انتقاد یک اصولگرا به سعید قاسمی
«امید حسینی» فعال فضای مجازی اصولگرا در یادداشتی تلگرامی در نقد اظهارات فردی به نام «سعید قاسمی» درباره ی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت:
من سعید قاسمی را باوجود همه اختلافات سیاسی و با وجود همه اظهارات تند و عجیب و غریبش دوست داشتم، مخصوصا از این جهت که رزمنده بود و سالها در جبههها حضور داشت و با دشمنان این مرز و بوم جنگید.
یادم میآید که یکی از قسمتهای #روایت_فتح به نام “آقا سعید” بود و درباره فرماندهی و نقش او در عملیات مرصاد. آنجا دوربین سیدمرتضی آوینی دنبال سعید قاسمی راه میافتاد و حتی خواهش میکرد که حرفی بزن، اما آن روزها آقاسعیدِ روایت فتح ترجیح میداد کمتر حرف بزند و بیشتر عمل کند.
اما حالا کارش شده فقط حرف زدن! صحبتها و حرفهایی از او منتشر میشود که آدم میماند که چه بگوید. کار از اختلافنظر سیاسی هم گذشته. به بیانصافی و بداخلاقی رسیده.
حیف آقاسعید، حیف. لااقل بگذار خاطرات آن مجاهدتها و زحمتها برایمان زنده بماند و به آن افتخار کنیم. به خدا قسم لب فرو بستن و یا مودبانه حرف زدن، منافاتی با نقد داشتن و انتقاد کردن ندارد.
در این شرایط حرف زدن تو، فقط حرف زدن خودت نیست. تو با انتشار چنین سخنانی، خواسته یا ناخواسته باعث میشوی یک نسل، یک فرهنگ و یک آرمان زیرسوال برود. از تو سرداری میسازند برای زدن اصل و اساس سرداری. حالا یکی مثل حاج قاسم سلیمانی، این وسط حرف نمیزند و همچنان مرد و مردانه پای کار است، اما خب جنابعالی کاری میکنی که آن بنده خدا هم از تیر و ترکشهای تو در امان نباشد. هرچند هرکس را در قبر خودش میگذارند!
انتهای پیام
حالا چرا نسبت به چنین آدم بد دهان تندخو و سرشار از خشونتی ابراز علاقه میکنی؟ از دست و زبانش میترسی؟ بفرمایید مگر فقط این رفت جبهه که حالا زمین و زمان را بدهکار بدونه و به خودش اجازه بده چنین بی پروا فحاشی کنه؟ حالا بماند که کاش نمیرفت و خون به دل شهید همت نمیکرد.
بعنوان یک مسلمان شهادت میدهم به وحدانیت خداوندورسالت خاتم پیامبران و ولایت اهل بیت و بیزاری از سخنان سعید قاسمی درباره مرحوم هاشمی
دوست عزیز که به جبهه رفتن و جلو دوربین روایت فتح این آقای با ریش عاریه ای، افتخار می کنی. خوب است حکایت همرزمان این فرد را هم بخوانی. از دوربین فرار می کرد؟! خدایا عاقبت همه ما را به خیر کن
لطفا” همه پيگيري کنند و مطالبه عمومي بشود تا اين آقا که حتي شهامت نداشت سر حرف خودش بايستد، ريشش را بزند! تا بداند که مردم مي فهمند که داشتن تريبون و حرافي و لفاظي، بمعني اصولگرائي نيست! همانا اين روش، نامي ندارد مگر افولگرائي که اين آقا تا قعر آن در غلطيده است.
هر جای دیگر دنیا بود به جای ِ دعوت از این آقا برای سخنرانی، ایشون رو در بیمارستان روانی برای مداوا میخوابوندن