مجتهدشبستری: در عبادات هم باید تجدیدنظرهایی بشود
«محمد مجتهدشبستری» پژوهشگر دینی می گوید: من بر این باورم که در عبادات هم باید تجدیدنظرهایی بشود، … به نظر من در عبادات باید مفهوم «وجوب» را کنار گذاشت و بهجای آن، مفهوم «توصیه» را باید قرار داد.
به گزارش انصاف نیوز، بر اساس متنی در کانال تلگرامی آقای شبستری، او در گفتو گو با مولود بهرامیان توضیح داد: مفهوم وجوب که واجب است ظهر چنین نماز بخوانید و واجب است که روزه بگیرید. این مفهوم به باور من اعتبار خود را از دست داده است.
عبادات را بهعنوان یک سلسله اعمال بدنی- روحی روانی که به منظور تعالی روحی مفیدند، میتوان «توصیه» کرد.
این عبادات (اگر) با مراعات اصول اخلاقی و زیستن اخلاقی باشد، برای عدّهی زیادی بهداشت روانی بهدنبال داشته و آنان را تعالی میبخشد.
من عرض میکنم: آنچه اصل و اساس تقرّب انسان به خداست، فضیلتهای اخلاقی و اعمال متناسب با آنها است.«خُلُق» شریف است نه دولا راست شدن. باید توصیه کرد که خُلق عوض شود و ساختار فضیلتی تغییر یابد.
اگر آن ساختار فضیلتی تغییر نکند هزار بار هم آدمی عبادت کند، به هیچ جایی نمیرسد.
یعنی درست برعکس آنچه اکنون رایج است که به عبادات اصالت داده میشود. من با این رویّه کاملاً مخالفم.
توصیه باید به کسب فضایل اخلاقی و متزیّن شدن به خلقهای انسانی باشد.
2- من از تعابیری که از آنها تکلیف در زمینهی عبادات برمیآید، اجتناب میکنم.
با یک مثال این را روشن کنم. وقتی بچّهای بدغذا است و غذا نمیخورد، پدر و مادرش میگویند: فرزندم اگر فلان غذا را نخوری، وقتی بزرگ شدی، بیماری پوکی استخوان میگیری.
همین معنا را هم میتوان برای کسب تعادل روحی روانی و تعالی به عبادات توصیه کرد نه آن معنایی که در وجوب هست، نوعی تکلّف و رنج در آن موجود است.
به مخاطبان باید گفت اگر میتوانید این اعمال را آنطور که در طبیعت افعال عبادی هست، …، توصیه میکنیم که این کارها را انجام دهید؛
امّا اگر به هر علّت نتوانستید چنین کنید، به قدر مقدور این اعمال را بهجا آورید.
…. هر قدر که میتوانید ارتباط خود را با خداوند قطع نکنید و کارهایی در این زمینه انجام دهید.
به نظر من دستور از بالا، تغییری در این وضعیت ایجاد نمیکند.
باید به آنان گفت اگر نمیتوانید مثلاً نمازهای یومیّه را یا روزهی سی روز ماه رمضان را با آن شرایط و آمادگیهای لازم روحی و اخلاقی انجام دهید، اعمال سبکتری را بهعنوان جایگزین انجام دهید نه اینکه اگر نمازها را نخوانی و روزهها را نگیری گناه دارد و معذَّب خواهی شد!
نکتهی دیگر این است که من نوع رایج در دعوت به عبادات رسمی با برچسپ و خطاب تکلیفی را کاملاً در بحران میبینم. افراد بسیاری هستند که در رودربایستی گیر کردهاند و این اعمال را انجام میدهند ولی در خلوت خود آنها را انجام نمیدهند و این وضع موجب شیوع نفاق و ریا شده است.
آنطور که گفتم اگر عبادات جنبهی توصیهای پیدا کنند، در خانوادهها اختلاف پیدا نمیشود و تفاوتهای فردی و سنخ روانی اعضای آن که از همدیگر متفاوت است، در نظر گرفته میشود.
3- به نظر من آیاتی که در قرآن از مادّهی تکلیف به کار گرفته شده است، به هیچوجه به معنای تکلیف کلامی و فقهی نیست.
واژهی تکلیف در معنای کلامی و فقهی ،تاریخ پیدایش دارد.
هم اکنون کتابی در نظرم هست که رسالهی دکتری یک دانشمند خارجی است، در این کتاب بررسی شده که واژهی تکلیف در معنای رایج فعلی، چگونه در میان مسلمانان پیدا شده است.
البتّه من منکر این نیستم، ممکن است کسی در اثنای ارتباط معنوی با خدا در مراحل تعالی روانی خودش برای خودش، تکلیف تجربه کند. این غیر از آن تکلیف است که در بیان و خطاب دینی رایج ما حضور دارد و باید آنرا کنار گذاشت.
توصیه میکنم علاقهمندان این بحث، مقالهای را که اخیراً با عنوان «چگونه دوران علم اصول و اجتهاد فقهی سپری شده است» در اینترنت منتشر کردهام، بخوانند.
* احكام فقهي از دو مقوله اند – عبادي و غير عبادي:
احكام عبادي شامل عبادياتي از قبيل نماز و روزه و حج و … مي شود و تکنیکهایی برای تعالی روحی هستند كه نوعا تاسيس شارعند.
احكام غيرعبادي كه شامل معاملات و سياسيات و … ( كلا احكام اجتماعي ) بوده و نوعا گزينش پيامبر از قوانين عصر نزول و امضاي آنها جهت اجرا بوده است و لذا مبتني بر عقل عرفي و در راستاي تحقق اخلاق و عدالت اجتماعي اند و به همين دليل تابع شرايط زمان و زمينه اجراي خود بوده و قابل تغييرند.
انتهای پیام
اگر بدون تعصب و با نگاه باز به مسایل مطروحه توسط استاد نگاه کنیم نه تنها نافی شریعت نمی باشد که باعث جذب بیشتر جوانان به دین می گردد. در این روزگاری که بازار بی دینی و دینی های سهل گیرانه مثل مسحیت و … باب شده است. باید نگاه رسمی حاکمیت نیز مروج این نوع برداشت از دین باشد.