اصرار بر حضور صدیقی در نماز جمعهی فردا؟
علی رغم واکنشهای زیاد در دو ماه اخیر به ماجرای آیت الله صدیقی، همچنان قرار شده است که فردا نماز جمعه را او بخواند.
دو هفته پیش انصاف نیوز در گزارشی میدانی نظر تعدادی از نمازگزاران جمعه در تهران را دربارهی او پرسیده بود؛ آنها نظرات منفی زیادی نسبت به حضور او داشتند.
خبرگزاری دولت، ایرنا، ساعتی پیش اعلام کرد:
«نماز جمعه ۲۴ فروردین تهران به امامت آیتالله کاظم صدیقی در دانشگاه تهران اقامه میشود. دربهای دانشگاه تهران برای اقامه نماز جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۳۰ صبح باز میشود.»
سایت «تابناک» هم نوشت: پس از حاشیه های ایجاد شده بر سر زمین خواری در حوزه علمیه ازگل با مدیریت کاظم صدیقی و درگیر شدن این چهره و فرزندانش در این پرونده برخی خبرها حکایت از آن داشت که صدیقی به تریبون نماز جمعه باز نخواهد گشت.
حال براساس خبری که ایرنا منتشر کرده، نماز جمعه ۲۴ فروردین تهران به امامت کاظم صدیقی در دانشگاه تهران اقامه میشود.
همچنین سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی نژاد نماینده ولی فقیه در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی است
سایت روزنامهی شرق نوشت: شاهد بودیم که خطیب محترم جمعه تهران جناب آقای ابوترابی که انتظار نمیرفت در جمعه گذشته با تطبیق نابجای موضوع آقای صدیقی با سرزنش خداوند در سوره مبارکه نور در مورد شایعه پراکنی که اصلا منشا تولید آن شایعه منافقین بودند مطلب را تلویحا قلب کردند ودریک کلمه این سبک وسیاق تقویت نظام وولایت فقیه نیست.
متاسفانه تفکر نادرست وتنگ نظرانه ای شکل گرفته که برخورد با مسائل واینگونه تخلفات آشکار وروشن که هرعقل متوسطی صرفظر از ابعاد حقوقی وکیفری آن قبح مطلب را میفهمد تضعیف نظام میدانند که قضیه آقای صدیقی اولین مولود این تفکر نبوده ودر صورت عدم تجدید نظر دراین تفکر آخرین آن هم نخواهد بود این تفکر غافل از آثار سوئ ان از جمله کاهش سرمایه اجتماعی (که در عدم رغبت اکثریت مردم در انتخابات خودنمایی کرد) باعث دین گریزی وبی اعتقادی مردم میشود ودراین مقوله همه مدعیان برخورد با فساد از رئیس جمهور گرفته تا رئیس قوه قضائیه ودیگر تریبون داران در معرض آزمایشند
حتی شاهد بودیم که خطیب محترم جمعه تهران جناب آقای ابوترابی که انتظار نمیرفت در جمعه گذشته با تطبیق نابجای موضوع آقای صدیقی با سرزنش خداوند در سوره مبارکه نور در مورد شایعه پراکنی که اصلا منشا تولید آن شایعه منافقین بودند مطلب را تلویحا قلب کردند ودریک کلمه این سبک وسیاق تقویت نظام وولایت فقیه نیست.
سید حسین شریفی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی
اکبر منفرد در شرق نوشت:
سالها قبل مردم ایران از طریق رسانهها با شخصی آشنا شدند به نام شیخ کاظم صدیقی که اینک تبدیل به قصهای دردناک شده که آثار زیانباری در پی داشته. در این زمینه نکات زیر ذکر میشود:
1- ابتدا مردم ایشان را با گریههای خاص دیدند و شناختند، بدونشک حالت تضرع و گریه در پیشگاه ربوبی امری مطلوب است، به شرط آنکه معقول و بجا باشد، نه مدام و در هر حالت. صدیقی به سبب حالت مدام اشک و گریه و اغلب نابجا مشهور است، به گونهای که سوژه جوک حتی برخی بزرگان حوزوی شده است.
2- ایشان بارها سخنانی گفته که هیچ مبنای شرعی و عقلی نداشته و از سوی افراد دخیل در موضوع تکذیب شده و این بهشدت دین و دینداری مردم را وهن و تضعیف کرده و سوژه جوک و تمسخر دین و بزرگان در فضای مجازی شده، خوشبینانهترین تفسیر این است که بگوییم ایشان درایت لازم در طرح مباحث بهویژه در حوزه مسائل اخلاقی و عرفانی را ندارد، قطعا طرح برخی مسائل اخلاقی و عرفانی سنگین در سطح عمومی به صلاح نیست.
3- بهتازگی درباره ایشان خبرنگاری در سایت رسمیاش درباره یک باغ هزار میلیاردتومانی در شمال تهران خبری منتشر کرد و بهسرعت کانون توجهات عمومی قرار گرفت که طبق آن حوزه علمیه امام خمینی در منطقه ازگل با تولیت آقای صدیقی باغی به مساحت چهارهزارو 200 متر داشته که قیمت روز آن، حدود هزار میلیارد تومان برآورد میشود؛ اما آبانماه امسال شرکتی به نام مؤسسه غیرتجاری پیروان اندیشههای قائم ثبت میشود و بعد از آن اسناد مالکیت این باغ گرانبها به نام این شرکت میشود. مالکان این شرکت آقای صدیقی و چند نفر از پسران و دوستان او هستند و خبرها حاکی از انتقال بخش زیادی از زمینها به ایشان و فرزندانشان بود.
با رسانهایشدن موضوع ایشان که هم حوزوی است و با عنوان آیتالله که اختصاص به مجتهدان دارد، از او یاد میشود و بهعنوان عارف و استاد اخلاق معرفی شده، هم سابقه بیش از چهار دهه قضاوت دارد، مشاور رئیس قوه قضائیه است، هم امام جمعه تهران، هم رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر و همه اینها یعنی ایشان ظاهرا به اندازه کافی به مبانی و موازین فقهی و حقوقی و اخلاقی اطلاع و اشراف کامل دارد، متأسفانه دفاع و رفتاری بسیار نسنجیده و غیرمنطقی در این زمینه کرد که نهتنها افکار عمومی را اقناع نکرد؛ بلکه بر حجم شبهات و بیاعتمادیها افزود. ایشان در ابتدا با طرح کلیشهای نخنما گفت: بوقهای تبلیغاتی رسانههای دشمن به میدان آمدند و در یک جنگ روایتها و جنگ رسانهای عواطف مردم ما را مورد هجمه قرار دادند. سپس در سخنان دیگری گفتند: برای تشکیل مرکز پیشحوزوی امسال تصمیم بر این شد که اول مؤسسهای ثبت شود و تشکیل مجتمع فرهنگی را تسهیل کنند و بعد از فراهمآمدن مقدمات تشکیل مجتمع فرهنگی، مؤسسه منحل شود. سپس مدعی جعل امضایشان شد و درنهایت با پذیرش مسائل مدعی شد: حوزه عملیه امام خمینی (ره) لازم داشت یک مرحله پیشحوزوی داشته باشد و تصمیم گرفتیم مؤسسهای ثبت کنیم. در تأسیس مؤسسه غفلتی صورت گرفت که این غلفت از ناحیه من بود، نباید اعتماد میکردم. از اعضای مؤسسه آگاهی نداشتم و از وقوع غفلت در محضر خداوند استغفار میکنم و از مردم با همه وجودم عذرخواهی میکنم. اموال حوزه با تأسیس مؤسسه جابهجا نشده است. مؤسسه منحل شد و ملک مزبور رسما به حوزه منتقل شده و به ثبت رسمی رسیده است. توقع دارم در نظارت اگر به موردی رسیدند که از نظر قانونی جای مؤاخذه وجود دارد، اعم از آشنایان و غیرآشنایان در اجرای قانون حتما به حساب اشخاص رسیدگی شود. مجموع این دفاعیات و توجیهات با توجه به سوابق طولانی فقهی و حقوقی و اخلاقی آقای صدیقی و قرائن و شواهد موجود هیچ اعتبار فقهی و حقوقی ندارد و کاملا واهی و غیراخلاقی است و اصلا پذیرفتنی نیست و از ایشان بسیار بعید بود.
4- همانگونه که میدانیم، در نظام حقوقی ما برای رسیدگی به تخلفات روحانیون دادگاهی وجود دارد، به نام دادگاه ویژه روحانیت که وفق آییننامه اجرائی این دادگاه فعالیت میکند. تصور عمومی این است که این دادگاه بیشتر دنبال محاکمه روحانیون منتقد حاکمیت است و کمتر شاهد رسیدگی به تخلفات دیگر حوزویان بهویژه حوزویان مشهور و بهظاهر انقلابی هستیم. اکنون این دادگاه در مقابل آزمونی سخت قرار گرفته و باید چهرهای زیبا از عدالت علوی را نشان دهد.
5- اگر بخواهیم دفاعیات و توجیهات کاظم صدیقی را بپذیریم، معنا و مفهومش این است که ایشان با وجود عناوین حوزوی و سوابق و مناصب طولانی و بالای قضائی، دانش و سواد فقهی حقوقی لازم برای تشخیص امور حقوقی باغ ازگل و مؤسسه مذکور و کیفیت نقل و انتقال و انحلال مؤسسه و ابطال سند و چگونگی پیگیری تخلف را نداشته و بهراحتی فریب خورده و سخنانی غیرتخصصی میگوید و در نامهای تقاضای رسیدگی میکند؛ درحالیکه جرم علیه خودش اتفاق افتاده و وفق قوانین باید شخص خودش طرح دعوا کند، نه اینکه با نوشتن نامه خواستار رسیدگی شود؛ بنابراین این ایراد به دستگاههای مسئول وارد است که چرا با وجود روحانیون فاضل و فرهیخته و قضات دانشمند باید از اینگونه افراد استفاده شود که از تشخیص موضوعاتی به این سادگی ناتواناند و بهراحتی فریب میخورند.
انتهای پیام
… فقط تصور کنید ایشان تو روی نمازگزاران همینطور راست راست بایسته و بگه : اوصیکم به تقوالله !!!!!!!!!
مست می قدرت است و آید به نماز
دل جانب《ازگل》و نظرسوی حجاز
تا مدعی نماز و دین است چنین
خورشید نمی دمد، شب ماست دراز
متاسفم
برای همه
از آیت اله طالقانی رسیدیم به صدیقی!!
در وصیت نامه آیت اله خمینی ذکر شده نگذارید انقلاب بدست نااهلان بیفتد . ایشون همین امروز را پیشبینی میکرده .
در تمام کشورهای پیشرفته حتی در حال توسعه فرد را فدای منافع و وحدت ملی می کنند نمونه های بسیاری در این زمینه می توان در سالهای گذشته دید که یکی از آنها محاکمه رئیس جمهوری اسبق فرانسه سارکوزی که بجزم سوئ استفاده از موقعیت خود در گول زدن یک زن ثروت مند برای کمک مالی در انتخابات ریاست جمهوری است که به دو سال محکوم شد که در حال گذراندن دوران محکومیت با پابند اللکترونیکی در منزل میباشد ولی در کشور ما مدعی رویه علوی بارها شاهد فدا کردن کشور و نظام برای فرد بوده و هستیم که نمونه آن عدم رسیدگی قضائی به جرم کاملا مشهود سوئ استفاده از اموال مردم به نفع فرد و خانواده هستیم خلاصه اینکه در مملکت ما کشور فدای فرد می شود و این امر هم دارد بمرور نهادینه می شود
بسمه تعالی
حاج علی اکبری بایدجوابگوی مردم باشد.