آزمون وفاق در مجلس | عباس عبدی
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در روزنامه اعتماد نوشت: «وفاق و توافق از نوع كنشهاي دوسويه و نسبي است. به عبارت ديگر نوعي از توافق طرفيني بر آن حاكم است و الا اگر غير از اين باشد، به معناي كوتاه آمدن و بدتر از آن تسليم شدن است. وفاق نوعي آتشبس و حركت به سوي صلح دايمي است و واقعيتي دو و حتي چندجانبه و محصول نهايي توافق و تفاهم و سازش است. به همين علت نيز تندروها در آن جايي ندارند، چون ذهنيت آنان صفر و يك؛ همه يا هيچ است. دركي از توافق و وفاق ندارند.
هر گامي به سوي وفاق را به منزله گامي براي تسليم نهايي طرف مقابل يا سلطه خود تلقي ميكنند. به همين علت آنان از دايره راهبرد وفاق خارج هستند و بايد آنان را چنان منزوي كرد تا راهبرد وفاق عينيت پيدا كند. متاسفانه ساختار انتخاباتي در ايران به گونهاي است كه موجب تعارض شديد ميان نتايج انتخابات مجلس و رياستجمهوري ميشود. بدون ترديد آراي واقعي تندروها در كشور و در بالاترين اندازه خود، حدود ۱۰ درصد است.
با اين حجم از آرا، امكان اينكه بتوانند در مجلس تعدادي نماينده داشته باشند، وجود ندارد. براي نمونه كافي است به انتخابات تهران نگاه كنيم كه با حدود ۱۰ درصد مشاركتكنندگان آراي تندروها تا ۳ درصد و كمتر از كل واجدين حق راي و اكثريت راهيافتگان به مجلس از آنان بود، در حالي كه رفتار و نتيجه حوزه انتخابيه تهران در رياستجمهوري به كلي متفاوت بود. علت اصلي در رقابتي نبودن انتخابات مجلس و رقابتي شدن (نسبي) انتخابات رياستجمهوري بود كه ساختار مشاركتكنندگان به كلي تغيير كردند. اين وضعي است كه اكنون با آن مواجه هستيم. آقاي پزشكيان براي حل اين تنشها كوشيدهاند كه سياست وفاق را پيشه كنند و آن را شعار انتخاباتي خود قرار دهند و اتفاقا مورد حمايت مردم نيز هست.
نظرسنجيهاي معتبر نشان ميدهد كه اكثريت قاطع مردم با اولويت قرار گرفتن شعار افزايش وحدت توسط آقاي پزشكيان به ميزان زيادي موافق هستند و آن را تاييد ميكنند و داراي اولويت ميدانند. تكيه كلام وي در انتخابات پرهيز از دعوا كردن بود. به همين علت صلاح دانستند كه فهرستي از وزرا را به مجلس ارايه دهند كه برخلاف انتظار طرفدارانشان تعدادي از وزراي منسوب به جناح مقابل نيز در آن حضور دارد و همين امر موجب اعتراضاتي شده است.
اكنون كه وزراي پيشنهادي در كميسيونهاي مجلس حاضر شدهاند، شواهد نشان ميدهد كه برخلاف انتظار، بخشي از نمايندگان به جاي پرداختن به كارايي و صلاحيت حرفهاي وزراي پيشنهادي، به صورت جناحي و آن هم در قالب ضد وفاق راي دادهاند. چرا چنين ادعايي ميشود؟ چون برخي وزراي پيشنهادي كه در كميسيونهاي مجلس آراي كمتري از ديگران آوردهاند، به لحاظ حرفهاي و صلاحيت عمومي از خبرهترين افراد در كار خود هستند و اگر قرار بود كه از منظر كارايي ارزيابي شوند، آنان قطعا در بالاي فهرست آراي داده شده قرار ميگرفتند. در حالي كه اغلب كارشناسان به تواناييهاي آنان اذعان دارند و در حوزه خود صاحب سبك و نظر و اعتبار هستند، ولي اكنون در بخشي از مجلس با عدم اقبال مواجه شدهاند.
به عبارت ديگر واكنش مجلس به شعار مورد تاييد مردم و نياز جامعه، يعني وفاق منفي بوده است. البته اين رفتارها در جمعهاي محدود بوده است و احتمال دارد كه در روز راي اعتماد و صحن علني اصلاح شود ولي آقاي پزشكيان بايد اين مساله را به خوبي شرح دهد، در صورتي كه مجلس بخواهد برخلاف صلاحيتهاي حرفهاي وارد مسائل خطي و سياسي شود، ايده وفاق شكست يا حداقل ترك خورده تلقي ميشود و مسووليت آن با مجلس و نمايندگان است. مجلس و زعماي آن به ويژه رياست محترم مجلس بايد به راي و شعار ملت احترام بگذارند.
فراموش نكنيم؛ «آن كه خانه نيين (ساخته شده از ني) است، بازي (بازي آتشاندازي) نه اين است.» به اين فرصت بينظيري كه بر اثر انتخاب آقاي پزشكيان به وجود آمده احترام بگذاريم و آن را قدر بدانيم و الا امروز تحت مديريت كساني ميبوديد كه هيچ اعتبار و احترامي براي شما قائل نبودند. اين فرصتها تكرار شدني نيست. برنامه پزشكيان بسنده كردن به مطالبات ۵۰ درصد آمده پاي صندوق نيست، بايد آناني كه نيامدند را نيز نمايندگي كند، در حالي كه اين كابينه در بهترين حالت حتي نميتواند همه كساني كه پاي صندوق آمدند را نيز راضي كند. ولي براي گام برداشتن در مسير وفاق و پرهيز از دعوا ضروري است.
به شعار وفاق ملي پزشكيان بايد لبيك گفت و اجازه نداد يك اقليت شناخته شده كه نابودي خود را در تحقق اين شعار ميبينند، علامت سوال بزرگي جلوي مجلس قرار دهند. مجلس تازه آغاز به كار كرده و نمايندگان هنوز جا نيفتادهاند. رييس مجلس نقش تعيينكنندهاي براي عبور از اين وضع دارد، نبايد اجازه دهد كه گروه اندك و پر سر و صداي تندرو با مخالفت خود با كابينه رهبري و اقتدار خود را به جاي رئيس بر مجلس تحميل كنند.»
انتهای پیام
ملت منتطر دیدن تغییرات در سیاست داخلی و داخلی است تا امیدوار شود و گرنه سخنرانی و قلم فرسایی دیگر کارساز نیست