسدی، روزنامهنگار، در یادداشتی با عنوان «از «سرباز سلیمانی» تا آن سربازانِ سیاسی!» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
سرباز، یک کلمه مقدس است. به شهادت غنی سازی شده و پناه یک ملت است. منتهی با مشخصاتِ “سرباز”ی که سردار جاودان، حاج قاسمِ سلیمانی پیشوند نام خویش نوشت. از این سرباز تا سربازی که حضرات به تبییناش شهر به شهر می گردند، تفاوت از زمین تا آسمان است.
“سرباز” که حاج قاسم می گفت، ناظر به شان سربازی و آمادگی برای سرباختن و از جان گذشتن بود. این سرباز، سر می باخت تا ملت را و مُلک را “دردِ سر” نگیرد. دیار به دیار می رفت تا کسی به خود جرات ندهد به این دیار که نامش ایران است، ناصواب نگاه کند. سربازِ صاحب نظر، اراده و عمل بود. دایره عملش هم چنان گسترده که ملت های مختلف، در سایه امنیتی که او خلق می کرد، سلامت زیست می کردند.
اما “سرباز”ی که این روز ها از زبان اهالی سیاست می شنویم و مختصاتی هم -که گاهی- ترسیم می کنند با رسمِ سلیمانی نسبتی ندارد. این سرباز، باید فرمان پذیر باشد. حساب و کتاباش هم با دیگران است. در عالیترین سطح باز مجری فرامین خواهد بود که به او ابلاغ می کنند. چنین سربازی فقط در دایره نظامیگری مطلوب است نه در عرصه سیاست که جهانی به شدت پیچیده است.
این میدان، زنان و مردانی سیاس و صاحب نظر میطلبد. وقتی سخن به انتخابات و مجلس برسد، این حساسیت صد چندان می شود. اینجا نه تنها میدانِ سربازی و مشق نیست که باید عرصه در اختیارِ هوشمند مردمانی باشد که بتوانند به تدبیر، سرمشق بنویسند.
کسانی که مدرسوار، فهیم و خبیر و زمانشناس باشند و قدرت مانور و عمل داشته باشند. امام خمینی که رحمت و رضوان خدا بر او باد، “مجلس” را “عصاره فضایل ملت” میدانست و می خواست.
این از قامتهایی که برخی جریانات برایش کت و شلوار میدوزند، خیلی بزرگتر است. اینان رختِ سربازی میدوزند آن هم نه رزمجامهای که نمادش سلیمانی است که افتخار تاریخ ایران است. رختی که همه را یک فرم در نظر آورد. با رفتاری که “چرا؟” نداشته باشد. به این فکر نمی کنند که سربازانی چنین نه تنها باری بر نمی دارند که خود هم سربارِ می شوند.
مسئولیت، اراده می خواهد. اراده هم اختیار. این در نوع سربازیِ حاج قاسم متبلور است نه در نوع سربازی که برخی جریانات به دنبال آناند و مفاهیم ارزشی را هم به گرو برمیدارند تا طرحهای خود را به نتیجه و خود را به نقاط قدرت خیز برسانند.
انتهای پیام
در ظاهر میبینید ایشون بشدت به قاسم سلیمانی ارادت داره. اما این ارادت فقط برای اینه که جای دیگری رو بکوبه. چون اگر زیر و زبر رو یکجا بکوبه همه میگن مشخصه کی هستی و طرز فکرت چیه. اما این روش خیلی زیرکانه هست. مثلا این افراد برای کوبیدن رهبر کشور دو خط از امام خمینی تعریف میکنن بعد شروع به کوبیدن رهبر فعلی میکنن که خودشون رو معتقد به آرمان های انقلاب و دلسوزی نشون بدن که از به انحراف کشیده شدن انقلاب نگرانن!!!!
باشه ما بی ارادت. شما که ارادت داری چکار کردی؟! آیا توانستید انتقام ایشان را بگیرید؟! اگر نه پس یا واقعا ارادت ندارید و یا ترسو هستید و فقط اهل شعار.