ایدز و اتهام: هاییتی و جغرافیای تقصیر
کانال تلگرامی آکادمی مردمنگاری مطلبی با عنوان « ایدز و اتهام: هاییتی و جغرافیای تقصیر» منتشر کرده است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
«آیا این «نظریه»ی علمی که اِچآیوی از هاییتی به امریکای شمالی رفت، ریشه در نژادگرایی و قوممحورگرایی زیرین در فرهنگ ایالات متحده دارد یا بر شواهدی محکم استوار است؟ پل فارمرِ مردمشناس و پزشک به این پرسش پاسخ میدهد، با اولین مطالعهی مردمنگارانهی مفصل از ایدز در یک جامعهی تهیدست.
فارمر در کتاب ایدز و اتهام: هاییتی و جغرافیای تقصیر (۱۹۹۲؛آپدیت ۲۰۰۶) سهم محققانهی فوقالعادهای در «مردمشناسی رنج» ایفا میکند، با ارزیابی بیماری آنگونه که توسط خود مریض ادراک و تجربه میشود، مریضی که درون زمینهی وسیعتر تار و پودهای در هم تنیدهی فرهنگ و تاریخ قرار دارد. کاوش حساس زندگیها و مرگهای مردم در روستای دُ کای، چهرهی انسانی متمایز و پرشوری به کار فارمر میدهد.
کار میدانی فارمر در پی پیوند زدن بین رخدادها و ساختارهای کلانمقیاسِ پاندمی جهانی ایدز به تجربههای زیسته و نظرات افرادی چون مانو، آنیتا و دیدون و کسانی بوده که با آنها زندگی کردهاند. پل فارمر نشان میدهد که چگونه آزمون و خطاهای مدرنیزاسیون، هاییتی را به لحاظ مادی و معنوی به نابودی مطلق کشانده است. او فرایند ورود ایدز به یک روستای هاییتی را با جزئیات آشکار میسازد. سپس اپیدمی ایدز را درون جامعهی هاییتی بررسی میکند.
در جایی از کتاب، از سطح محلی خارج میشود و تاریخ و اقتصاد سیاسی ایدز را میکاود، با بحث در مورد سلطهی اروپایی و امریکایی. در نهایت، شکلگیری ذهنیت اتهام را در روستا و در منطقههای حاشیه و متن مورد بررسی قرار میدهد.
پل فارمر درسهایی از مطالعهی خودش در مورد مرگبارترین بیماری مسری در جهان در یک بافت محلی میگیرد: ۱. برخلاف تصور مرسوم، داغننگ مریضی، مانع اندکی در برابر تأمین مراقبت است تا فقدان کامل مراقبت بهداشتی مناسب برای فقرا، چه در روستاهای آفریقا باشند چه در روستاهای هاییتی؛ ۲. مکانیسمهایی که توسط آنها فقر و نابرابریهای دیگر، مثل نژادگرایی و نابرابری جنسیتی، پیشروی اچآیوی و سِل را تسریع میکنند را میتوان شناخت. هرچقدر نابرابریهای محدودکنندهی عاملیت فرد بیشتر باشد، ایدز با سرعت بیشتری شیوع مییابد.
فارمر از قدرت دیرپای رشتهی مردمشناسی یعنی از کار میدانی عمیق و طولانیمدت استفاده میکند تا متنی مردمنگارانه خلق کند که از تحلیلهای خشک اقتصاددانها، متخصصان سیاستگذاری یا شیوعشناسها در مورد ایدز متمایز میشود. او به داستانهای مردمان دُ کای گوش میدهد تا به ما نشان دهد که مریض بودن و فقیر بودن چه معنایی دارد.
همچنین، او ما را از علتهای رنج این مردم، آگاه و هوشیار میسازد. کتاب فارمر با دعوتی به سوی «مردمشناسی رنج بشر» ختم میشود.»
#مردم_شناسی_رنج #مردم_شناسی_پزشکی_انتقادی
انتهای پیام