نقد سایت اصولگرا به یادداشت رنانی درباره آهو دریایی دختر علوم تحقیقات
سایت اصولگرای مشرق نیوز در نقدی به یادداشت محسن رنانی دربارهی آهو دریایی دختر علوم تحقیقات نوشت:
محسن رنانی، از تئوریسینهای اصلاحطلب به تازگی طی یادداشتی با عنوان “برای دختر دریا، دختر علوم تحقیقات” درباره رفتار زننده یک زن (خانم دریایی) در دانشکده علوم و تحقیقات تهران نوشته است: اگر پیام دختر دریا را نشنوید و به جای دعوت از او برای بیان چرایی این اعتراض و شنیدن دردهایی که به این طریق فریاد کرده است، او را به حراست و دادگاه و زندان بکشانید، روزی را رقم خواهید زد که دختران دیگر نیز شیوه اعتراض او را به عنوان رسم مبارزه انتخاب کنند.
رنانی میافزاید: پس مهمترین و عاجلترین کار این است که او هر جا هست اجازه داشته باشد با شهروندانی که نگرانش هستند آزادانه سخن بگوید. این کار بیشترین کمک را به بازسازی اعتماد جامعه به نهادهای رسمی خواهد کرد. حتی اجازه بدهید تا در میزگردی با حضور استادان و دانشجویان در همان دانشگاه، حرفهایش را بزند و شما فقط بشنوید؛ حتی جواب هم ندهید؛ که معمولا جوابهایتان بی مهارتِ همدلی است و رسوایی را بیشتر میکند.
او تصریح میکند: به زخم های ایران سلام کنید. شاید عفونتها التیام یابد.
رنانی در یادداشت خود همچنین مدعی ناتمام گذاشتن پروندههایی مثل اسیدپاشی اصفهان و یا ماجرای مسمومیت در مدارس دخترانه شده است.
*ذکر این نکته ضروریست که رنانی از مطالعات کافی برخوردار نیست زیرا در پروژه اسیدپاشی اصفهان رسما اعلام شد که تحقیقات امنیتی هنوز نتوانسته فرد سوء قصد کننده را دستگیر کند اما توانسته مانع ادامه اقدامات او شود.
در ماجرای برساخته مسمومیت نیز وزارت اطلاعات در بیانیهای رسمی اعلام کرد که هیچ ماده سمّی در کار نبوده است و دانشآموزان مدعی تمارض کردهاند.
و اما رفتار زننده یک زن در دانشگاه علوم تحقیقات…
واقعا آقای رنانی چه را میجوید که اینچنین سرآسیمه به میدانی شتافته است که هیچ چیز در آن برای دفاع وجود ندارد.
زن یا مردی یک جرم را انجام داده است که با هیچ منطق و هنجار و عرف و قانون و اعتراض و شرعی موافقت ندارد. اکنون آیا باید از این اقدام قبحزدایی کرد و یا بدتر اینکه آنرا اعتراضی جلوه داد؟
با گفتمان رنانی و هنگامی که هر عملی برای اعتراض مسموع است پس طبعا اشرار هم حق دارند که برای اعتراض خود اسلحه بردارند و باید پیام آنها را شنید و برایشان میزگرد برگزار کرد!
چه اینکه پر بیراه نیست اگر بگوییم حتی رفتار تروریستها هم از رفتار این زن محترمتر است.
آقای رنانی باید پاسخ بدهد که اگر این رفتار را یک مرد انجام داده بود هم همین یادداشت رقیق در رثای او نوشته میشد؟ و یا ایضا اگر اسم ادعایی این خانم آهو نبود؛ آیا باز هم رنانی همین شاعرانهها را میسرود؟
از همه بدتر اینکه رنانی چه سطحی از عقل و شعور را برای اکثریت دختران و زنان این سرزمین قائل بوده که مدعی شده ممکن است آنها هم به راه این زن بروند!؟
پاسخها مشخص است لکن چیزی که مشخص نیست هدف رنانی و امثال رنانی است…
رنانی همان کسی است که در ایام اغتشاشات آبان ۹۸ از این نوشت که نظام اسلامی تاب تکرار چنین حوادثی را ندارد. و ماجرا گذشت و نظام اسلامی پس از اغتشاشات ۱۴۰۱ هم برقرار ماند و مستحکمتر از همیشه به راه خود ادامه داد.
رنانی پس از اینهمه تناقض؛ اما در اسفند ۱۴۰۱ به جای عذرخواهی از نظرات غلط خود از این نوشت که نظام جمهوری اسلامی ایران دارای “خردمندی سیستماتیک” نیست!
خردمندی سیستماتیک مد نظر امثال رنانی را میتوان در تغزّل او برای برهنه شدن یک انسان نابهنجار دید…
انتهای پیام
شما چشم و گوشهاتون رو بر روی حقیقت بستین!امثال رنانی هرچه هم بگویند بی اثر است…پرونده ی اسید باشی متواری شد دخترا هم همشون تمارض کردن…همین تمام؟دمتون گرم آنقدر به فکر ملتین
دختر ایران ، چگونه دلت را شکستند و چه بر سرت آمد که موی ، پریشان کردی و جامه به تن دریدی؟
یهودی نبودی که خلخالت برده باشند و با شنیدن آن مسلمان از این غصه بمیرد.؟!
در این سیه بازار که بی پروا غصه ی تورا قصه ی خود ساخته اند ، ای کاش میشد درد دلت را از دهان و زبان خودت می شنیدیم.؟!
نبودن پیراهنت بر تن ، نشان برهنگی نبود بلکه فریادی بود بر ستم زمانه .
چه ناجور (معروف) مان کردی به (منکر) غیرت !
ای کاش تو را بر سکوی قهرمانی در عرصه های علمی ، هنری ، ورزشی و . . . در حالی می دیدم که پیراهنت پرچم کشورم باشد.