منازعه قدیمی مشارکت! چرا رای می دهم؟ | عبدالرضا رئیسی
عبدالرضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی با عنوان «منازعه قدیمی مشارکت! چرا رای می دهم؟» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
این روزها با نزدیکی به موسم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی یک بار دیگر بحث قدیمی و دیرباز «مشارکت یا عدم مشارکت» چرایی و رجحان هر یک از این فعل و ترک فعل در فضای رسانه ای داغ شده و موافقان و مخالفان با حرارت و گاه عصبیتزدهتر از هر زمان دیگری به نقد و تخطئه طرف مقابل می پردازند.
البته که بحث، مناظره، محاجه، منازعه و تعاطی اندیشه به خودی خود یکی از موهبت های فضای پیشا انتخاباتی است و شایسته توجه و تامل اما اینکه راجع به بدیهی ترین گزاره هر انتخابات و کنش سیاسی یعنی «رای دهی» هنوز و بعد از تجربه متواتر و متمادی چند ده دوره انتخابات، اینچنین بحث و کشاکش صورت می پذیرد و انرژی فراوانی از نخبگان سیاسی را مصروف خود می دارد در حالیکه می توان با تجربه چند دوره رفتارهای انتخاباتی گذشته دو طیف مشارکت جو و تحریمی نتایج هر دو نگرش را به وضوح در اتمسفر سیاسی ملاحظه و مداقه کرد، در نوع خود جالب توجه و به زعم نگارنده اسراف در وقت و انرژی است که می توان در راستای کیفیت کنش انتخاباتی و نه کمیت صرف آن مصروف داشت.
به عنوان نمونه در اواخر سال 89 و ابتدای سال 90 در فضای پسا انتخاباتی سال 88، تنی چند از فعالان عرصه مجازی در فضای پر رونق آن روزهای شبکه اجتماعی فیس بوک، از لزوم و کارکرد ممتاز و متمایز صندوق رای و حفظ این نهال در هر شرایط و مضایقی نوشتند، طبیعی بود که سیل واکنش های منفی به راه افتاده و شدیدترین تخریب ها انجام پذیرفت اما در نهایت در آن برهه انتخابات هدف حاصل شد و ضمن رای آوری علی مطهری در قالب رای اعتراضی، زمینه و عرصه و روزنه برای مشارکت در انتخابات سرنوشت ساز سال 92 ریاست جمهوری فراهم آمد و همه منتقدان آن روزها بعدتر به درستی نظر مدافعان صندوق رای صحه گذاشته و از موهبت حضور در قدرت اجرایی بهره بردند.
کمی جلوتر بیایم در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، وضعیت به شکل بسیار جالب توجهی در اردوگاه تحریمی ها نعل به نعل شبیه این روزها بود. تشکیلات مرکزی جبهه اصلاحات اعلام کرد که در تهران لیست نخواهد داد، چند تشکل اصلاح طلب لیست مستقل دادند و برادر عزیز جناب تاجزاده هم صراحتا از تحریم انتخابات گفت و اعلام کرد که در انتصابات! شرکت نمی کند.
انتخابات برگزار شده و لیست تشکل های اصلاح طلب نیز شکست قابل توجهی خورد و مجلس با کمترین مشارکت ادوار انتخابات با جریان غالب موسوم به انقلابی شکل گرفت که همگان از کم و کیف آن مطلع بوده و در این مقال نیازی به شرح و تفصیل نیست.
غرض آنکه نتیجه مشارکت و عدم مشارکت با هر تصوری که دو دیدگاه برای کنش و واکنش خود قائل هستند به طور عینی و ملموس در قالب تجربه های مکرر انتخاباتی روبروی ما قرار داشته و به راحتی قابل رصد است و نیازی هم به راه دور رفتن و مداقه خاص و تحلیل پیچیده هم نیست.
به عنوان یک اصلاح طلب که مانیفست ساده و همگانی فهم آن شامل بر این گزاره است: «اصلاح طلبی تلاش برای تغییر وضعیت موجود به آینده مطلوب است» همیشه و در هر حالتی گزینه ای مطلوب تر، کم هزینه تر و مقرون به صرفه تر از صندوق رای و انتخابات نه می شناسم و نه سراغ دارم و هیچ گاه هم معتقد به یکسان بودن افراد از خاستگاه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی متفاوت نبوده و نیستم و معتقدم تفاوت گزینش های ما قطعا در خروجی مجلس و نهاد اجرایی موثر و تعیین کننده است کما اینکه کارنامه دولت های مختلف و مجالس متفاوت نیز از معیشت تا فرهنگ و سیاست خارجی واضح و مبرهن است.
حال اگر من می توانم به اندک وسع و حق و امتیاز خودم در یک بزنگاه حساس با رای به گزینه مطلوب و نه لزوما ایدئال و صد در صدی، تغییری در شرایط حال و آینده کشور و زندگی خود و نزدیکانم انجام دهم چرا باید در خانه بنشینم و عرصه را به کسانی واگذار کنم که چون من نمی اندیشند، اولویت های متفاوت و جهان بینی متعارضی دارند؟
اگر برای من ممکن نیست از یک منوی لاکچری یک غذای ایدئال و درجه یک سفارش دهم آیا توجیه دارد که بگویم چون غذای لذیذی نیست، پس هیچی نمیخورم تا از گرسنگی بمیرم؟ عقل سلیم چه می گوید؟!
و اما در نهایت بر خلاف قهر عده ای و عدم ثبت نام برخی چهره های شناخته شده، بهنظرم در این دوره از انتخابات مجلس گزینه های مطلوب و کارآمد و نخبه کم نداریم، شاید کمتر شناخته شده باشند یا مواضع سانتی مانتالی یا دموکراسی خواهانه مترقی جویانه نداشته باشند اما در وجه ایجابی به نظرم نسبت به چند دوره اخیر قطعا حرف های زیادی برای گفتن دارند و حداقل کم از مجلس دهم و لیست امید نیستند.
هر چند فضای انتخاباتی بهخصوص در شهرهای بزرگ آنچنان گرم و داغ نیست اما فراموش نکنیم که با وجود چند لیست انتخاباتی اگر یک تکان ساده در میزان مشارکت را شاهد باشیم، توفیق دور از دسترس و آرزوی محال نیست، اگر هم در این دوره تغییری محسوسی ایجاد نشود، همانند سال 90 و دوره نهم می تواند زمینه و آغازی باشد برای تغییرات مطلوب بعدی، فقط از یاد نبریم که اصلاحات روندی تدریجی و گام به گام است و شاید چند نسلی، باید افق دید را گشود نه با هر فراز و فرودی مایوس شد و وا نهاد.
انتهای پیام