تغییر الگوی فعالان اجتماعی
«محمد صابریان»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز که از فعالان دانشجویی است، در یادداشتی دربارهی تغییر الگوی فعالان اجتماعی نوشت:
فعالان اجتماعی در هر اجتماع بسته به میزان اثر بخشی فعالیتشان میتوانند نقش پررنگی در بهبود وضعیت اجتماعی داشته باشند.
در دههی گذشته با الگویی از فعالان اجتماعی روبرو بودیم که در آن فعال اجتماعی نسبت به هرچیزی اعلام موضع میکرد و در مورد هر موضوعی یک فعالیتی در کارنامهی خودش داشت: حفاظت از محیط زیست، فعال حقوق بشر، خشونت علیه زنان، کودکان کار، حقوق حیوانات، مباره با فساد و … شاید حالا هم اسم برخی از این فعالان در ذهن شما تداعی شده است.
شاید بتوان اصلیترین وجه مشترک این نوع از فعالان را عدم کار تخصصی و مستمر خواند که این عدم پایبندی به متدولوژی علمی و حرکت تخصصی خود ناشی از جو موجود در روشنفکران دهههای گذشته از جمله آل احمد، شریعتی، سروش و ملکیان است.
روشنفکرانی که نه چندان بر متدولوژی علمی پایبند نه چندان تمرکز کار داشتند؛ بیشتر کار آنان مباحث ذوقی و ادبی همراه با شلختگی موضوعی بوده است. به طبع فعالان اجتماعی تحت تأثیر این فضای روشنفکری به دلیل عمق کم و گستردگی مباحث امکان تاثیرگذاری چندانی داشتهاند.
ناکارآمدی این فعالیتها و شکست نسخههای روشنفکران نسل گذشته در دههی هشتاد منجر به ظهور نسل جدیدی از رروشنفکران و نواندیشان و فعالان اجتماعی شد که متعهدانه کار جدی و علمی انجام میدهند البته این تفکیک زمانی خود دقیق نبوده و ما حتی در دههی هشتاد و پیش از آن شاهد حضور پررنگ افرادی چون مرحوم هدی صابر هستیم.
هدی صابر، روشنفکری که همزمان پا به عرصهی فعالیت اجتماعی گذاشت و به صورت متمرکز به مسالهی فقر و فقرزدایی در ایران و به ویژه منطقهی سیستان پرداخت. وی بارها رفتار و جو غالب بر فضای روشنفکران ایران را نقد و آنان را متوجه مسایل اصلیتر جامعهی ایران میکرد. با این وجود در دههی نود حضور پررنگتری از نسل نو فعالان اجتماعی و متفکران را شاهدیم.
در ادامه برای روشنتر شدن بحث به معرفی برخی از فعالیتهای فکری و اجتماعی جدیتر در عرصهی فکری و اجتماعی پرداخته میشود:
1: دکتر فیرحی و حلقهی مطالعاتی وی که به بررسی نسبت دین و سیاست میپردازد و تاکنون کتب و مقالات زیادی در این رابطه تولید کردهاند.
2: موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد متعلق به دکتر فرشاد مؤمنی و جمعی از نهادگرایان ایرانی که با برگزاری جلسات بحث و بررسی و تولید مقالات علمی به مسالهی توسعه و اقتصاد میپردازند.
3: موسسهی پرسش که به برگزاری سمینارها و کلاسهای آزاد در حوزهی علوم انسانی و اجتماعی میپردازد.
4: تیم نشریهی تقریرات به سردبیری علیاشرف فتحی که به طور جدی به مسالهی فقه پویا و وضعیت حوزهها میپردازد.
5: سایت ترجمان به سردبیری مرتضی روحانی که به طور جدی مشغول به ترجمهی آثار و تولیدات جدید علوم انسانی در دنیا میپردازد.
6: نشریهی نسیم بیداری به سردبیر سیدمهدی طباطبایی که به طور مشخص به مسالهی تاریخ شفاهی میپردازند.
به غیر از موارد گفته شده میتوان به دیگرانی چون آیت الله سروش محلاتی، آیت الله سید ضیا مرتضوی، سروش دباغ (فرزند دکتر سروش که برخلاف پدر به کار جدی فلسفی در حوزهی فلسفهی زبان مشغول است)، یاسر میردامادی و … اشاره کرد.
همچنین شاهد ظهور رسانههای جدیدی هستیم که به طور جدی در مسالهی علوم انسانی کار میکنند، مجلهی «رو ب رو»، سایتهای تحلیلی به مانند «میدان» و «پروبلماتیکا» نیز در زمرهی این رسانههای نو قرار دارند.
در پس این تغییرات در جغرافیای فکری تغییراتی نیز در الگو فعالان اجتماعی جدید ایجاد شد که از نمونههای موفق که اخیراً به طور مشخصی به موفقیتهای جدی دست یافتهاند میتوان به این موارد اشاره کرد:
یک: یاشار سلطانی و سایت معماری نیوز که به طور مشخص بر مسالهی شهر تهران و بهبود فضای شهری کار میکنند و اخیراً نیز از فساد گسترده در شهرداری پرده برداشتند. دو: موسسهی آموزشی و پژوهشی رهایی که در زمینهی آموزش جنسی به کودکان و زیست جنسی فعالیت میکنند و اخیراً دست به انتشار چند جلد کتاب برای کودکان زدهاند. سه: روزنامهنگاران محیط زیستی چون صدرا محقق که به طور جد پیگیر مسالهی محیط زیست هستند. چهار: سمن دیدهبان شفافیت و عدالت که احمد توکلی پس از دوران نمایندگی مجلس خود ایجاد کرده است و تاکنون برخورد خوب و نسبتا فراجناحی با مسالهی فساد داشته است.
امید میرود که با حمایت از این الگوی جدید به سمت ایرانی آّبادتر و آزادتر حرکت کنیم.
انتهای پیام
…..«کسی که الماس رو با ریگ عوض می کند فقط ابله است»
اصلاح طلبان هم باید حواسشان باشد که زيباكلام ها اصل نشوند و افرادی فکری تر این جریان به حاشیه بروند!…
این قسمت پایانی از نوشته دو روز پیش جناب صابریان است که بنام افول اصولگرایان در انصاف نیوز آمد و هنوز جوهر آن خشک نشده ، امروز شاهد درفشانی جدید ایشان هستیم !!!
ایشان در نوشته امروز خود ابتدا به روشنفکران ده های گذشته ( آل احمد و….. ) پرداخته . و با نهی و دوری جستن از آنها ، معیار و مقیاس برای روشنفکران نسل جدید قرار داده ، و یافته های خود را با ذکر نام و آدرس به دیگران معرفی میکند .
تمام مقدمه این نوشته، همان معیار و قیاسی که شابلون فکری جناب صابریان را تشکیل داده و با آن به سراغ سنجیدن روشنفکران رفته ،
تقریبا کلمه به کلمه نظریات دکتر صادق زیبا کلام است که سالهاست
آنها را مطرح میکند و چشم و گوش اغلب ما را به دنیای جدید و واقعی امروز باز کرده است ، همان ریگ الماس نمائی که باید مواظبش بود !!!
در ضمن اون الماس یافته شده جناب عالی ( احمد توکلی ) با چه معیار و قیاسی بود !؟ غیر از این است که مجذوب چب روی و عدالت خواهی توکلی شدید !؟ که باید گفت این چپ روی ( البته بیشتر لوچ است تا چپ ) میراث همان روشنفکران ده های گذشته از آل احمد ها ست !!
جناب صابریان گویا شما بد جوری جویا ی نام هستید و عجله دارید !؟
مقاله و تحلیل هائی در این سطح پختگی های زیادی میطلبد که ….
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
انصاف سلام ، بسیار خوب اگر قصد نشر کامنت ” حسین ” را ندارید ، گله ای نیست ، حد اقل خودتان ( تیم انصاف ) + جناب صابریان این را بخواند .
اگر انتقاد نباشد ، شاید ما ناخواسته مار در آستین خود پرورش دهیم .
موفق و پایدار باشید