تغییر مفهوم باحجاب بی حجاب در یکصدسالِ اخیر
به گزارش انصاف نیوز، «امیر ترکاشوند» نویسنده کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر در یادداشتی تلگرامی با موضوع تغییر مفهوم باحجاب بیحجاب در یکصدسالِ اخیر نوشت:
به چه زنی باحجاب گفته میشود و کدام را بیحجاب گویند؟ تعریف متدیّنان ایرانزمین در این باره چیست؟ میزان پوشش یا ناپوشیدگی که به ترتیب موجبِ محجّبه یا بیحجاب شمردن زنان در نزد مؤمنان است چه قدر و اندازهای است و چه جاهایی از اندام و پیکر را شامل میشود؟
شاید برایتان شگفت باشد که بگویم استاندارد باحجاب بیحجاب در نزد متشرعان در این یک سده، تغییر معناداری به شرح زیر داشته است:
یک) چادر + پوشیه:
در آغاز این قرن (و همچنین پیش از آن) زن را تنها در صورتی باحجاب میشمردند که خود را با «چادرِ سرتاسری + روبند / پوشیه» میپوشانید و هیچ جایی ولو اندک از جسمش نمایان نمیشد؛ و اگر بیپوشیه (حتی با چادر) تردّد میکرد و یعنی صورت / چهرهاش نمایان بود وی را بیحجاب میشمردند. جملۀ «رو تو بگیر = رویَت را بپوشان» که تا چندین سال پیش نیز گاهی رواج داشت یادگار همان روزگار است.
کانونیترین خواستِ آن روزِ فعالانِ این حوزه، تلاش برای حذف پوشیه و در نتیجه باز بودنِ چهرۀ زنان بود. ببینید این شعرِ آن دوران از ایرجمیرزا را:
پیمبر آنچه فرمودست آن کُن
نه زینت فاش و نه صورت نهان کن
چند دهه پیش از آن، بانوی شاعر زرینتاج قزوینی (که در باب مهدویت عقاید خاصی داشت) نیز گویا در همین حد، اقدام به سنتشکنیِ معهود در عصر قجری کرد و در واقعۀ بدشت روبند/پوشیه را کنار زد و چهره نمایان کرد؛
در رهِ عشقت ای صنم شیفتۀ بلا منم
چند مغایرت کنی با غمت آشنا منم …
دو) چادر:
تلاش فعالان و سیاستمداران به کرسی نشست و حجاب عصر قجری شکست! و اکثریت قاطع زنان (حتی پس از لغو قانون کشف حجاب رضاشاه از سوی فرزندش) پوشیه و روبند را به اختیارِ خود کنار گذاردند و تعریفِ استاندارد متدینان نیز از میزان حجاب تغییر کرد. در دوران محمدرضا شاه و نیز تا اوایل جمهوری اسلامی، به کسی باحجاب میگفتند که چادر به سر میکرد و به کمتر از آن (چه با روسری چه بیروسری) بیحجاب میگفتند.
سه) روسریِ پوشا:
سپس پوشش زنانی که مانتوی بلند + روسریِ پوشانندۀ تمام مو میپوشیدند، آرام آرام مقبول افتاد و متشرعان، اینان را نیز جزو باحجابها قلمداد کردند و فقط به زنانی بیحجاب اطلاق میشد که روسری را به خوبی نمیبستند و بخشهایی از مویشان،کم یا زیاد، نمایان میشد و مانتوشان نیز رضایت مؤمنان را فراهم نمیکرد.
جالب اینکه امروزه زنان چادری و زنان مانتوروسری، با تنظیم مقاله و یا ایراد سخنرانی، بر علیه اقدام فعالان دورهٔ نخست موضعگیری میکنند حال آنکه میزان حجاب همین ناقدان کنونی، در آن دوران، مصداق بیحجابی و بیحیایی بود!
چهار) سرانداز:
اگر در کشورمان رعایت پوشش الزامی نمیبود و این روال ادامه مییافت در آن صورت، باحجاب در نزد مذهبیها زنانی بودند که دستِکم با سراندازی به عنوان نماد!، تردّد میکردند و فقط زنان بیسرانداز را بیحجاب میدانستند.
پس مراحل تغییر مفهوم باحجاب بیحجاب در این قرن از آغاز تاکنون و بر اساس انتظارات متدینان چنین است:
۱) باحجاب: چادر+پوشیه
بیحجاب: چادر منهای پوشیه (و پایینتر از آن).
۲) باحجاب: چادر
بیحجاب: مانتوروسریِ کامل (و پایینتر از آن).
۳) باحجاب: مانتوروسریِ کامل
بیحجاب: روسریبهسرکنانِ موپیدا (و پایینتر از آن).
۴) ادامۀ سریال- با حجاب: روسری به عنوان نماد و نه لزوماً پوشانندهٔ مو
بیحجاب: بیسرانداز
۵) تعریف باحجاب بیحجاب، ورای روسری نمادین (این مرحله در روند تغییر نگاه مذهبیها بسیار زمانبر روی میدهد).
گفتنی است هیچیک از کاهشهای تدریجی فوق، حتی کاهش پنجم، مطابق آنچه در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر آوردم، در آن عصر گناه شرعی به شمار نمیآمده است.
انتهای پیام
پیامبر اکرم که درس خارج فقه و اصول نخوانده بود و خداوند هم در قران به او فرموده بود ، لست علیهم بمصیطر(مسیطر) .
اولا نویسنده در نوشته اش یادی از زرین تاج قزوینی یا طاهره قره العین میکند این مورد به علت روایات متعدد ومتفاوتی که در باره اوبیان شده ونقشش در جریانات 150 ساله اخیر عملی خام وبی مورد بود کاش مداقه لازم بکار می رفت ثانیا اگر به تاریخ لباس از باستان تا قرن یازدهم هجری به پوشش زنان ایرانی دقت شود اساسا لباس وتن پوش ایشان نیازی به ورود فرهنگ های بیگانه نبوده است پوشش کامل زنان ایرانی که نشئت گرفته از بنیادهای اعتقادی انان بوده بخوبی واکمال سفارشات ذات باری را در قران وفرمایشات رسول اعظم ص را مراعات می نمود ونیازی به دستورات حکومت های وقت ومویدین ان حکومت ها نبوده است.
“هیچیک از کاهشهای تدریجی فوق، حتی کاهش پنجم، مطابق آنچه در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر آوردم، در آن عصر گناه شرعی به شمار نمیآمده است.” کاملا موافقم