خوش باوری شاعرانه یا واقع بینی سیاسی؟
«افشین علاء» شاعر انقلابی در یادداشتی تلگرامی نوشت:
اولین قربانی وقایع تلخ 88 «اخلاق» بود! پس باید بدون از یاد بردن قربانیان دیگر، قدمی هم برای احیای تدریجی آن اولین قربانی برداریم. گرچه با ناملایمات و سوء تفاهم های فراوانی روبرو خواهیم شد.
برخی پاسخ ها به برخورد احترام آمیز با نامه آقای مشایی [لینک] نمونه این سوء تفاهم هاست. هرچند بسیاری از خواص اهل خرد در تماس ها و پیغام ها آن حرمت گزاری را ستودند. اما رفتارهای خشمگین و احساسی از جانب دو سر ماجرا کم نبود. البته هتاکی برخی طرفداران احمدی نژاد را بی پاسخ می گذارم. ولی در اردوگاه خودی به برخوردهای هیجانی برخی کاربران اهمیت می دهم. چراکه مشت نمونه خروار است و باید برای بداخلاقی در میان همسویان خود نیز چاره ای اندیشید.
به باور من بسیاری از ما ناخواسته در دام صیادان اخلاق افتاده ایم. ما چون در فضای حقیقی مجال و اجازه ابراز آزادانه مطالبات مان را نداریم، در فضای مجازی به تکرارهای بیهوده و ملال آور پناه می بریم و نگاه و ادبیاتی خلاف این قاعده را نیز برنمی تابیم. نگاهی گذرا به فضای غالب در بسیاری از گروه های تلگرامی، کانال ها و کامنت ها کافی است تا شیوع این آفت را دریابیم.
متأسفانه بسیاری از کاربران تحت تأثیر وقایع تلخ سال های گذشته دائم به ابراز انزجار و خشم مشغولند و بی وقفه از زشتی ها می گویند، دشنام می دهند و این رفتار هیجانی و منفعلانه را نشانه شهامت و حق طلبی خود می دانند و به آن نیز می بالند. بی آن که بدانند این رفتارها نه تنها تأثیر مثبتی در سرنوشت سیاسی ما ندارد، که به مسابقه ای تمام نشدنی و بی برنده تبدیل شده است و به یأس و تلخکامی روزافزون می انجامد.
اگر برای احقاق حق، راه مبارزه را برگزیده اند، باید به جای فریاد زدن در فضای مجازی وارد میدان کارزار شوند! ولی ما که مدعی کنش سیاسی هستیم، باید به قواعد آن نیز پایبند باشیم.
تمامیت خواهان نتوانستند با انگ فتنه، حرکت عظیم و ریشه دار اصلاحات را متوقف کنند. ما نیز نمی توانیم صرفا با مرور خطاها و انحرافات یک جریان، واقعیت حضور و نفوذ آنان را در اقشاری از ملت نادیده بگیریم. گذشته از این ما مدعی اخلاقمداری هم هستیم. پس چگونه می توانیم در برابر احترام، بی حرمتی کنیم؟
البته نیت خوانی و رمزگشایی از انگیزه نگارش آن نامه، امری ضروری و نشانگر هشیاری سیاسی است. اما زیرپا گذاشتن اخلاق، هرگز! حتی اگر خود قربانی بداخلاقی های طرف مقابل باشیم. اگر ما نوع رفتارمان را با رفتار طرف مقابل تنظیم کنیم، چه فرقی با آنها داریم؟
ما می توانیم به هزار و یک دلیل بر مرزبندی و حتی ضدیت با جریانی تأکید داشته باشیم، اما نباید پاسخ احترام را با بی احترامی بدهیم. همان طور که نباید با مشاهده حفظ حرمت شخص مغضوب خود، به خشونت و تمسخر رو بیاوریم. این حرف ها نه تنها “خوش باوری شاعرانه” نیست، که عین واقع بینی و پرهیز از توهم است.
ما بر مطالبات خود اصرار می ورزیم، اما در دام عصبیت منجر به نادیده گرفتن همزمان “اخلاق” و “واقعیت ها” نخواهیم افتاد. چه بپذیریم، چه بدمان بیاید، احمدی نژاد و جریان حامی او یک واقعیت اند و پایگاه رأی خود را نیز دارند. حال اگر من و شما نمی پسندیم، باید به فکر چاره باشیم. منظور از چاره اندیشی هم مجموعه ای از تدابیر اصلاح طلبانه است که قطعا برخورد غیر اخلاقی یکی از آنها نخواهد بود.
انتهای پیام
درودبرجناب افشین اعلاشاعرانقلابی و اصلاح طلب اخلاق مدار واقعیتی بله در واقع اولین نشانه های انسانیت؟خلاق مداری،واقعیت مداری،صداقت مداری می باشد
چنین نیست برادر
در دام پهن شده در اتهام سازی برای سید جلیل القدر نیفتیم.
احترام بجای خود
اصلاح طلبی نسبتی با شلختگی فکری ندارد.
پاسخ فریب لاجرم خشم است …