دینداری رو به زوال است، اما اسلام رشد خواهد کرد
در تاریخ جهان اولین بار است که تعداد جوامعی که سکولار میشوند، از تعداد جوامعی که دیندار میشوند، پیشی میگیرد.
فیل زاکرمن (Phil Zuckerman) استاد جامعهشناسی و مطالعات سکولار در کالج پیتزر در کالیفرنیا است و مطلبی با عنوان «RELIGION DECLINING, SECULARISM SURGING» در وبسایت هافینگتونپست منتشر کرده که متن آن با ترجمهی مهدی ذوالقدری در سایت ترجمان منتشر شده است. متن کامل را در ادامه بخوانید.
«بسیاری از پژوهشهای اخیر همگی یک چیز را نشان میدهند: دینداری رو به زوال است. از اسکاندیناوی تا جنوب آمریکا و از ونکوور تا سئول، جهان درحال تجربۀ موج غیرمنتظرهای از سکولاریسم است. در تاریخ جهان اولینبار است که تعداد جوامعی که سکولار میشوند، از تعداد جوامعی که دیندار میشوند، پیشی میگیرد. درواقع، براساس گزارش جدید نشنال جئوگرافیک جدیدترین دین دنیا بیدینی است.
فیل زاکرمن، هافینگتونپست — بسیاری از پژوهشهای اخیر با مطالعۀ کشورهای مختلف سراسر دنیا، یک چیز را نشان میدهند: دینداری رو به زوال است. از اسکاندیناوی تا جنوب امریکا و از ونکوور تا سئول، جهان درحال تجربۀ موج غیرمنتظرهای از سکولاریسم است. درواقع براساس گزارش جدید نشنال جئوگرافیک جدیدترین دین دنیا بیدینی است.
آخرین دادهها را ملاحظه کنید:
• برای اولین بار در تاریخ نروژ، اکنون تعداد ملحدان و لااَدریگرایان بیشتر از مؤمنان به خداوند است.
• برای اولین بار در تاریخ بریتانیا، اکنون تعداد ملحدان و لااَدریگرایان بیشتر از مؤمنان به خداوند است. بهعلاوه میزان حضور در کلیسا در بریتانیا در کمترین حدِ تمام تاریخ این کشور است: کمتر از دودرصد از زنان و مردان بریتانیایی در هر یکشنبه در کلیسا حاضر میشوند.
• نظرسنجی اخیر در ایسلند نشان میدهد که صفردرصد ایسلندیها باور دارند که خداوند زمین را خلق کرده است. درست است: صفردرصد. این در حالی است که بیست سال پیش نوددرصد ایسلندیها مدعی بودند به مذهب معتقدند و اکنون کمتر از پنجاهدرصد چنین ادعایی دارند.
• نزدیک به هفتاددرصد هلندیها هیچ تعلق خاطری به هیچ دینی ندارند و احتمال دارد تقریباً هفتصد کلیسای پروتستان و هزار کلیسای کاتولیک در سراسر این کشور درآیندۀ نزدیک متروکه شوند.
• بر اساس نظرسنجی یوروبارومتر۱ نوزدهدرصد اسپانیاییها، بیستوچهاردرصد دانمارکیها، بیستوششدرصد اسلوونیاییها، بیستوهفت درصد آلمانیها و بلژیکیها، سیوچهار درصد سوئدیها و چهلدرصد فرانسویها ادعا میکنند که به «هیچ نوع روح، خدا یا نیروی مافوق طبیعت» معتقد نیستند.
• در ایالات متحدۀ امریکا چیزی بین بیستوسه تا بیستوهشتدرصد افراد بزرگسال هیچ نوع تعلقی به هیچ دینی ندارند. این افراد را «بیدین»۲ مینامند. نهتنها تعداد این افراد روزبهروز در حال افزایش است، بلکه باورها و رفتارهای آنها نیز بهنحو فزایندهای در حال سکولارشدن است.
• از میان هزارهایها [متولدین بین سالهای ۱۹۸۰تا۲۰۰۰]، امریکاییهایی که بین بیست تا سیسال دارند، بیش از سیوپنجدرصد فاقد دین هستند. این تعداد، بزرگترین گروه مردان و زنان سکولار را در تاریخ این کشور تشکیل میدهد.
• در کانادا، در سال ۱۹۹۱، دوازدهدرصد بزرگسالان ادعا میکردند بیدیناند؛ اما امروزه این تعداد به بیستوچهاردرصد افزایش پیدا کرده است.
• در استرالیا، در سال ۲۰۰۱، پانزدهدرصد از جمعیت بیان کردند که فاقد دیناند. امروزه دستکم بیستودودرصدِ افراد، بیدین هستند.
• در نیوزیلند، در سال ۲۰۰۱، سیدرصد افراد ادعای بیدینی داشتند؛ اما امروزه این تعداد به چهلودودرصد افزایش یافته است.
• در امریکای جنوبی، هفتدرصدِ مردان و زنان مکزیکی، هشتدرصدِ بزریلیها، یازدهدرصدِ آرژانتینیها، دوازدهدرصدِ السالوادوریها، شانزدهدرصدِ شیلیاییها، هجدهدرصدِ دومینیکنیها و سیوهفتدرصد اهالی اروگوئه بیدین هستند. این بیشترین میزان سکولاریسم است که تاکنون در امریکای لاتین ثبت شده است.
• شصت سال پیش در ژاپن، قریب به هفتاددرصد بزرگسالان ادعا میکردند اعتقادات دینی شخصی دارند؛ اما امروزه تنها بیستدرصد چنین اعتقاداتی دارند. در سال ۱۹۷۰ در سرتاسر ژاپن ۹۶هزار معبد بودایی وجود داشت؛ اما در سال ۲۰۰۷ این تعداد به ۷۵هزارو۸۶۶ معبد کاهش یافت. از این تعداد نیز در قریب به بیستهزار معبد هیچ روحانی و خدمتگزاری وجود ندارد. در دهۀ پنجاه میلادی بیش از هفتادوپنجدرصد از خانوادههای ژاپنی در خانههایشان محراب کامیدانا، عبادتگاه خانگی آیین شینتو، داشتند؛ اما در سال ۲۰۰۷ این رقم به چهلوچهاردرصد در کل ژاپن و بیستوششدرصد در شهرهای اصلی کاهش یافته است.
• در سال ۲۰۰۵، یازدهدرصد اهالی کرۀ جنوبی خودشان را ملحد میدانستند؛ درحالیکه اخیراً این میزان به پانزدهدرصد رسیده است. بهعلاوه تعداد کرهایهایی که خودشان را معتقد به دین معرفی میکردند، از پنجاهوهشتدرصد به پنجاهودودرصد کاهش پیدا کرده است.
• بیش از پنجاهدرصد از بزرگسالان چینی سکولارند؛ هرچند در نظامهای دیکتاتوری کمونیستی، جاییکه دینداری بهشکلی رسمی سرکوب میشود، بهدستآوردن اطلاعات معتبر دربارۀ دین همواره دشوار بوده است.
• در افریقا نیز تعداد افرادِ بیدین در حال رشد است؛ درحالیکه میزان دینداری در این قاره همواره زیاد بوده است: بیش از پنجدرصد از غناییها ادعا میکنند هیچ دینی ندارند و نُهدرصد از مردم ماداگاسکار و تانزانیا و همچنین یازدهدرصد مردم گابون و سوازیلند بیدیناند.
• تقریباً بیستدرصد اهالی بوتسوانا اکنون مدعی بیدینیاند.
• بیش از بیستدرصد اهالی جامائیکا فاقد دیناند.
در دیگر کشورها نیز وضع به همین منوال است و بخش اعظمی از جمعیت این کشورها را افراد بیدین تشکیل میدهد؛ همچون اسلوونی، اسرائیل، فنلاند، مجارستان، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و…. اعلام ریزارقام بیدینی در هر کشور در اینجا ممکن نیست؛ اما شایانذکر است که درحالحاضر و در مقایسه با قرن گذشته، اغلبِ کشورها با میزان قابلتوجهی از دینگریزی مواجه بودهاند و برای اولین بار در تاریخ جهان است که تعداد جامعههایی که سکولار میشوند، از تعداد جامعههایی که دیندار میشوند، پیشی میگیرد.
حمایت آشکار از کفر و الحاد در برخی کشورها با اکثریتِ مسلمان، مجازات دارد: درواقع در سیزده کشور اسلامی الحاد جرمی با مجازات مرگ است. باوجوداین همچنان نشانههای متعددی مبنی بر رشد دینگریزی و سکولارشدن درجهان اسلام وجود دارد. البته ذکر آمار دقیق در این کشورها بسیار مشکل است.
درنهایت، مطلق تعداد زنان و مردان سکولار بر روی کرۀ خاکی تاکنون بیسابقه است. بر اساس آخرین تخمینهای مرکز تحقیقاتی پیو۳ در سال ۲۰۱۰، بیش از ۱.۱میلیارد از مردم جهان بیدین بودهاند و احتمال دارد این رقم تا سال ۲۰۲۰ به بیش از ۱.۲میلیارد برسد.
آیا این موجِ دینگریزی ادامه پیدا میکند تا دین بهکلی از روی کرۀ خاکی محو شود؟
پاسخ به این سؤال مطمئناً دشوار است.
ازیکطرف میدانیم که جامعهپذیری اولین موتور محرکی است که دینداری را به پیش میراند: کودکانی که والدین دیندار دارند، با تربیت دینی رشد میکنند و دیندار بار میآیند. بنابراین هرچه افرادْ بیشتروبیشتر از دین دست میکشند، این احتمال بیشتر میشود که فرزندان آنها نیز دیندار بار نیایند و بدینترتیب توسعۀ میاننسلیِ دین در دهههای بعدی تضعیف خواهد شد. بهعلاوه، دینگریزی بهشدت با دسترسی به اینترنت و استفادۀ از آن همبسته است: هرچه اینترنت در زندگی انسانها فراگیرتر میشود، به همان میزان نیز رشد سکولاریسم تداوم مییابد.
از سویی دیگر، افرادِ دیندار معمولاً تعداد فرزندان بیشتری نسبتبه افراد سکولار دارند. امروزه آن کشورهایی که بیشرین نرخ زادولد را دارند، دیندارترین کشورها هستند؛ درحالیکه کشورهایی که کمترین میزان تولد را دارند، سکولارترین کشورها هستند. پس بنا بر ملاحظات جمعیتشناسانه، کشورهای دیندار از این جهت که نوزادان بیشتری دارند، از مزیت زادولد برخوردارند. از اینروست که بر اساس آخرین پیشبینی مرکز تحقیقاتی پیو، احتمال اینکه رشد سکولاریسم در دهههای آتی متوقف شود، زیاد خواهد بود؛ درحالیکه اسلام به گسترش خود ادامه خواهد داد و در سال ۲۰۵۰ بزرگترین دین دنیا خواهد شد.
اما اکنون کلیساها در سرتاسر دنیا در حال بستهشدن هستند. ایمانْ رو به زوال است. تعداد آن مردان و زنانی که زندگی خود را بر اساس آموزههای سکولاریسم و انسانباوری پیش میبرند نیز رو به افزایش است.»
پینوشتها:
• این مطلب را فیل زاکرمن نوشته است و در تاریخ ۱۲ می ۲۰۱۶ با عنوان «RELIGION DECLINING, SECULARISM SURGING» در وبسایت هافینگتونپست منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان «دینداری رو به زوال است، اما اسلام رشد خواهد کرد» و با ترجمۀ مهدی ذوالقدری منتشر کرده است.
• فیل زاکرمن (Phil Zuckerman) استاد جامعهشناسی و مطالعات سکولار در کالج پیتزر در کالیفرنیا است.
[۱] Eurobarometer Poll
[۲] Nones
[۳] Pew Research Center
انتهای پیام
متاسفانه در ایران دین گریزی بیشتر از هر کشور دیگر شده است
اکثر مساجد خالی هستند
تعداد شرکت کنندگان نماز جمعه کمتر از یک درصد است
روحانیون باید زحمت بیشتری بکشند
و جوانان را هدایت نمایند
دوست عزیز،تظاهربه دین گریزی آره،صددرصدموافقم باهات،امابعیدمیدونم دین گریزداشته باشیم،حتی یکنفر.دلیل مستند:
امروزه ازجمعیت ایران همه میفهمن بستن کمربندایمنی ازیکطرف منجربه کاهش میزان صدمات درزمان وقوع تصادفات وازطرف دیگه قانوناًالزامی هستش.
خب،حالابادیدن تابلوایست مجری،ترمزمیکنم،برخلاف قانون پیاده میشم،پس ازطرح چندموضوع توسط مجری ونیفتادن دوزاری بنده،مبلغ ناقابل جریمه(به۲دلیل:عدم آموزش قانون باج سبیل۹۹درصد~نبستن کمربند،یک درصد)تمردازقانون تحویل میگیرم،برایه لحظه برخوردمتفاوت مجری باراننده خودروهم مسیربنده،بنابه دلائلی که دیگه براهمه روشنه جریمه که نمیشه هیچ،جناب مجری ازش پوزش میخوادکه معطلش کرده وخواهش میکنه بی احترامی وقصورش روبدلیل عدم تشخیص جعل میزان سرعت توسط دوربین!!!!!نادیده بگیره و…!.
ازاون لحظه تاالان من با مشاهده پلیس کمربندو میبندم،به محضی عبورکردن هم بلافاصله بازمیکنم که باستناددیدگاه شما،تمایل من به قانونگریزی میرسونه،درصورتی که واقعاًاینجورنیست وبشخصه خودم حتی توجاده های خلوت،خاکی وکوهستانی هم کمربندوبازنمیکردم،حتی اگه۱۰ساعت رانندگی کنم).اینجاست که اعتراض من دربرابرتبعیض های بیشمارواظهرمن الشمس(قضائی«محاکم»،اقتصادی«بانکهاوبنگاهها»،شغلی«استخدام ها»،علمی «تحصیلات»و…)توسط نویسندگان ومجریان قانون،بصورت نافرمانی(برخلاف میل باطنی واینکه مطمئنم تخلف ازاین قانون کاملابضررخودم واطرافیان است)بروزمیکنه،چون دارم اعتراضم رو که بیشترظاهرلجاجت داره نشون میدم وخودموگول میزنم که مجری روپیچوندم.
آره دوست من،دین گریزی به تمام اشکالی که الان میبینی دلیلش اینه،من وافرادی دیروز،شماوافرادی الان وتنبلای کلاس هم بالاخره متوجه این معادله بی مجهولی میشن،اونوقته که تازه میفهمیم بوی آب وحس نکرده بودیم،وگرنه شناگرازخودمون قورباغه بچه نزائیده.
آره همنفس،قضیه اینه،باتمام پیچیدگیهاش،باورکن دوست من،باورکن
اشتباه محض می کنید ! دین گریزی در ایران بخصوص بین جوانان آمار بالایی دارد ، کمی در بین مردم باشید متوجه می شوید ، نیاز کمربند ایمنی نیست ….