افلاطون؛ حکیم حاکم و معتقدات دینی ایرانیان
روزنامه اعتماد با فتحالله مجتبایی، ادیب و پژوهشگر، گفتوگویی داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید.
«در بزرگی افلاطون همین بس که وایتهد فیلسوف انگلیسی معاصر گفته بود تمام تاریخ فلسفه، در واقع چیزی نیست جز حاشیهای بر کتابهای او! افلاطون بیتردید مهمترین شاگرد سقراط بود. او را به عنوان معمار اصلی فلسفه سیاسی میشناسند. آموزههای او در سدههای مختلف منبع الهام و مورد بحث همه متفکران و معتبرترین محافل فلسفی و سیاسی جهان بوده است. چنانکه این فیلسوف بلندپایه حیطههای تازهتری را برای بحث و بررسی مورد توجه قرار داد و بنیان تفکر و اندیشه در علوم گوناگون مانند علوم تربیتی و نظریه دولت و فلسفه آدمی را پیریزی کرد. فلسفه افلاطون، بدان گـونه که به وسیله نوشتههای او مجال ظهور مییابد، دستگاهی تام و کامل نـیست، بـلکه نـشانی از نوعی تکامل تدریجی به همراه دارد. از این رو از دوران کمال وی به این طرف، به نظر میآید که این فلسفه صـورتی تـام دارد؛ در عین حال که در تکامل فکری افلاطون و استمرار کار او تا سنین کهنسالیاش هیچ حـرفی نـیست، وحـدت اندیشه و رویکرد تفکر وی در برابر همه تغییرها پایدار میماند؛ به گونهای که نوشتههای دوره جوانی آن را به هـمان روشنی آثار دوره پیریاش است. در فعالیت ادبی افـلاطون چهار دوره الفدوره سقراطی، انتقال، دوره کمال و دوره کهنسالی را میتوان از هم تمییز داد.
ویژگی غالب در روش فلسفه افلاطونی جستوجوی حقیقت از طریق دیالکتیک است. افلاطون به تدریج در پروردنِ قوانین اندیشه توفیق مـییابد و راه را بـرای منطق ارسطویی هموار میسازد. با وجود این روش عقلانی فراگیر در عرصه معرفت، جریان زیرینی از شهود نیز در فلسفه افـلاطون رخ مـینماید که به پذیرش روزافزون عنصری غیرعقلانی در ماهیت ذهن منتهی میشود و اهمیت امـور غـریزی را آشکار میسازد؛ یعنی نیروهایی را که از حیات نـاآگاه نـفس سـرچشمه میگیرند. حال درباره شخصیتی چون افلاطون کار هر کسی نیست که دست به قلم برد و بنویسد. ما فارسیزبانان به لطف مترجمان با آثار متعددی از افلاطون آشنا شدهایم و کتابهای زیادی درباره او و آرا و آثارش منتشر شده است. اما شاید اعتبار کمتر کسی در میان آنها به پای استاد فتحالله مجتبایی برسد. فتحالله مجتبایی (زاده ۱۳۰۶ در تهران)، ادیب، پژوهشگر، نویسنده و مترجم ایرانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. او سالها استاد دانشگاه تهران و نیز استاد دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بوده است.
فتحالله مجتبایی در سال ۱۸ آذر ۱۳۰۶ در تهران به دنیا آمد. مقدمات ادبیات و علوم رسمی را در فراهان اراک فراگرفت. پدر و اجداد وی از مستوفیان دوران قاجار بودند و جد و نیای او از بزرگان صوفیه طریقت نعمتاللهی، مجتبایی در چنین خانوادهای تعلیمات مقدماتی را پشت سر گذاشت و همین زمینه نیز مطالعات او را به تاریخ ادیان و فلسفه شرق و هند کشاند. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و دانشسرای عالی درجه لیسانس گرفت و از آن سال تا ۱۳۳۸ در دبیرستانهای اراک و تهران و دانشسرای عالی به تدریس ادبیات و زبانهای خارجی اشتغال داشت. در ۱۳۳۹ از طرف وزارت فرهنگ برای آشنایی با روشهای جدید تالیف کتابهای درسی به خارج از کشور اعزام شد و پس از یک دوره مطالعه و تحقیق در این زمینه در ایالات متحده امریکا (دانشگاه کلمبیا، نیویورک) به کشور بازگشت و مامور تهیه و تدوین کتابهای درسی در ادبیات برای دبیرستانها شد. فتحالله مجتبایی در دوران تحصیل خود از محضر استادان بزرگی در داخل و خارج از کشور استفاده کرد و برای آشنایی با عرفان هندی مسافرتهای متعددی به هند و پاکستان داشت.
او درجه دکترای تاریخ ادیان و فلسفه شرق را از دانشگاه هاروارد امریکا در سال ۱۳۵۰ اخذ و در مرکز مطالعات ادیان جهان امریکا، تاریخ تطبیقی ادیان را تحصیل کرد. از جمله آثار او «شهر زیبای افلاطون» است که در واپسین ماههای سال گذشته برای بار دوم به همت انتشارات هرمس به چاپ رسید. این کتاب مقایسهای است میان شهر آرمانی افلاطون و آرا و آرمانهایی که مردم ایران درباره مقام شاهی و صفات و فضائل بایسته آن داشتهاند. آنچه در «شهر زیبای افلاطون» آمده است در اصل برگرفته از یادداشتهایی است که او در دوران دانشجویی در هاروارد برای مقالات درسی و سمینارهایی که در بخش مطالعات بینالنهرین، بخش هندشناسی و بخش ایرانشناسی تشکیل میشد، تهیه کرده است و در همان سالها برخی از آنها در تهران به صورت مقالاتی در مجله سخن و سخنرانیهایی در انجمن فرهنگ ایران باستان به زبان پارسی منتشر شده بود.
مجتبایی در بخشی از این کتاب با اشاره به نظریه «پادشاه فیلسوف» افلاطون مینویسد: «کاری که «حاکم حکیم» باید بکند در حقیقت همان است که در معتقدات دینی ایرانیان بختاران یا «سوشیانها» باید به جای آورند؛ در هر دو حال غرض و غایت یکی است و آن پاک ساختن جهان است از ظلم و دروغ و مرگ و تباهی و رسانیدن آن به کمال عدل و راستی و نیکی و برقرار کردن شهر زیبا یا شهر آرمانی.» سرفصلهای این کتاب عبارتند از: پیشگفتار در گونههای مزداپرستی، زرتشت و شاهان هخامنشی، افلاطون و آیین شهریاری ایران، خورنه، نور، آتش و طبقات سهگانه، حکمت و حکومت، دو گونه شاهی و شاه و بُختار. «شهر زیبای افلاطون» نوشته فتحالله مجتبایی به کوشش محمدرضا عدلی و به همت نشر هرمس برای بار دوم به چاپ رسیده است و در دسترس علاقهمندان قرار دارد.»
انتهای پیام