خرید تور تابستان

سقوط آزاد | احمد حیدری

حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

آقای زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در باره انفجار و جنایت تروریستی اخیر در کرمان که بلافاصله و بدون ارائه قرینه‌ای اطمینان‌آور از جانب تریبون‌هایی به رژیم غاصب، ظالم، کودک‌کش و صهیونیستی اسرائیل نسبت داده شد، اظهار داشته که بعید می‌دانم کار اسرائیل باشد.

متعاقب این سخن، کلیپی شنیدم که ابتدا که تصویر را ندیده و توجه نکرده بودم، فکر کردم دارم سخنان یک لات چاله میدانی بی ادب و تربیت را می‌شنوم! توجه کنید: «یک کذّاب زشت کلام بدسابقه‎ای که طرفدار خشونت است که دوران جوانیش در اوایل انقلاب این آدم خیلی خشونت کرده، … جالبه که استاد داشنگاه هم هستند ایشان! که اسم کثیفشو نمی‌خواهم بیاورم. آدمی که بیمار یا وابسته غرب است ، گفته…»

متأسفانه وقتی که توجه کردم دیدم سخنان یکی از مجری‌های شبکه 3 سیمای جمهوری اسلامی ایران است که به احتمال زیاد مورد تشویق هم قرار خواهد گرفت و ارتقای رتبه هم خواهد یافت!

بنده نه نسبت به آقای زیباکلام ارادت خاصی دارم و نه با ایشان رفاقت و آشنایی رو در رو و …؛ بلکه از باب اظهار یأس و تأسف از سقوط اخلاق و ادب حاکم بر رسانه ملی! کشور عرض می‌کنم:

گیرم آقای زیباکلام به مقدسات توهین کرده و از بدترین دشمنان اسلام و انسانیت طرفداری کرده است، آیا این مجوز می‌شود ما از قله ادب و اخلاق به حضیض بی‌اخلاقی و زشت زبانی سقوط کنیم؟ آن هم نه مثل بنده ناشناخته و بی‌اهمیت بلکه مجری سیمایی که امام و بنیانگذار نظام می‌خواست دانشگاه تعلیم و تربیت باشد و تربیت نبوی، علوی، فاطمی و حسینی را در این کشور نهادینه کند.

واقعا این است تربیتی که دانشگاه صدا و سیما می‌خواهد ارائه دهد؟ کاش به جای فتح قله‌های علم و تکنولوژی کاری کنند که از قله‌های انسانیت، ادب، اخلاق، عفو، گذشت، جذب و … سقوط نکنیم. (اعاذنا الله من شرور انفسنا)


آقای حیدری در یادداشتی دیگری در نقدی به ردصلاحیت‌های اخیر نوشته است:

بهترین دلیل بر “مصیبت عظمی بودن نظارت استصوابی” که امروز علاوه بر شورای نگهبان و هیئت‌های نظارت، برنامه عمل “هیئت‌های اجرایی” هم شده، این که علی‌رغم ثبت‌نام نکردن بسیاری از افراد زاویه‌دار با خط فکری شورای نگهبان، باز هم به گفته سخنگوی شورا قریب نیمی(یعنی 10 هزار و نزدیک 48 درصد) از 21000 نفری که مرحله پیش ثبت نام را گذرانده بودند، توسط هیئت‌های اجرایی و نظارت استان‌ها و مرکزی، ردّ صلاحیت شده و از شرکت در انتخابات محروم گشته‌اند!

جالب اینجا است که 26 نفر از 275 نفر نماینده فعلی ثبت نام کرده که چهار سال پیش از سد بلند و نفوذ ناپذیر شورای نگهبان گذر کرده و تأیید صلاحیت شده بودند، بعد از 4 سال صلاحیت خود را از دست داده‌اند!

ماده 33 قانون فعلی شرایط سلبی افراد برای شرکت در انتخابات را برشمرده و طبیعی است که واجدان شرایط سلبی مثلا تحکیم کنندگان رژیم سابق، ملاکین بزرگ که زمین‌های موات را به نام خود کرده‌اند، محکومان به ارتداد، محکومان به حدود شرعی، متجاهران به فسق، محکومان به اقدام علیه امنیت ملی، و … هیچگاه ثبت نام نمی‌کنند چون به یقین می‌دانند که رد می‌شوند و هیچ کس هم ردّ آنان را محکوم نمی‌کند و خودشان حاضر هم نیستند اسمشان بر سر زبان‌ها بیفتد و …

بنا بر این قریب به اتفاق ردّ صلاحیت‌شده‌ها کسانی هستند که از نگاه هیئت‌های اجرایی یا نظارت “معتقد و ملتزم به اسلام، نظام و ولایت فقیه” نیستند بدون این که دلیل قانع کننده‌ای بر این عدم اعتقاد وجود داشته باشد جز سخنرانی‌ها یا موضعگیری‌های سیاسی آنان که به اقتضای وظیفه امر به معروف و نهی از منکر اتخاذ کرده و ناشی از تعهد و سوز دینی آنان بوده است.

نکته جالب دیگر این که سخنگوی شورا برای آزاد، پرشور و قانونی جلوه دادن انتخابات، اعلام می‌کند تعداد تأیید صلاحیت شده‌ها دو برابر دوره گذشته است و به ازای هر کرسی حدود ۳۸ نفر می‌توانند باهم رقابت کنند و نیز اعلام کرده در این دوره زیر ۱۰ درصد[یعنی بیش از 1000 نفر اگر این درصد از ردّ صلاحیت‌شده‌ها باشد و بیش از 2000 نفر اگر از ثبت نامی‌ها باشد] عدم احراز داشتیم.

وقتی با وجود ثبت نام نکردن فاقدان شرایط قانونی و واجدان شرایط سلبی و عدم ثبت نام بسیاری از صاحبان صلاحیت قانونی و واقعی به خاطر یأس از وجود انتخابات واقعی و تأثیرگذار، یا ترس از برخورد تحقیر آمیز هیئت‌های اجرایی و نظارت منصوب شورا، یا …، باز هم حدود نیمی از ثبت‌نامی‌ها که قریب به اتفاق هم‌فکر و هم‌جناح شورا و نهادهای قدرت هستند، و حدود 10 درصد نمایندگانی که 4 سال پیش از این همه فیلتر گذر کرده اند، ردّ صلاحیت می‌شوند و حدود 1000 یا 2000 نفر با عنوان «عدم‌ احراز» از حق کاندیداتوری محروم می‌گردند که خود نشان می‌دهد آنان از افراد شناخته شده‌ای هستند که هیئت‌های اجرایی و نظارت منصوب شورا نتوانسته به آنان اعتماد کند در حالی که هیچ دلیل قانع کننده‌ و قانونی هم برای ردّشان نداشته است، چه امیدی برای شرکت در چنین انتخاباتی وجود دارد؟

اگر به تصریح شرع، قانون و رهبری، کاندیداتوری، «حق» همه کسانی است که خود را واجد صلاحیت‌های قانونی می‌دانند، آیا می‌توان به بهانه کافی بودن کاندیدا و این که این دوره دو برابر دوره قبل و به ازای هر کرسی 38 کاندیدا برای رقابت تأیید شده!، جمعی چند هزار نفری را از «حق انتخاب شدن» و جمعی چندین ملیون نفری را از «حق انتخاب کردن آنان» محروم کرد؟

اگر به گفته رئیس جمهور، اصل بر داشتتن صلاحیت همه کاندیداهایی است که ثبت نام کرده‌‌اند مگر این که دلیل محکم، قانونی و قابل ارائه بر عدم صلاحیت کسی از آنان موجود باشد، آیا محروم کردن حدود 1000 یا 2000 کاندیدای شناخته شده از «حق انتخاب شدن» و محروم کردن طرفداران میلیونی آنها از «حق انتخاب کردنشان»، آن هم بدون وجود دلیل بر بی‌صلاحیتی با عنوان ظالمانه “عدم احراز صلاحیت”، ظلم آشکار نبوده و نشانه قانونی، مردمی و پرشور بودن انتخابات است؟

همین سخنان خود بهترین تابلو برای مهندسی غیر قانونی و غیر مردمی انتخابات آتی است و با این وجود امید به شرکت مردم، کوبیدن آب در هاون است، «و ما علینا الّا البلاغ».


احمد حیدری در نقدی به اظهارات رئیس دولت سیزدهم پیرامون رد صلاحیت‌ها نوشت:

آقای رئیسی در ادامه وعده‌های زیبای دوران انتخابات ریاست جمهوری مثل وعده اینترنت پر سرعت و رایگان، تعطیل کردن گشت ارشاد و راه‌اندازی گشت مدیران و وعده‌های زیبای دیگر، امروز و بعد از طی شدن مراحل مهم پیش ثبت نام و ثبت نام کاندیداهای مجلس [که بسیاری با توجه به چشم‌انداز مأیوس کننده عملکرد دولت و نهادهای مسئول از ثبت نام خودداری کردند]، و بعد از رد صلاحیت بی‌نظیر و گسترده بسیاری از افراد ثبت نام کرده توسط هیئت‌های اجرایی با استناد به قانون مصوب مجلس انقلابی و ….، در حالی که طلیعه انتخاباتی سرد و بی‌رمق به وضوح آشکار شده، در جلسه با فعالان سیاسی گفته است: «از نظر دولت همه افراد دارای صلاحیت هستند مگر اینکه دلیل متقنی بر عدم صلاحیت وجود داشته باشد»

آقای رئیس جمهور؛

این جمله، همه خواسته مردم و جناح ها از انتخابات بوده و سخن همه مخالفان نظارت استصوابی است که بیش از سه دهه است با تفسیر شورای نگهبان شروع شده و بعد توسط مجلس‌های مهندسی شده، صورت قانون به خود گرفته است و روز به روز هم بر اختیارات این شورا برای ردّ صلاحیت افزوده گردیده است به طوری که در قانون اخیر مصوّب مجلس انقلابی عنوان «عدم احراز صلاحیت» برای محروم کردن افراد از حق انتخاب شدن و طرفدارانشان از حق انتخاب کردن، قانونی شد تا بدون این که موظف باشند دلیلی قانونی و قانع کننده بر عدم صلاحیت ارائه دهند، افراد را محروم کنند!

حالا بعد از اجرای بیش از سه دهه نظارت استصوابی به تفسیر و عملکرد شورای نگهبان و بعد از قانونی شدن عنوان «عدم احراز صلاحیت»، با آشکار شدن طلیعه‌های عدم استقبال بی‎نظیر مردم از انتخابات آینده، به تکاپو افتاده‌اید و لذا اعلام می‎کنید «همه افراد دارای صلاحیت هستند، مگر اینکه دلیل متقنی بر عدم صلاحیت وجود داشته باشد».

آقای رئیس جمهور؛

وقتی از شما حق “نظارت بر اجرای قانون اساسی” رسما گرفته شده و شورای نگهبان هم اقدامات خود در ردّ صلاحیت‌های گسترده را مستند به تفسیر خود از قانون اساسی می‌داند -که طبق قانون اساسی هم حق تفسیر قانون فقط به این شورا داده شده – و در حالی که عنوان ظالمانه «عدم احراز صلاحیت» قانونی شده و شورای نگهبان هم در قبال رئیس جمهور وظیفه اطاعت و جوابگویی ندارد، این سخن و وعده چه امیدی در مردم ایجاد خواهد کرد؟

آقای رئیس جمهور؛

کاش حداقل از زدن حرف و دادن وعده‌ای که قدرت اجرا کردنش را ندارید، خوددداری ورزید که این از بدترین کارها و مصداق آشکار وعده دروغ و مخالف عدالتی است که وجودش در مسئول اول اجرایی کشور لازم است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. می خواهید انتخابات تحریم کنید بهد بریزید تو خیابان الکی حرف نزنید لطفا ادا فقط

    1
    7
    1. آقای د خوب بریزید تو خیابان می خواهید چه غلطی بکنند این دفعه گوشت کیلو می شود ۳ میلیون تومان شما ها که از دستگاه های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا غرب و اسرائیل کودک کش حقوق دلاری را دریافت میکنید و بعدشم اغتشاشات هم باشد نان تنان توی روغنی چونکه همه جا را غارت میکنید می بردی مابقی مردم چه گناه کردن که شما وطن فروشان یک درصد هم نمی شوید ۹۹ درصد را اسیر کردید

      1
      8
      1. سلام جناب علی
        به نظرم وطن فروش و مردم فروش شمایی
        اعتراض حق مردم هست و در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده
        تهمت زدن به معترض، عین وطن فروشی است چون قرار است وطن را قانون مدیریت کند و نه گلوله

  2. با سلام آقای حیدری عزیز به خدای امام حسین قسم ما هرچه فحاشی یاد گرفتیم در اغتشاشات ۱۴۰۱ از شماها و همفکرانتان چه در دانشگاه چه در خیابان ها یاد گرفتیم حالا این اسمش سقوط آزاد هست یا سقوط با طناب دیگر اون را باید شما ها و همفکرانتان توضیح بدهید استاد تراز اول معرفت اخلاق و سیاست

    3
    7

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا