خرید تور نوروزی

اکبر گنجی: اپوزسیون از ادامه دولت روحانی حمایت کند

در حالی که بخشی از اصولگرایان برای انتخابات آینده می خواهند از روحانی حمایت کنند، حالا «اکبر گنجی» از فعالان سیاسی تندرو که در خارج کشور زندگی می کند نیز در یادداشتی در سایت «رادیو فردا» با عنوان «تحریم انتخابات توسط اپوزیسیون چقدر موثر است؟»، تحریم توسط آنها را بی فایده نشان داده و به خاطر «تهدید جنگ» به صورت تلویحی از ادامه یافتن دولت روحانی حمایت کرده است.

به گزارش انصاف نیوز، گنجی می نویسد:

«زمان بسیار کمی تا انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ ریاست جمهوری باقی مانده است. مانند همیشه این پرسش دوباره جای طرح و تأمل دارد که با این انتخابات چه باید کرد؟ ابتدأ فرض می گیریم که گزاره های زیر صادق و موجه هستند:

الف- «میزان مشارکت در انتخابات، مشروعیت بخش به نظام سیاسی است».

ب- «عدم مشارکت مردم در انتخابات، از نظام سیاسی مشروعیت زدایی می کند».

پ- «برای مشروعیت زدایی از جمهوری اسلامی، باید انتخابات را تحریم کرد».

ابتدأ با فرض صادق و موجه بودن این مدعیات به موثر یا ناموثر بودن تحریم و دیگر اشکال مخالفت- مثلاً بالا بردن آرای باطله از طریق رأی سفید دادن- پرداخته و پس از آن درباره صدق این مدعیات هم سخن خواهیم گفت.

تحریم انتخابات توسط کی؟

شرکت در انتخابات یا تحریم انتخابات حق افراد و گروه هاست. انتخابات را کدام افراد و گروه ها باید تحریم کنند یا تحریم می کنند؟ تجربه ۳۸ ساله جمهوری اسلامی نشان داده که افراد و گروه های داخل کشور انتخابات را تحریم نمی کنند. وقتی جمهوری اسلامی از طریق نظارت استصوابی شورای نگهبان انتخابات را کاملاً غیر رقابتی سازد، داخل کشوری ها در بهترین وضعیت خواهند گفت که: «ما رأی نمی دهیم».

بنابراین تحریم انتخابات باید توسط مخالفان جمهوری اسلامی مقیم خارج از کشور صورت گیرد. خارج کشوری ها به سه دسته تقسیم می شوند: الف– گروه هایی که هدف اصلی شان سرنگونی جمهوری اسلامی است، همیشه انتخابات جمهوری اسلامی را تحریم کرده و از همه خواسته اند تا در انتخابات شرکت نکنند. ب– برخی از گروه ها و افراد در برابر انتخابات سکوت اختیار کرده و موضعی نگرفته اند. پ– برخی دیگر از افراد و گروه ها نیز مردم را تشویق به شرکت در انتخابات کرده اند.

اگر تحریم انتخابات جمهوری اسلامی عملی اصول گرایانه است که عدم پایبندی به آن از نظر بنیادهای اخلاقی و اصول سیاسی ناموجه است، در این صورت باید فارغ از پیامدها انتخابات را تحریم کرد. افرادی که چنین باوری دارند، تحریم را ناموسی و تابو کرده و به شرکت کنندگان در انتخابات به شدت می تازند. ساده ترین شکل این مدعا چنین است: شرکت در انتخابات به معنای مشروعیت بخشیدن به دیکتاتوری جمهوری اسلامی و همکاری با آنان است.

اما اگر تحریم انتخابات تاکتیکی سیاسی و معطوف به نتیجه است، در این صورت، فقط و فقط وقتی می توان انتخابات را تحریم کرد که به نتایج قابل انتظار منتهی شود. به تعبیر دیگر، اگر هدف کاهش چشمگیر مشارکت مردم در انتخابات است- به نحوی که از رژیم مشروعیت زدایی کند – در این صورت تحریم وقتی موجه است که به این نتیجه منتهی شود (اخلاق و سیاست پیامدگرایانه).

نگاهی به میزان مشارکت انتخابات ریاست جمهوری

برررسی آماری یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری راهی است که پاسخ به پرسش «موثر» یا «ناموثر» بودن تحریم را روشن می سازد.

دوره انتخابات

زمان برگزاری

کل آرای صندوق ها

درصد مشارکت

اولین دوره

۱۳۵۸/۱۱/۵

۱۴۱۵۲۹۰۲

۶۹/۸۶

دومین دوره

۱۳۶۰/۵/۲

۱۴۵۷۳۸۰۳

۶۴/۲۴

سومین دوره

۱۳۶۰/۷/۱۰

۱۶۸۴۶۷۱۵

۷۴/۲۶

چهارمین دوره

۱۳۶۴/۵/۲۵

۱۴۲۳۸۵۸۷

۵۴/۷۸

پنجمین دوره

۱۳۶۸/۵/۶

۱۶۴۵۲۶۷۷

۵۴/۵۹

ششمین دوره

۱۳۷۲/۳/۲۱

۱۶۷۹۶۷۸۷

۵۰/۶۶

هفتمین دوره

۱۳۷۶/۳/۲

۲۹۱۴۵۷۴۵

۷۹/۹۲

هشتمین دوره

۱۳۸۰/۳/۱۸

۲۸۱۵۵۹۶۹

۶۷/۷۷

نهمین دوره

۱۳۸۴/۳/۲۷

۲۹۴۰۰۸۵۷

۶۲/۶۶

دهمین دوره

۱۳۸۸/۳/۲۲

۳۹۳۹۹۹۷۵

۸۵

یازدهمین دوره

۱۳۹۲/۳/۲۴

۳۶۹۳۸۶۵۱ ۷۲/۷

همان گونه که دیده می شود، حداقل ۵۰/۶۶ درصد واجدین حق رأی و حداکثر ۸۵ درصد واجدین حق رأی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده اند. مشارکت بالای ۵۰ درصدی مردم نشان می دهد که تحریم کنندگان انتخابات تأثیر چندانی در مشارکت مردم نداشته اند. برای این که درصد ثابتی از مردم حتی در آزادترین کشورها در انتخابات شرکت نمی کنند. آن درصد ثابت را مخالفان یک رژیم نمی توانند به نام خود ثبت کنند.

به عنوان نمونه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در همین دوره جمهوری اسلامی- یعنی ۲۰۱۶- ۱۹۸۰- بنگرید. حداقل مشارکت ۱/ ۴۹ درصد در سال ۱۹۹۶ و حداکثر مشارکت ۶/ ۶۱ درصد در سال ۲۰۰۸ بوده است. در انتخابات ۲۰۱۶ نیز میزان مشارکت ۹/ ۵۷ درصد بود. بدین ترتیب، میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در این مدت بیش از آمریکا بوده است.

تحریم گران وقتی موثر بودن خود را می توانند آشکار سازند که حداقل مشارکت جمهوری اسلامی- یعنی ۵۰ درصد- را از طریق تحریم حداقل ۲۰ درصد کاهش داده و کل مشارکت را مثلاً به ۳۰ درصد تقلیل دهند. اما در شرایط کنونی این هدف دست نیافتنی است.

برای این که به غیر از افرادی که شرکت در انتخابات را تکلیف خود می دانند، افرادی هم به طور سنتی در انتخابات شرکت می کنند. اما مستقل از این ها، اصلاح طلبان، چهره های شاخص و معتبر زندان رفته و رهبران جنبش سبز نیز مردم را به مشارکت در انتخابات فرا می خوانند. اینک رهبران جنبش سبز، کلیه سبزها و اصلاح طلبان زندان رفته، سید محمد خاتمی را نماد بیرونی خود کرده اند.

افراد و گروه های مقیم خارج از کشور، با وجود تمامی رسانه هایی که از آن ها استفاده کرده و می کنند و همه مطالباتشان را با صدها شاهد و قرینه در آن ها عرضه می دارند (تلویزیون های بی بی سی، وی او ای، رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو دویچه وله، ده ها وبسایت، یوتیوپ، میلیون شبکه اجتماعی شخصی چون کانال تلگرام و فیس بوک و توئیتر و اینستاگرام و…)، فاقد مرجعیت شخصیت ها و افراد داخل کشور هستند. یعنی هیچ یک دارای پایگاه اجتماعی شخصیت هایی چون مهندس میر حسین موسوی، مهدی کروبی، سید محمد خاتمی، بیت آیت الله منتظری، و…نیستند. وقتی این ها مردم را به شرکت در انتخابات فرا بخوانند، تحریم انتخابات توسط همه مخالفان مقیم خارج فاقد تأثیر خواهد شد».


گنجی در ادامه با بیان این ادعا که کسانی می خواهند حسن روحانی را تحت عناوین غرب گرا، غیر انقلابی، سازش کار، معتقد به کدخدایی آمریکا، و…. شکست بدهند و ابزارها و نهادهایی را برای این کار در اختیار دارند، «تاکتیک هایی چون تحریم انتخابات یا رأی سفید و رأی به زندانیان دادن» را بی فایده خوانده و مدعی است که  تحریم باعث می شود که در بهترین شرایط چهره های دوران احمدی نژاد روی کار بیایند و حتی ممکن است که به نظر او در شرایطی ابراهیم رئیسی یا سعید جلیلی رئیس جمهور شوند.

او در ادامه ی یادداشت خود می خواهد ثابت کند که «آن گزاره ای که مدعی است: «رأی دادن به معنای مشروعیت بخشیدن به نظام است»، کاذب است».

گنجی که «تهدید جنگ» را جدی می داند، با این پرسش که «حاکم شدن میانه روها یا تندروها در جمهوری اسلامی هیچ تأثیری در وقوع جنگ ندارد؟»، می گوید: انتخابات یک «فرصت» است. فرصتی برای «صلح طلبان» و «جنگ طلبان».

او که تلویحی از ادامه ی دولت روحانی حمایت کرده، با بیان این که «صلح طلبان نباید اجازه دهند که … بهانه حمله نظامی به ایران ساخته شود»، می نویسد: به عنوان نمونه این مقاله یوسی آلفر- مقام سابق موساد سازمان جاسوسی اسرائیل- را بخوانید که جنگ گسترده اسرائیل با ایران و حزب الله را پیش بینی کرده و حتی پیشنهاد می‌کند که در این جنگ اسرائیل تمامی لبنان را باید هدف قرار دهد. دونالد ترامپ و دیگر اعضای دولت او بارها هشدار داده اند که دوران باراک اوباما پایان یافته و من به اندازه اوباما با ایران مهربان نخواهم بود. وقتی خطر بسیار بزرگ است، هر اندازه هم که احتمال آن کم باشد، باید احتیاط بسیار کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا