آیا روحانی تنور انتخابات را گرم میکرد؟ | رضا صادقیان
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
بدون شک یکی از مهمترین خبرهای روزهای گذشته که منجر به کنش و واکنشهای بسیار در میان چهرههای سیاسی و کاربران شبکههای اجتماعی شد، رد صلاحیت حسن روحانی رئیس جمهور سابق بود. در همین زمینه چند روایت کوتاه بیان میشود.
اول: از منظر جریان اصولگرا و یا بخش کمشمار آنان که به چیزی جزء اعمال محدودیتهای بیشتر در حوزه اقتصاد، جامعه و سیاست نمیاندیشند، حسن روحانی باید در انتخابات سال 1396 رد صلاحیت میشد. چرا که به گمانشان او بود که قبح گفتگو با آمریکا را شکست، به سیاست خارجی متعادل میدان داد و تلاش کرد چهرهای قابل پذیریش از کشورمان در سطح بینالملل را به جهانیان را نشان بدهد، مقدمات پذیریش FATF را در دولت اول انجام داد و… بنابراین از این منظر رد صلاحیت روحانی امر تازهای نیست. اگر به خبرهای اواخر سال 1395 نگاه کنیم بهتر متوجه میشویم که کدام چهرهها از همان زمان به دنبال رد صلاحیت او بودند تا میدان رقابتها در همان انتخابات با نتایج مطلوبتر حاصل شود. حسن روحانی از منظر چنین جریانی فقط 6 سال بعدتر رد صلاحیت شد.
دوم: شاید این سخن اندکی تند به نظر برسد، اما براساس آنچه به عنوان نظرسنجی و میزان مشارکت انتخابات منتشر شده و مصاحبه برخی چهرههای نزدیک به جریان اصولگرایی، حسن روحانی نیز توان کافی برای گرمتر کردن تنور انتخابات را ندارد. حسن روحانی چهرهای سیاسی با رویکردهای خاص به خودش است، کارنامه سیاسی او نشان داده روحانی نه مانند خاتمی است و نه مانند هاشمی، حتی او با گذشته خودش تفاوتهای بسیاری دارد که از منظر برخی چهرههای سیاسی و اجتماعی بسیار قابل نقد است. روحانی خود را معتدل میداند، اما دولت دوم وی بازنمایی از آنچه او تعریف میکند نیست، دولتی که گاه به سوی جریان سیاسی اصلاحطلب و بعضا به سمت جریان سیاسی مقابل نوسانهای شدید و گاهی تکانههای شدیدتر داشت و در نهایت امر نتوانست میزان محبوبیتاش را در میان رای دهندگان حفظ کند. او حتی نتوانست گفتمان اعتدال را سامان بخشد. باری، او در حال حاضر منتقد وضعیت موجود است، مانند سایر مسئولان اجرایی که پس از کنار رفتن از ساختار قدرت زبان تیز انتقاد از تمام کارها را سرلوحه خودشان قرار میدهند. نگاهی به مصاحبهها و گفتگوهای محمود احمدینژاد چیزی جزء این مسئله را به ما نشان نمیدهد. اما انتخاب چنین رویکردی نیز تضمین کننده گرم شدن و شور بخشیدن به فضای سیاسی و انتخاباتی کشور نیست.
سوم: بخشهایی از کارنامه دولت اول و دوم روحانی قابل دفاع است. دولتی که توانست واردات واکسن کرونا را با تمام حاشیهسازیها و بلوفگوییها که از سوی برخی مراکز بیان و بسیار تکرار شده بود را به سرانجام برساند. دولتی که توانست دست برخی از صندوقهای قرضالحسنه را از جیب مردم برای همیشه کوتاه کند. دولتی که توانست طی چهارسال -از سال 1392 تا 1400- وضعیت بازار را ثبات نسبی ببخشد و از شکلگیری نوسانهای عجیب در حوزه طلا و ارز جلوگیری کند. اما در دولت دوم حسن روحانی در بر پاشنه دیگری چرخید و تورم بیش از 40 درصد ثبت شد. اختلافهای او با معاون اول رئیس جمهور که داستان طولانیتری دارد. آمارهای بیکاری بیان کننده شرایط نامطلوب بود. جذب سرمایهگذاری خارجی به پایینتر میزان خود رسید و کنترل بازار ارز و طلا به یکباره از دست دولت خارج شد. این سخن به این معناست ما با چهرهای روبرو هستیم که کارنامهای مشخص در حوزه دولتداری و مدیریت کلانترین نهاد اجرایی کشور دارد، کارنامهای که همچنان از خاطره عموم مردم حذف نشده است و مخاطب ناخواسته و براساس زندگی روزمره بخشهایی از زندگیاش را با همین کارنامه سنجش میکند. بنابراین و به باور این قلم چنانچه حسن روحانی موفق به ورود به عرصه انتخابات میشد و حتی طیفی از اعتدالیها را با خویش همراه میکرد، آن نتیجهای که برخی از نزدیکانش توقع دارند و اینجا و آنجا اظهار میکنند، هیچ گاه محقق نمیشد.
انتهای پیام
فاتحه ی انتخاباتی که روحانی گرم کننده اونه بایدخوند،هنوز زمان برافراموش کردن برجام نافرجام زوده
عدم حضورش شایداگرگرماش زیاده خب بره جهنم. بقول خودش که منتقدانش تکه انداخت.