«مجلس ضربت زدن» | ماجرای نمایشنامهای که بهرام بیضایی برای امام علی نوشت
خبرگزاری ایسنا نوشت:
همزمان با نامگذاری سال ۷۹ به عنوان سال حضرت علی (ع)، سعید تشکری نیا، رییس وقت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری و مدیر وقت تالار وحدت، به بهرام بیضایی پیشنهاد نوشتن نمایشنامهای درباره حضرت علی را ارایه کرد.
ارایه این پیشنهاد از سوی مدیری دولتی نوعی جسارت بود و پذیرش آن از سوی بیضایی، جسارتی بیشتر. با این همه او دست به قلم شد و نمایشنامهای نوشت که همچنان اثرگذارترین متنی است که درباره حضرت علی نوشته شده است. نمایشنامهای که او خود هرگز آن را روی صحنه نبرد؛ «مجلس ضربت زدن»
بیضایی برای نوشتن این نمایشنامه به جای اینکه در دام تاریخنگاری یا تقدسگرایی بیفتد یا با روایتی اشکآور و حزنانگیز، احساسات تماشاگران را تحریک کند، از تجربیات شخصی خود در سینما و تئاتر بهره جست و قصه گروهی را روایت کرد که میخواهند نمایشی درباره حضرت علی اجرا کنند اما با محدودیتهایی رو به رو هستند و بزرگترین چالش آنان این است که اجازه ندارند صورت او را روی صحنه نشان دهند. حال آنکه در تعزیه به عنوان یکی از مهمترین سنن نمایشی ما، همواره اولیا نیز در کنار اشقیا حضور داشتهاند و شمرخوان و امامخوان در یک صحنه با یکدیگر مقابله میکردهاند.
بیضایی در بستر نمایشنامه «مجلس ضربت زدن» هم از جفایی میگوید که در طول تاریخ به حضرت علی روا داشته شده و هم درباره ممانعتهایی که یک هنرمند برای تصویر کردن چهرهای مقدس با آن رو به رو میشود.
او در متن خود در قالب تکگوییهای مرد نویسنده، از احوالات مردی سخن گفته که دوست و دشمن در حق او ظلم کردهاند و ای بسا که ظلم دوستان سنگینتر و مهیبتر از ظلم دشمنان است. دوستانی که به بهانه مقدس بودنش، او را از صحنه زندگی خود بیرون گذاشتهاند و به آسمانها راندهاند و تنها به عنوان موجودی مقدس میستایندش در حالیکه دوستی واقعی این است که او را و سلوکش را در بطن زندگی روزمره خود جاری و ساری کنی.
بیضایی از مردی روشنفکر سخن میگوید که به برابری عرب و عجم باور داشته و عدالت را برای زنان عجم نیز چون زنان عرب برقرار میکرده، از مردی میگوید که توصیه میکرده فرزندانتان را برای دوره خودشان بپرورید و نه برای دوره خودتان.
او وقتی با ممانعتهای گوناگونی برای نوشتن درباره یک امام معصوم مواجه میشود، به ترفندی هنرمندانه دست مییازد؛ دور زدن سانسور با بهرهگیری از تکگوییهای مرد نویسنده.
در اینجا نویسنده ظلمی را که بر حضرت علی در طول تاریخ روا داشته شده، نقل میکند.
او در جایی از نمایشنامه از زبان نویسنده میگوید: «… شما با من چه کردید؟ […] وای بر آنکه برده کند، و آنکه بردگی خواهد! وای بر آنکه نام و خون کسی را نان و آب خود کند! شما با من چه کردید؟ سوگند خوردید به فرق شکافته من برای رواج سکههای قلبتان! به ذوالفقار خونچکان برای کشتن روح زندگی! و اشک ریختید بر مظلومیت من تا سادهدلان را کیسه تهی کنید! ]…[ آنها که خود را به من میبندند، کاش آزادم کنند از این بند! _ آنها که سوار بر مرکب روح سادهدلانند! آنها که لاف جنگ میزنند با دشمنان خیالی در دیارات خیال؛ و هرگز نجنگیدند با دشمن راستین که در نهاد خویش میپرورند برای جنگ با حقیقت! ]…[ شما با من چه کردید؟ ای شما که دوستداران منید! من کجا هستم؟ بر صحنهی شما حقیقت من کجاست؟ حذفم میکنید به خاطر نیکیهایم. و با من، نیکی را حذف میکنید. آری – نیکی بر صحنهی شما مُرده! و اگر قاتل نیکمردی بودم، با سربلندی نشان میدادید! شما که دوستداران منید با من چنین کنید، دشمنانم چه باید بکنند؟ ]…[ شما با من چه کردید؟ بزرگم کردید برای حذفم! راستی که من انسان بودم پیش از آنکه به آسمان برین برانیدم! چنین است که صحنهها از ابنملجم پر است و از علی خالی! _ شما دوستداران که با من چنین کنید، دشمنانم چه باید بکنند؟»
حال که ۲۴ سال از زمان نوشته شدن این نمایشنامه میگذرد، باید خوشنود باشیم که سعید تشکری نیا، بهرام بیضایی را برای نوشتن این نمایشنامه انتخاب کرد و باید خرسند باشیم که بیضایی با وجود تمام سرزنشهای احتمالی از باب نوشتن یک نمایشنامه سفارشی، این پیشنهاد را پذیرفت چراکه بعد از حدود یک ربع قرن، همچنان بهترین نمایشنامهای است که درباره نخستین امام شیعیان نوشته شده است، نمایشنامهای که بیضایی هرگز موفق نشد آن را روی صحنه بیاورد و محمد رحمانیان بود که به سال ۱۳۹۵ این نمایشنامه را در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر به صحنه برد. او بعدتر هم همین نمایشنامه را در قالب نمایشنامهخوانی اجرا کرد. این نمایشنامه دو سال بعد از نگارش آن از سوی انتشارات«روشنگران و مطالعات زنان» به چاپ رسید.
نگارش این نمایشنامه و نیز فیلمنامه «روز واقعه» که آن هم بهترین اثری است که درباره قیام عاشورا و حضرت امام حسین (ع) نوشته شده است، برای چندمین بار اثبات میکند که برای خلق یک اثر هنری ماندگار درباره یک شخصیت مهم دینی یا ملی، باید کار را باید به دست کاردان سپرد نه صرفا کسی که داعیه یک طرز فکر یا باور دینی یا ملی را دارد.
انتهای پیام