مسیریابی به بهای ویرانی هویت محلهای | فردین علیخواه
فردین علیخواه، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «این روزها تقریباً روی داشبرد اغلب ماشینهایی که در سطح شهر تردد میکنند شاهد مانیتور یا تلفن همراهی هستیم که نقشهای در صفحه نمایش آنها دیده میشود و راننده با هدایت مسیریاب آنلاین در حال حرکت به سوی مقصد است. از زوایای مختلف جامعهشناختی میتوان به تحلیل و بررسی مسیریابهای آنلاین پرداخت. اساساً هر فنآوری جدید را باید از قاب پیامدهای اجتماعی تحلیل کرد.
معمولاً در درس جامعهشناسی شهری با دانشجویان در خصوص پیامدهای اجتماعی این مسیریابها گفتگو میکنیم. برای مثال حس داشتن همراه برای برخی از رانندگان تنها و حتی دلتنگی برای گوینده در زمان استفاده نکردن از مسیریاب، گسترش بیگانگی شهری، تقلیل شهر به نقشه گرافیکی، زمینههای تبدیل دستیار سخنگوی مسیریاب به انسان و تبدیل انسان(راننده) به رُبات، و تضعیف حّس مکان، از آن جملهاند. البته بیان این پیامدها به معنای ندیده گرفتن پیامدهای مثبت مسیریابها نیست. موضوع این نوشته اما، ویرانی هویتهای محلهای است که در شهر رشت به سرعت در حال وقوع است.
نکته شایسته توجه آن است که با گسترش زندگی کلانشهری هویتهای محلهای کم و بیش در معرض تهدید قرار میگیرند ولی ورود و فراگیری استفاده از مسیریابها و دقت نکردن شرکتهای سازنده به پیامدهای اجتماعی آن چنین تهدیدی را جدیتر مینماید. بیشتر توضیح میدهم.
خیابان تعریف و انواع مشخصی دارد. برای مثال تقسیم خیابان به اصلی و فرعی؛ یکی از آنهاست. در مطالعات شهری، کوچه هم تعریف مشخصی دارد. معمولاً در محلات قدیمی رشت و هر محله دیگری، کوچهها یکی از مؤلفههای هویتهای محلهایاند. تردد ساکنان محلی در کوچهها، درنگ و گپ و گفت بین آنان، نشستن کسبه و دوستان آنان در کنارۀ کوچهها، فروش محصولات محلی توسط زنان کشاورز، دورهگردهایی که با ساکنان محلی بگوبخند دارند و سالهاست آشنای ساکنیناند، همگی نمایانگر هویتهای محلهای است. این تصاویر؛ هم تقویتکننده روابط اجتماعیاند و هم از نظر روانی آثار مثبتی بر ساکنان دارد.
مسأله این نوشته آن است که شرکتهای سازنده مسیریابها هیچ توجهی نه به تفاوتهای بین انواع خیابان و کوچهها دارند و نه به این امر آگاهاند که هدایت رانندگان به مقاصد مختلف از دل این کوچهها و خیابانهای فرعی چگونه حیات و هویت محلهای را ویران خواهد کرد. اینایده را بپذیریم که مسیر عبور ماشین ها برای رفتن به مقصد خیابان است خیابان! بیایید فرض کنیم که هدایت رانندگان از طریق خیابانهای فرعی نیز اشکالی نداشته باشد، ولی متأسفانه سوق دادن راننده به مقصد از طریق کوچههای باریک با کارکرد کاملاً محلهای، باعث شده است تا بافت هویتی محلات دچار اختلال جدی گردد. در واقع خیابان بار خودش را بر کوچه تحمیل کرده است؛ کوچه نحیفی که تحمل این بار سنگین را ندارد.
خیابانهای اصلی مملو از ماشینها شده است. بعد نوبت به خیابانهای فرعی رسید که این روزها مملو از ماشینها شده است. حالا نوبت به کوچهها رسیده است با فرماندهی و هدایت مسیریابهایی که فقط به رضایت مشتری خود فکر میکنند، و فقط به این فکر میکنند که مشتری هر چه سریعتر به مقصد برسد. هویت دارد فدای سرعت می شود. ماشینها صدای موسیقی را بلند کردهاند تا در داخل ماشین سرزندگی ایجاد کنند ولی نمیدانند که با عبور از این کوچههای نزار، محله را از سرزندگی میاندازند.
من اما به نگاه پیرزنان و پیرمردانی در این کوچههای گرم(سابق) فکر میکنم که پس از آدرسدهی مسیریابهای آنلاین، کوچه را ناامن و ناایمن میبینند و از گوشۀ پنجره نظارهگر ماشینهایی هستند که همگی غریبهاند و رانندگانی که به مسیریاب خود چشم دوختهاند. من به کودکانی فکر میکنم که به دلیل هجوم و غرّش ماشینها دیگر در کوچه بازی نمیکنند، به زنانی فکر میکنم که در کوچه جرأتایستادن و گفتگو و احوالپرسی با همسایه را ندارند چون ماشینها به فکر زودتر رسیدن به مقصد و نجات از ترافیک سنگین خیاباناند.
شرکتهای محترم سازنده مسیریاب، شما در مقابل زوال حیات اجتماعی شهر هم مسئولیت دارید!»
منبع: گیل خبر
انتهای پیام