جولان پرچمهای ترکیه و باکو در آذربایجان
روزنامهی شرق در ماه گذشته در گزارشی با این عنوان نوشت:
در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۳ فردی پرچم اسرائیل را در میدان آزادی تهران و بزرگراه امام علی(ع) به نمایش گذاشت که فیلم این حرکت به وسیله شبکه ضدایرانی و تجزیهطلب «ایراناینترنشنال» و همچنین صفحه وزارت خارجه اسرائیل در فضای مجازی انتشار یافت. ازاینرو پیگیری این اقدام بهسرعت در دستور کار دستگاههای امنیتی کشور قرار گرفت و با رصد درست اطلاعاتی، فرد پرچمگردان شناسایی، دستگیر و در کمتر از ۲۴ ساعت در اختیار مراجع قضائی قرار گرفت.
بدون تردید ملت بزرگ ایران از جولان پرچم «هر بیگانه» و بدخواه این آب و خاک خشمگین شده و رفتاری چنین را برنمیتابد. اما سالهاست که پرچمهای ترکیه و باکو به همراه نمادهای مشهود و مشهور پانترکیسم ازجمله گرگ خاکستری بهطور ویژه در دو استان آذربایجان شرقی و غربی تبلیغ و ترویج میشوند و این در حالی است که باکو و ترکیه اثبات کردهاند شریک راهبردی اسرائیل در مواضع ضدایرانی هستند و این مثلث خطرناک، در جهت ایجاد خفگی ژئوپولیتیکی برای ایران عزیزمان همدست و همکار هستند! برای مثال، در مناقشات چند سال اخیر باکو و ایران در قفقاز و مسئله دالان تورانی (زنگهزور!) اسرائیل و ترکیه را باید کارگردان و سناریونویس این تحرکات و باکو را بازیگر صحنه دانست.
اسرائیل سالهاست باکو را بهعنوان حیاطخلوت خود برای نفوذ در منطقه و اعمال سیاستهای تروریستی و ضدایرانی انتخاب کرده و باکو نیز برای رسیدن به مطامع و زیادهخواهیهای خود، این میدان را برای اسرائیل گسترانیده است. بنابراین همان اندازه که پیشگیری از نمایش و نفوذ پرچم اسرائیل در میهن نازنینمان ایران ضرورت دارد، ایستادگی در برابر جولان پرچمهای ترکیه و باکو که با نفوذ عوامل پانترکیسم در ایران انجام میپذیرد نیز ضروری است و تا زمانی که با پرچمهای بالارفته باکو و ترکیه و اقدامات پانترکیستی برخورد قاطع نشود، آن اقدام امنیتی در قبال پرچم اسرائیل، اقدامی ناقص و ناکافی محسوب میشود. در استانهای آذرینشین، آن پرچمها و نمادهای ریز و درشت پانترکیستی به وفور و آزادانه دستبهدست شده و در اماکن عمومی ازجمله فروشگاهها و ورزشگاهها به نمایش و اهتزاز درمیآیند.
سالهاست که بنرنوشتههای تجزیهطلبانه و ضد همبستگی ملی کشور در ورزشگاه یادگار امام تبریز توسط افرادی بالا برده شده و شعارهای دستهجمعی علیه تمامیت ارضی کشور مدام به کار گرفته میشود که استفاده از المانهای قومگرایانه در سطح شهر تبریز نیز از همین دست است. رسانههای با دغدغه ملی، همواره این خطر را به نهادهای رسمی گوشزد کرده و منتظر واکنشهایی به مراتب جدیتر هستند.
بیش از ۶٠٠ کیلومتر مرز مشترک بین ایران و باکو و استقبال گرم باکو از تحرکات تلآویو، اسرائیل را برای نفوذ در منطقه و دستدرازی علیه منافع ملی و مواضع امنیتی ایران گستاختر کرده است. در اعتراف یک دیپلمات پیشین رژیم اسرائیل درباره نوع پیوند و همکاری تلآویو-باکو آمده است: «مأموران اطلاعاتی ما (اسرائیل) در باکو چنین احساس میکنند که در خانه خود هستند. علاوه بر این، باکو به نوعی سکوی جاسوسی برای نیروهای امنیتی اسرائیل تبدیل میشود که به مرزهای ایران دست یابند».
جمال فشی، عامل ترور شهید مسعود علیمحمدی، دانشمند برجسته فیزیک هستهای ایران، هنگام اعترافهای خود در دادگاه، بهروشنی از ارتباط مأموران موساد با باکو پرده برداشت.
در دسامبر ۲۰۱۴ یکی از پهپادهای اسرائیل از آسمان باکو (نخجوان) به سمت تأسیسات هستهای نطنز پرتاب شد.
پس از شناساییشدن حسین جاویدان که در طراحی ترورهای دانشمندان هستهای ایران دست داشته است، این باکو بود که به آن تروریست ضدایرانی پناهندگی سیاسی داد.
علی بوراک، مأمور پیشین اطلاعات ترکیه، در شبکه «جیزدتی» نزدیک به اردوغان، در سخنانش اذعان کرد: «اسرائیل کشوری است که از باکو پشتیبانی اطلاعاتی میکند. موساد یک پایگاه اطلاعاتی در باکو دارد که به تجهیزاتی علیه ایران مجهز است. اسرائیل از طریق باکو، علیه ایران کار اطلاعاتی انجام میدهد».
اما پادویی باکو برای اسرائیل، در ترور دانشمندان هستهای ایران و نفوذ در منطقه خلاصه نشده و ابعاد گوناگونی دارد. در چند سال اخیر مناقشات مرزی بین ایران و باکو شدت بیشتری به خود گرفته و رئیسجمهوری باکو، الهام علیاف، در پی ایجاد خفگی ژئوپلیتیکی برای ایران از طریق دالان تورانی (زنگهزور) است و در این مسیر از پشتیبانی تسلیحاتی اسرائیل بهرهمند بوده و همچنین بخش عمدهای از سوخت اسرائیل را تأمین میکند.
لازم به ذکر است که از نقش موذیانه ضلع دیگر این مثلث متحد یعنی ترکیه و تحریکات و پروپاگانداهای طیب اردوغان علیه ایران نیز نباید غافل بمانیم.
ایرانستیزی، فارسیستیزی و شیعهستیزی بخشی از ایدئولوژی گروهک «گرگهای خاکستری» است.
این گروه نوفاشیستی آشکارا شعار میدهد که «ما پانترکیست هستیم» و روی نقشه طراحیشده خود، وسعت امپراتوری مدنظر پانترکیستها (جهان تورک) را نشان میدهد که در آن بخشی از مناطق شمال غربی و شمالی ایران نیز دیده میشود.
اشتراکات و همکاریهایی بین اردوغان و دولت باحچهلی رهبر این گروهک وجود دارد. این گروهگ نام خود را از افسانه یک گرگ خاکستری ماده (بُزقورد) مادر جد توتمی ترکان گرفته است و در طراحی روی جلد نشریه این گروهک، تصویر گرگ خاکستری درون ماه و ستاره (پرچم ترکیه و باکو) به چشم میخورد.
اتریش، فرانسه، آلمان و هلند فعالیت این شبکه تروریستی را به موجب قانون ممنوع اعلام کردهاند.
اعضای این شبکه علاوه بر نفرتپراکنی و خشونت قومی یا مذهبی، بهعنوان ستون پنجم دستگاه اطلاعاتی ترکیه در برخی کشورها فعالیت میکنند.
اما نکته درخور تأمل ماجرا اینجاست که عدهای در داخل ایران بهویژه مناطق آذرینشین، آشکارا به تبلیغ و ترویج آن گروهک مشغول هستند؛ چنانکه در یک دست پرچم باکو و ترکیه را بالا برده و با دستی دیگر علامتی را نشان میدهند که تداعیکننده پوزه و چهره گرگی است که متعلق به گروهک گرگهای خاکستری است.
همه این شواهد، مصادیق و نمونههای زنده و عینی نشانگر این واقعیت است که پرچم اسرائیل با پرچم باکو و ترکیه بهشدت گره خورده و پیوند این سه پرچم، اهداف مشترکی را علیه تمامیت ارضی، امنیت ملی و همبستگی ملت ایران در خود پرورانده است. ازاینرو برچیدن پرچم اسرائیل و برخورد با گردانندگان آن، تا زمانی که همین برخورد با عوامل نفوذی ترکیه و باکو نیز انجام نگرفته، اقدامی ناقص و کماثر محسوب میشود.
انتهای پیام
اینکه در استانهای شمالغرب ایران هیچ برخوردی با این پرچم گردانیها صورت نمیگیره فقط یک دلیل منطقی و عقلی بیشتر نمیتونه داشته باشه و اون اینه که کسانی که مسوول برخورد با این کارهای ضد امنیتی و ضد ملی هستند ؛خودشون از جنس همون پرچم گردانها هستند.
جالبه که مردم آذربایجان شمالی دوست دارن به وطن مادریشون ایران برگردن
خب توی کردستان هم پرچم اسراییل و اقلیم کرد عراق را دارن ترویج میدن حتی در اصفهان پرچم افغانستان مشاهده شده ولی نمیدونم چرا به شمال غرب گیر دادن خب هرکسی از یک پرچم خوشش نیاد و آیا این به معنی تجزیه هست؟
باسلام
بنده یک شهروند تبریزم.هم زمان قبل از انقلاب را دیدهام و هم زمان بعدازانقلاب را.میتوانم بگویم در سایه غفلت و سستی شدید ما و مسئولان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کشور و منطقه، و قدرت زیاد رسانه ای و ماهوارهای بیگانه و ضعف زیادما در این خصوص،دردهه های اخیر همیشه شاهد تهاجم ضد ایرانی آنها وعقب نشینی خودمان بوده ایم. عنصر ایرانیت در آذربایجان ما ومخصوصادر تبریز ما خیلی قوی وآشکار بود.روز به روز شاهد عقب نشینی از هویت قوی ایرانی واسلامی خودمان هستیم.جوانان ما را بادروغ های ماهوارهای و اینستاگرامی براحتی فریب میدهند. ما هم نشستیم وداریم نگاه میکنیم.دانایان فرهنگی و ادبی و تاریخی شهر هم گوشه گیری کرده اند.نماد های مغولی وازبکی و عثمانی هم بشدت ازخارج مرزها تزریق میشوند.
هیچ صحبتی هم ازدیوانهای فارسی نظامی گنجوی وخاقانی شیروانی وشمس تبریزی و قطران تبریزی وشهریار و… هم به میان نمی آید.استحاله هویتی هم با گردشگری در سطح گسترده در همسایگان دارای فرهنگ سرشار از برهنگی والکلیسم و…. همگی دست بدست هم داده وحالتی از خسران فرهنگی واجتماعی و سیاسی را برای منطقه ما رقم زده اند.
اگر زمامداران خردمندی داشتیم ۳۰ سال پیش در هنگام فروپاشی شوروی، شروان(آذربایگان شمالی) به ایران بازگشته بود و خودبخود این دردسرها هم درست نمیشد ولی اشکال نداره، در آیندهای نهچندان دور سرزمینهای از دسترفتهی شمال ایران به کشور بازخواهد گشت.
متن رو کامل نخوندم چون مطالبش کاملا فاشیستی بود.. اما همینقدر که خوندم چند تا نکته بگم..
اولا گرگ خاکستری نماد ترک هاست و ربطی به تجزیه و این چیزا نداره
دوما جمهوری باکو نه ،، جمهوری آذربایجان ، باکو پایتختشونه
سوما کوریدور زنگه زور ربطی به ایران نداره و مسأله آذربایجان و ارمنستانه