وضعیت شورای اصلاح طلبان برای انتخابات در مشهد
«ناصر آملی» فعال سیاسی اصلاح طلب مشهد در یادداشتی تلگرامی با عنوان «عبرت از گذشته؛ بیم از آینده!» نوشت:
دیشب نشست شکل گیری ستاد اصلاح طلبان برای دو انتخابات پیش رو برگزار شد و مسئولان دو ستاد شوراها و ریاست جمهوری برگزیده شدند.
انتخابات برای ستادها در خانۀ احزاب برگزار شد و باید تشکّر کرد از استانداری خراسان رضوی که چنین محلی را برای فعالیتهای حزبی در اختیار احزاب نهاده است.
در مشهد 34 حزب و گروه سیاسی ملی و مشهدی نمایندگی دارند و عضو شورای عالی اصلاح طلبان نیز هستند؛ و نیز اکثراٌ عضو شورای هماهنگی اصلاح طلبان خراسان رضوی؛ و علاوه بر اینها 17 شخصیت حقیقی نیز در شکل گیری ستاد و نیز گزینش نامزدهای شورای شهر نقش دارند و خواهند داشت؛ بنابراین همین 51 گروه و شخص، مسئولان ستادها را برگزیدند و نیز نامزدها را تعیین خواهند کرد؛ همچون دورۀ قبل در انتخابات مجلس که نامزدها در جلساتی نفسگیر آمدند و از خود دفاع کردند و مورد انتخاب واقع شدند؛ و البته پس از آن چه رنجها که بر ما هموار نشد؛ آن از برگزاری آن انتخابات پُر حاشیه و اعلام مشکوک نام مثلاٌ انتخاب شدگان؛ و نیز آن هم از نواختن دوستان توسط دوستان!
چه روزهای تلخی گذشت پس از انتخابات؛ آن قدر که چند بار تصمیم گرفتم اساساٌ عطای چنین ورودی به سیاست را به لقایش ببخشم و بگذارم و بگریزم؛ از بس توسط برخی دوستان، دیگر رفقا، به اتهامات واهی و جرائم مرتکب ناشده، مورد نوازش قرار گرفتند: بیچاره و مظلوم، مسئولان از خواب و خور اُفتاده و رنج کشیده و اتهام فرو خوردۀ ستاد!
من از 16 – 17 سالگی، ابتدا کمابیش و سپس بیش بیش، در کار همین بازی ام، یعنی سیاست؛ به عبارتی حدود 40 سال؛ و شهادت میدهم که از حیث روش و منطق کار، هیچگاه ستادی با گزینشهایی چنان دموکراتیک و ساختارمند تجربه نکرده بودم؛ طوری که همۀ ذیحقّان و ذینفعان در آن نقش ایفا کنند و کسی و واحدی و نهادی از قلم نیفتد؛ و هیچ نامزدی – خوب یا بد – تحمیل نشود؛ و در اینجا به توانِ – کم یا زیاد – ستادی که تشکیل شد و از جان مایه نهاد نمیپردازم؛ سخنم بر سر چگونگی دموکراتیک تشکیل آن ستاد و چگونگی عادلانه و منطقی گزینش نامزدهاست که مو به درزش نمیرفت و تا قبل از انتخابات نیز کسی به آن منطق و روش خُرده ای نگرفت، که بسیار سنجیده و حساب شده بود.
اما وای از فردای اعلام نتایج مشکوک که چه آوارها بر سر مسئولان مظلوم ستاد فرو نیفتاد!
نمیخواهم کام دوستان را تلخ کنم؛ اما جدّاٌ وقتی به آن روزها فکر میکنم با خود میگویم نکند باز چنان کم لطفی ها تکرار شود؛ و لذا خوب است که رفقا هر چه در دل دارند همین الآن بگویند؛ تا فردا این شبهه باز تکرار نشود که برخی رفیق پیروزی هایند و منتقدِ بی رحم شکستها؛ و قاعدینِ کنار گودها، و فاعلینِ زبان، در گفتن «لِنگش کن»؛ و چرا نکردی و نبُردی؟!
در انتخابات دیشب که با حضور نمایندگان همه احزاب و گروهها و نیز شخصیت های معتبرِ غیرِ حزبیِ اصلاح طلب برگزار شد، تا آنجا که من دیدم تقریباٌ همه نامزدها به اتفاق آرا انتخاب شدند و همه راضی بودند و صلوات هم فرستادند، به صدای جلی؛ همین جمع نامزدهای انتخابات شورای شهر را نیز برخواهند گزید؛ بنابراین آنتی لابیستها و اولترا لابیستها هر چه میخواهند اکنون انجام دهند و ترسیم کنند: لابی، مشورت، طراحی، گفتگو، مطالعۀ آیین نامه و قس علیهذا؛ و هر واجد شرایطی را که میشناسند دعوت به تحویل کارنامه و طرح و برنامه و مشخصات کنند و آنگاه اگر واجد شرایط مطلوب بود برای قبولاندن وی به هیأت منتخبِ انتخابگر، تلاش کنند، لابی کنند، گفتگو و نجوا و سر و صدا کنند؛ و خلاصه در چهارچوب همین منطق دموکراتیک از هیچ تلاش انتخاباتی و «اختلاطاتی»(!) دریغ نورزند و خلاصه همۀ پُلهای لِنجه و دَبّه و اعتراض و مقصّر یا قاصر دانستنِ دیگران را پشت سر خود تخریب فرمایند تا ببینیم سرانجام انتخاباتی – حتّی فارغ از نتیجه – پُر شور و متحد و بی حرف و حدیث، برگزار خواهیم کرد یا «نع»، به قول اهل مجاز؟
انتهای پیام