خرید تور تابستان ایران بوم گردی

ائتلاف میانه‌روها یا الان یا هیچ‌وقت!

علی نیلی، عضو تحریریه انصاف نیوز، در یادداشتی به ضرورت عملی شدن ایده ائتلاف میانه‌روها پرداخته و آن را به مثابه لنگری برای نظام سیاسی خوانده است. متن این یادداشت در پی می‌آید:

برای درک وخامت اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ایران فقط کافی‌ست حوادث و رویدادهای ابتدای دی‌ماه 402 تا امروز، شنبه 7 بهمن را مرور کنیم. در این کمتر از 40 روزی که از آغاز زمستان گذشته، کشور انواع و اقسام چالش‌ها را پشت سرگذاشته است و همه تقریبا فقط به تماشا نشسته‌ایم و گاه از سر ترس یا نگرانی یا حسرت، آهی کشیده‌ایم و ای‌کاشی سرداده‌ایم.

واقعیت آن است که مردم، قاطبه ساکنان این سرزمین، تقریبا دارند از همه تصمیمات حذف می‌شوند؛ خرقه شهروندی تهی می‌کنند و لباس رعیت بر تن می‌کنند. آن هم در روزگاری که حکومت‌های بدوی منطقه هم دارند اهمیت مشارکت را درک می‌کنند و آن هم در روزگاری که شوک‌های برون‌زای متعدد، شکاف‌های مختلف قومی و مذهبی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را تعمیق کرده است و گسل‌های جامعه ایرانی در حال فعال‌شدن است.

با همه این اوصاف، می‌دانم حرف زدن از صندوق رای و انتخابات پیش روی مجلس دوازدهم چقدر بی‌مناسبت و بی‌مجانست به نظر می‌رسد. نیز می‌دانم که صندوق رای به شرط انتفاع، معنا دارد و آیین انتخاب و مناسک انتخابات بدون حصول نتیجه، بی‌معناست یا حداقل آن‌قدر تکرارش کرده‌ایم که دیگر جذابیتی برای اکثرمان نداشته باشد.

این‌ها را می‌دانم و می‌خواهم باز از انتخابات و صندوق رای حرف بزنم چون تا این لحظه که بیش از 2 سال از انتخابات تهی از معنای خرداد 1400 گذشته است، هیچ‌کدام از منتقدان آن انتخابات نگفته‌اند که راه بدیل‌شان چیست و چه کنش/کنش‌هایی در عرصه سیاسی – اجتماعی و اقتصادی – فرهنگی پیشنهاد می‌کنند که جبران مافات کند و نشان دهد همه راه‌های سیاست به صندوق رای ختم نمی‌شود.

می‌خواهم از صندوق رای و انتخابات حرف بزنم چون معتقدم هنوز می‌شود بازی‌هایی طراحی و اجرا کرد که هم پیام‌های روشنی دارد و هم نتایج ملموسی. ضمن این‌که معتقدم شرایط امروز برای تحول‌خواهان به مراتب از وضعیت سیاسی منتقدان جناح حاکم در انتخابات مجلس پنجم مهیاتر است؛ آن روزها کل رسانه‌های جناح اصلاح‌طلب محدود می‌شد به روزنامه‌های سلام و همشهری و تا حدودی ایران، هفته‌نامه عصر ما و ماه‌نامه بیان. منتقدان دولت باید به وزارت اطلاعات علی فلاحیان پاسخ می‌دادند و هر کسی را که احساس می‌کردند «رویش زیاد شده» به اوین می‌بردند. شاید فقط همین اشاره کافی باشد که امروز در عرصه عمومی نقدهایی به ساختار و مدیریت کلان کشور وارد می‌شود که در سال‌های 73 و 74 در خیال هم نمی‌گنجید.

بگذریم؛ حرفم این است که صندوق رای هنوز ظرفیت بازی‌سازی دارد حتی اگر اراده‌ای قوی، انتخابات را در حد مناسک بپسندد و برای آن تجهیز منابع هم کرده باشد. این بازی‌سازی اما کار یک‌نفر و یک جریان نیست. نه به لحاظ سیاسی و نه از منظر اجتماعی، شرایط برای ظهور یک جریان سیاسی تابلودار مهیا نیست و همین موضوع، زمینه را برای اتحاد و عمل هماهنگ همه میانه‌روها فراهم کرده است.

میانه‌روها از سه جریان سیاسی اصلاح‌طلب، اصول‌گرا و اعتدال‌گرا، می‌توانند بازی‌ساز انتخابات پیش رو و از آن مهم‌تر، عرصه سیاسی‌ای باشند که خواه‌ناخواه و دیر یا زود، دست‌خوش تغییرات شگرفی خواهد شد.

به بیان دیگر، ائتلاف میانه‌روها می‌تواند جای خالی لنگری چون هاشمی رفسنجانی را پر کند تا اجازه ندهد تندبادهای سیاسی کشتی سیاست (داخلی و خارجی) ایران را به هر سمت که خواست ببرد.

این ائتلافی از عقلای جریان‌های سیاسی کشور است که سبب می‌شود کاری که هیچ‌کدام به تنهایی نتوانستند انجام دهند را با کمک هم انجام دهند و آن بهبود استانداردهای حکم‌رانی است.

در واقع ائتلاف پیشنهادی جامع تجارب و ایده‌هایی است که سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی در کسوت ریاست جمهوری و علی اکبر ناطق نوری و علی لاریجانی در کسوت ریاست مجلس داشتند و در تحقق‌اش بیش و کم ناکام ماندند. مانع هم هست از مجموع ناکامی‌ها و اشتباهات و خطاها که ذاتی عمل در چنان سطحی است.

ائتلاف میانه‌روها در راس، یک عضو دیگر هم خواهد داشت و آن سیدحسن آقاست که نام و نشان خمینی دارد و می‌تواند بخش‌هایی از حاکمیت را با ائتلاف هم‌دل سازد. همچنین پایگاه آن را در قم و بیوت مراجع گسترش دهد. او هوشمندانه فراتر از جناح‌های سیاسی ایستاده و اکنون می‌تواند داعی بزرگان میانه‌رو باشد و ائتلاف را دبیری کند.

گرچه پایگاه اجتماعی همه آن 4 چهره سیاسی اجرایی در سال‌های اخیر آسیب دیده است اما مهم نفس وجود «پایگاه» در جامعه است. بدین معنا که حرکت متحد و هدفمند و معنادار اینان، می‌تواند به بازسازی اعتماد از دست‌رفته بیانجامد و زمینه گسترش پایگاه و ارتقا جایگاه را فراهم آورد.

جهت‌دهی به نیروهای سیاسی صندوق‌محور و ارتباط نقادانه با نیروهای سیاسی عبور کرده از صندوق، شناسایی فرصت‌های هنوز باقی و ظرفیت‌های مغفول جامعه مدنی، تشکیل جبهه‌ای از رسانه‌های مستقل و سالم، ایجاد حلقه‌های گفت‌وگو با گروه‌های مرجع، ایجاد سازوکار انتقال نقدها و نظرهای کف جامعه به کارگزاران سیاسی، ایجاد مکانیسم‌های مشورت با انجمن‌های علمی، اصناف و اتحادیه‌ها و… از جمله کارهایی است که از عهده ائتلاف میانه‌روها برمی‌آید.

در واقع این ائتلاف به جامعه پیام می‌دهد که گروهی از سیاست‌مداران با تجربه و با گرایش‌های سیاسی روشن، امروز کنار هم قرار گرفته‌اند تا باری از دوش ایران و ایرانیان بردارند؛ نفس این کنار هم قرار گرفتن، جامعه باهوش ایران را متوجه ضرورت‌هایش می‌کند و این، ممکن است ذره ذره، جامعه را برانگیزد.

باز گردیم به جملات ابتدای این وجیزه؛ فقط از ابتدای زمستان تا کنون، طیفی از اتفاقات و رویدادها، از تنش با همسایگان تا ردصلاحیت رئیس 8 ساله جمهوری و دبیر 16 ساله شورای عالی امنیت ملی برای تقنین، از سقوط مجدد ارزش پول ملی تا آبروریزی سخنرانی وزیر امور خارجه در سازمان ملل و… را شاهد بوده‌ایم. این مشت، نمونه خروار خروار خرابی است که بر سر این ملت آوار می‌شود. در چنین شرایطی، به نظر می‌رسد عقلای قوم، چهره‌هایی که به میانه‌روی باور و اعتقاد دارند، باید کنار هم قرار گیرند و با تشکیل ائتلافی، توان چانه‌زنی جامعه با عالی‌ترین سطوح حاکمیت را تقویت کنند. این ائتلاف، ائتلاف میانه‌روها امروز بایستگی و شایستگی دارد؛ امروزی که مردم با صندوق های رای قهر کرده‌اند و افراط‌گونه از سیاست و کار سیاسی می‌پرهیزند. امروزی که بخشی از حاکمیت، رای مردم را در حد زینت جمهوری نیز قبول ندارد. امروزی که واگرایی‌های امنیتی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی روز به روز و ساعت به ساعت زیاد می‌شود… ائتلاف میانه‌روها یا حالا به داد بی‌وزنی نگران‌کننده عرصه سیاسی کشور می‌آید یا در نتیجه تعلل شکل نمی‌گیرد و هیچ‌وقت دیگری هم زمینه و زمانه‌اش چون امروز فراهم نخواهد بود.  

انتهای پیام  

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. زمان مناسبی است.
    شاید بهترین موقع است در طول این چهل و پنج سال.
    فقط یه لیدر میخواد که نداره.
    …..

    3
    1
  2. هرچندخيلى ديره واين ادمهاى ميانه رويي هم كه شماميگين ،فى نفسه ادمهاى جالب و خالصي نيستن وماهم عمراكه براى كسي پروپاگنداكنيم!!
    اما بازاز اون ديوانه هاى ٨موتوره مصباحي شايدمفيدواقع بشن
    مگه اسم وادرسمون رونشونه دارنكرديم كه هردفعه دوباره اينجا نخواين بنويسيم؟!!!شماهم كه !!!

  3. دوستانی که یادشونه میدونند که اصلاح طلبان در سال 1376 از ناطق نوری یک موجود متحجر و طالبانی در ذهن جامعه ساخته بودند. مقاله شرم آور مجله زنان در هفته قبل از انتخابات که اوج نامردی بود.
    یادمه میگفتند “مینویسیم خاتمی و میخوانند ناطق” یادمه …
    این مقدمه را گفتم که بگویم خود اصلاح طلبان از همه بیشتر در نا امید کردن مردم و هیولا ساختن از رقبای خود در ذهن مردم موثر بوده اند. قضیه عالیجناب سرخپوش و … بماند.
    مطلب بعد اینکه یک جوری متن با لا نوشته شده که انگار فاجعه چهار سال دوم روحانی را یادشان رفته. حداقل خوبی رئیسی اینه که کارهای پوپولیستی نمیکند و دنبال رای جمع کردن نست. اگر روحانی چهار سال اول را به صورت دستوری تورم و دلار را ثابت نگه نداشته بود اون فاجعه چهار سال دومش پیش نمی آمد. خودشان میدانند کشور در حال ورشکستگی بود. رئیسی از آبروی خودش مایه گذاشته است.

    در آخر هم از سایت انصاف نیوز بایت طرح ائتلاف میانه روها تشکر میکنم. فکر کنم از اولین گروههایی بودند که از سال پیش این مطلب را شروع کرده اند. در هرصورت اصلاح طلب ها باید اول تکلیف خود را مشخص کنند که آیا برای اصلاح می آیند یا اپوزیسیون نظام هستند.

    1
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا