آیا زمان مجوز دادن به تلویزیون خصوصی فرا نرسیده؟
«سیدحمید حسینی یزدی» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی در ضروریت راه اندازی تلویزیون خصوصی نوشت:
شبکه های اجتماعی و پیام رسان مانند تلگرام، وایبر، واتس آپ و … ابزارهای موبایلی جدیدی است که در دو سال گذشته رواج زیادی یافته و تاثیرات مثبت و منفی را دربرداشته است. شبکههای اجتماعی به دلیل غالب بودن فضای گپ و گفتگو و از طرف دیگر ریشهدار بودن فرهنگ گفتمانی در کشور ما توانستهاند بیش از سایر رسانههای مجازی، مورد توجه قرار گیرند و استفاده از آنها رو به افزایش است به نحوی که امروزه استفاده از روزنامه و سایتها و خبرگزاریها و وبلاگها و حتی شبکههای اجتماعی قدیمیتر مانند فیسبوک از رونق افتاده و خبرگزاریها و سایتهای مختلف برای اینکه از عقب نیفتند اقدام به ایجاد کانالهای تلگرامی و … کردهاند.
پرده اول: شبکههای اجتماعی و پیام رسانی موبایلی ویژگیهای خاصی دارند که موجب تمایزشان از سایر ابزارهای فضای مجازی و فراگیریشان شده است. این ویژگیها میتواند تاثیرات منفی و تهدیداتی را نیز ناشی شود:
1 : در دسترس همگان بودن: ابزارهایهای موبایلی برخلاف رسانههای قبلی همچون روزنامه و سایت و وبلاگ و … که مورد استفادهی قشر محدودی از جامعه بودند، دراختیار همگان با هرسطح از فرهنگ و تحصیلات و دانش قرار دارد. طبق آمارهای غیررسمی بیش از نیمی از مردم ایران در از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
2 : گفتگو محور بودن: برخلاف رسانههای دیگر، ابزارهای موبایلی امکان گفتگوی آسان با دیگران را بدون هیچ محدودیتی فراهم کرده است.
3 : امکان تولید محتوا: برخلاف سایر رسانهها، کلیه افرادی که از این شبکهها استفاده میکنند میتوانند بدون هیچ محدودیتی مطالبی را تولید و در سطح وسیع منتشر کنند.
4 : عدم امکان نظارت موثر براین شبکهها: به دلیل گستردگی و شیوع این شبکهها عملا امکان نظارت و کنترل محتوای آنها وجود ندارد.
واقعیت آن است که کارکرد اصلی شبکه های موبایلی پیام رسانی و گفتگو است، گرچه کارکردهای فرعی نیز چون خبررسانی برای این شبکه ها متصور است.
پرده دوم: تلویزیون به دلیل ویژگی دیداری و ظرفیتهای دیگرش همچنان یکی از رسانههای پرطرفدار و پرمخاطب است و گسترش شبکههای موبایلی نیز نتوانسته از مخاطبین تلویزیون بکاهد. براساس آخرین آمار منتشر شده (اردیبهشت 95) از سوی مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما حدود 75 درصد مردم تلویزیون ایران را می بینند. علیرغم درصد بالای بینندگان صداوسیما، اعتماد به اخبار منتشره از این رسانه به مراتب درصد کمتری از مردم را شامل میشود و همین باعث شده که مردم به استفاده از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان روی بیاورند.
گزارش کارشناسی منتشر شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس در سال 88 در مورد تلویزیونهای ماهوارهای این ادعا را ثابت میکند. البته تلویزیون همچنان اصلیترین کانال کسب اخبار در ایران و حتی در تهران است و طبق آخرین نظرسنجی میزان رجوع به تلویزیون به عنوان منبع اصلی کسب اخبار در تهران حدود 55 درصد است. البته در این نظرسنجیها آیتم تأثیرگذاری و باورپذیری اخبار درنظر گرفته نمی شود.
این عدم اعتماد سه دلیل عمده دارد: 1. صداوسیما دولتی است و طبیعتا از محدودیتها و ملاحظات بیشتری برخوردار است، لذا میزان سانسور یا تحریف اخبار در صداوسیما بیشتر است و این امر در دنیای امروز که به مدد فضای مجازی هیچ خبری محرمانه و سانسورشده باقی نمیماند برای مخاطب مطلوب نیست. 2.همه رسانهها در اثنای خبررسانی سعی در القای نامحسوس دیدگاه و تحلیل مطلوب خود به مخاطب دارند اما این عمل در صداوسیما به شکل ناشیانهای اتفاق میافتد به نحوی که مخاطب کاملا متوجه این اتفاق میشود و گارد میگیرد. 3.سرعت در خبررسانی یک اصل است. این اصل با توجه به شیوع شبکه های مجازی اهمیت بیشتری پیدا می کند. اما صداوسیما از این اصل غافل است و در خبررسانی از شبکههای اجتماعی عقب می ماند. مثلا در شب فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی در حالی که حدود بیست دقیقه از انتشار خبر درگذشت ایشان در شبکه های اجتماعی میگذشت، شبکه خبر تلویزیون همچنان عارضه قلبی و بستری بودن ایشان را زیرنویس میکرد.
پرده نهایی: پرده اول و دوم دست به دست هم داده اند تا کارکرد خبررسانی شبکه های اجتماعی در ایران پررنگ شده و تاثیرگذاری شایانی داشته باشد به نحوی که دبیر شورایعالی فضای مجازی در شهریور ماه سال جاری از رشد چشمگیر فضای خبری شبکههای اجتماعی خبر داده بود. عدم اعتماد به اخبار رسمی تلویزیون بعلاوه همگانی بودن شبکههای اجتماعی، سرعت انتشار مطالب و امکان تولید محتوا برای کاربر در این شبکهها باعث شده است تا اخبار و مطالب متعددی بدون اینکه صحت و سقم آنها بررسی شده باشد منتشر شود و در غیاب رسانه فراگیر مورد اعتماد برافکار عمومی تاثیرگذار باشد. مثلا انتشار خبر کذب مصوبه مجلس درخصوص قانونی شدن حقوقهای نجومی در این شبکهها موجی ایجاد کرد که موجب واکنش رئیس مجلس شد و صحن علنی مجلس را تحت تاثیر قرار داد و یا در فاجعه پلاسکو اخبار صحیح و کذب منتشره در شبکههای اجتماعی نقش اصلی را بازی میکرد. اگر کارکرد خبررسانی شبکههای اجتماعی برجسته شود با توجه به ممکن نبودن نظارت و کنترل این شبکهها ممکن است در آینده با چالشهای زیادی مواجه شویم.
واقعیت آن است که تنها رسانههای دیداری (تلویزیون) میتوانند رقیب شبکههای اجتماعی باشند و رشد پرشتاب کارکرد خبری این شبکهها را تعدیل کنند. اما صداوسیمای دولتی به دلیل داشتن ویژگیهایی که ذکر شد از رقابت با شبکههای اجتماعی ناتوان است و نمیتواند ما را در مقابل آسیبهای احتمالی مصونیت ببخشد. باید باور کنیم که امروزه با وجود رسانههای گوناگون، فلسفه و مبنای دولتی کردن تلویزیون که همان نظریهی تصدی دولت بر خدمات عمومی و کنترل اخبار و تحلیلها و جهت دهی به افکارعمومی بوده از بین رفته و کان لم یکن تلقی میشود. زمینه و زمانهی ما اقتضای حرکت به سمت تأسیس و فعالیت تلویزیونهای خصوصی دارد، این تلویزیونها میتوانند در فضای رقابتی با همدیگر و شبکههای اجتماعی هم به اصول کار رسانه چون سرعت و دقت پایبند باشند و هم ذائقه مخاطب ایرانی را از شبکههای اجتماعی یله و رها به استفاده از تلویزیونهای خصوصی حرفهای و ضابطهمند تغییر دهند.
ممکن است ایراد گرفته شود که وفق صدر اصل 44 قانون اساسی رادیو و تلویزیون دولتی است. جواب این است که راه بازنگری در مفاد اصل مذکور با ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 توسط مقام معظم رهبری و تصویب قانون نحوهی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 توسط مجلس باز شده است.
انتهای پیام
انصاف، حالت خوبه!؟ آقايون تحمل يک جمله در نشريه يا سايت رو ندارند، شما توقع تلويزيون داري!؟ اگه منظورت تلويزيون همسو با نظرات آقايون باشه که يه تلويزيون داريم با چندين کانال که حتي بهتر از خود آقايون نظراتشون رو منعکس و ابلاغ ميکنه!! لذا بنظرم پيشنهاد جالب و کارآمدي نيست، فقط بهانه اي است براي تخصيص اعتبارات آنچناني.
همین است که صدا وسیما دست اصولگرایان است والا بابت برنامه های آن هر هفته در نماز حمعه غوغایی داشتیم الغرض اگر واقعا صدا وسیما دست اصلاح طلبان بود وبا تبلیغات کرم حلزون دروغین ویا پروژه پدیده پول بجیب میزدند امروز اصولگرایان در باره صدا وسیما چه میگفتند ؟؟؟ صدا وسیمایی که اگر چه مسبب تمامی فسادهای جامعه نیست اما قبح تمامی فسادها ” از دوست دخترو پسر گرفته تا رشوه واختلاس وچه وچه را ” در میان مردم از بین برده است وتازه آنوقت مدعی حمایت از اسلام است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!