انفجار “نادانستگیِ” سخنرانِ همهچیزدان! | غلامرضا بنی اسدی
غلامرضا بنی اسدی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
خدا کند کار هوش مصنوعی باشد نه سخنِ آن سخنران معروف و الا این حجم از «نادانستگی» و دانایی نمایی، واقعا نه نوبر که فاجعه، نابودگر و ویران کننده است. آنچه من در کلیپ دیدم و شنیدم و کلمه به کلمه اش را نوشتم واقعا “انفجارِ نادانستگی” و تاریخ نخوانی است. شما هم بخوانید لطفا؛ …
“گفت فلانی برو ایران به “طیب”، تو بازار تهران بگو برای شهدای 15 خرداد، علم کش ها و عزاداری هایش را بیاورد بیرون. عزاداری سالگرد 15 خرداد از بین نرود. ایشان می گوید من گفتم که آقا خب، طیب خوب نیست. بگذارید من به فلان عالم بزرگوار در تهران بگویم. امام به آقای عراقی گفته بود که آخه بروی در خانه آن عالم اول به تو می گوید من از کجا بفهمم که پیغام را از طرف امام آوردی؟ حالا ثابت کردنش مشکله. بعدش هم معلوم نیست این کار رو بکنند…. رفتم در خانه آن عالم. عین کلام امام را گفت: من از کجا بدانم این کلام را از امام دقیقا نقل می کنید؟ حالا رویش فکر می کنم. بعد هم هیچ کاری نکرد…. رفتم مغازه طیب.گفتم یک پیغام از طرف یک کسی دارم، مهم. می خواهم خصوصی بگویم.{طیب} گفت: این ها همه خصوصی اند بگو! گفتم از طرف امام خمینی است. گفت بگو! گفتم اینها می روند اطلاع می دهند بگذار خصوصی بگویم. گفت: غلط می کنند… بگو. گفتم اینه{شرح ماجرا را دادم} او هم نه گذاشت و نه برداشت و همان جا{رو به افرادش کرد و} گفت: فلانی! 20 تا، چندتا علم برمی داری، خودم هم می آیم. پلیس جلویت را گرفت بگو این ها را طیب راه انداخته، غلط می کنند بیایند جلو. قمه ها تان را هم بردارید…. یک کار عظیم در تهران کرد. مسلمان جگر دار می خواهیم…”
طبق اطلاعاتی که جناب سخنران معروف می دهد، ماجرا برای بعد از 15 خرداد 1342 باید باشد. از به قرینه لفظیِ “برو ایران…” هم باید برای زمانی باشد که امام خمینی در تبعید باشد. حالا می گذریم از این که اساسا آن زمان امام خمینی را با عنوانِ حاج آقا روح الله و یا آیت الله خمینی می خواندند و عنوانِ امام برای ایشان، در سال 1356 و در مراسم ختم حاج آقا مصطفی توسط حجت الاسلام حسن روحانی که سخنران مراسم بود، اعلام شد و رسمیت یافت. آن هم با تحلیلِ قرآنی و نشانه خوانی از زندگی پر فراز و فرودِ حضرت ابراهیم و مشابهت یابی آنچه بر آنچه بر آیت الله العظمی خمینی گذشته بود، گفت حق است ایشان را با عنوان امام بخوانیم؛ امام خمینی. اما آنچه فاجعه را کامل می کند این است که مرحوم طیب، 11 آبان 1342 اعدام شده است. عمرش به اولین سالگرد 15 خرداد قد نداده است چه رسد به زمانی که امام از تبعید پیغام دهد. تبعید هم 13 آبان 1343 بوده است.
به تمجید از قمه و قمه بندی هم کاری نداریم که سخنران را بر سر شوق می آورد و جگرداری معنا می کند اما به این کار داریم که دیگر گزاره هایی که می گوید هم از همین میزان اتقان برخوردار است؟ آنچه درباره تاریخ اسلام و عاشورا می گوید هم با همین میزان مطالعه است؟ خدا کند چنین نباشد هرچند ماجرایی که اخیرا رسانه ای شده است و اوقات بسیاری را با ” گوشت تلخی”، تلخ کرده است، می گوید، به صحبت هایش نمی شود توجه کرد، استناد که هرگز!
انتهای پیام
نه چیزی نگفت چرا شما ناراحتید اینو بگو برادر ….کجاش با منافع یا مسیله تو در تصاده …..
کار به ماجرای طیب ندارم ولی بحث ماه رمضن رو اگر کامل گوش ندادین حتما از ظب اول روکوش بدید.اگر حرفهای پناهیان رو کامل گوش نکردید و قضاوت کردید که نباید این چنین می تاختید و غیر منصفانه نقد حرام می کردید و در غیر این صورت خدا لعنت کند حسود و عنود و آل یهود را که دستهای پشت پرده این خباثتهای شما سفها هستند